شکوه و عظمت هرات در دوره تیموریان
هرات در اکثر دوره های تاریخ به عنوان یکی از مهمترین شهرهای خراسان شناخته شده است، لیکن دوران شکوفایی و اوج زیبایی آن بدون تردید مربوط به دوره تیموریان است. به ویژه در دوره صدساله سلطنت شاهرخ، سلطان ابوسعید و سلطان حسین بایقرا این شهر مرکز تجمع دانشمندان و هنرمندان و محل رونق و شکوفایی هنرهایی چون کتابسازی، مینیاتور، تذهیب و خوشنویسی بوده است. عظمت و اهمیت شهر هرات در سرزمین خراسان، جایگاه علمی، ادبی، سیاسی و اجتماعی آن در تاریخ شرق ایران، که باعث شده بود صیت جلال و جمال و آوازه شکوه و ابهت آن سرتاسر جهان آن روزگار را فرا گیرد، به ویژه در عصر تیموریان، توجه گروهی از دانشمندان و فاضلان و مورخان را به خود معطوف داشت.
چنانکه درباره حوادث سیاسی و شرح تحولات و ویژگیهای ادبی و اجتماعی و اوصاف جغرافیایی آن کتابهای بسیاری تالیف شده است. در میان این کتابها، کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات تألیف معین الدین محمد زمجی اسفزاری از همه معروفتر است.در عصر تیموریان دارالسلطنه هرات به صورت دارالعلم بزرگی در آمده بود و از اطراف و اکناف جهان، طالبان علوم صوری و معنوی بدان کانون فرهنگ و ادب روی می آوردند.در هر گوشه و هر ناحیه آن شهر، گنبدهای عظیم مساجد و مدارس و خانقاه ها سر به آسمان برافراشته و در زیر آنها حلقه های درس و مجالس ادب و بحث و مناظره برپا و دایر بوده و از آن دارالعلم بزرگ هزاران اثر بدیع هنری و کتابها و رساله های علمی و ادبی به ظهور پیوسته است.
پادشاهان و فرمانروایان تیموری بزرگترین مدارس، خانقاهها، مساجد، دار السیاده، دار الشفاها و کتابخانه ها را در این شهر به وجود آورده بودند و در آن هزاران دانشمند، سخنور، شاعر، نویسنده، هنرمند، نقاش، تذهیبکار، خطاط و موسیقیدان مانند ستارگان درخشان، نورافشانی می کردند. نه تنها این مراکز، بلکه هر گوشه و کنار این شهر، برای شاعران و موسیقی دانان و نقاشان و مذهبان و خطاطان کانونی گرم و پذیرنده بود؛ این کانون عظیم هنری در تاریخ فرهنگ و هنر و تمدن ایران به نام مکتب هرات خوانده شده است.
حافظ ابرو در توصیف این شهر در عهد شاهرخ می نویسد:
در خراسان هری(۱) بهشت برین شد
به عهد معین دولت و دین
شاهرخ پادشاه هفت اقلیم
خلدالله ملکه آمین
همچنین وی در جای دیگر در توصیف این شهر این قطعه را آورده است:
اگر کسی پرسد ز تو از شهرها خوشتر کدام
گر جواب راست خواهی داد او را گو، هری
این جهان چون بحردان، در وی خراسان چون صدف
در میان آن صدف، شهر هری چون گوهری
۱.هری در شعر فارسی همان هرات است