نوروز قجری در آیینه فرنگی

اهمیت نوروز در جامعه ایرانی، بر کسی پوشیده نیست و سخن‌گفتن از آن، تکرار مکررات و بدیهی‌گویی است. این مسئله چنان در جامعه ایرانی پررنگ است که بیگانگانی را که فرصت انس و الفت با این جامعه را پیدا کرده‌اند نیز تحت تأثیر خویش قرار داده است و آن‌ها در آثار و سفرنامه‌های خود، بخشی را به این جشن مهم ملی، اختصاص داده‌اند. این نوشتار بر آن است که برخی از وجوه این گزارش‌ها و مکتوبات در مورد نوروز را به اختصار بیان کند.

ماهیت نوروز

اکثر سیاحان، پی به ماهیت باستانی و ملی نوروز برده‌اند و بر حسب جامعه مذهبی عهد قجر، این مسئله موجبات تعجب آنان را برانگیخته است. آنان بیان کرده‌اند که نوروز به جمشید، پادشاه اسطوره‌ای ایرانیان باز‌می‌گردد و تلاش‌هایی نیز در جهت زدودن نوروز از تار و پود فرهنگ ایرانی صورت گرفته، اما آن‌گونه که یاکوب ادوارد پولاک و کارلا سرنا بیان می‌کنند، نوروز را مقارن با واقعه غدیر و انتخاب حضرت علی (ع) به جانشینی پیامبر گرفتند و چنین میان جشنی ملی با مذهب شیعه، پیوند برقرار شده است.
در این‌خصوص، اوژن اوبن نظر دیگری دارد و می‌گوید، میان ایرانیان، این اعتقاد وجود دارد که نوروز مقارن با خلقت حضرت آدم است.

غربیان، انتخاب اعتدال بهاری به عنوان آغاز سال از سوی ایرانیان را هوشمندانه توصیف می‌کنند؛ چرا که به عکس سال میلادی که در کوران زمستان و سرما، نو می‌شود، سال شمسی با آغاز بهار است که خود فصل شادی و سرور است. از آن‌جا که نوروز مقارن با اعتدال بهاری است، ایرانیان معتقد بودند با ورود خورشید به نیم‌کره شمالی، زلزله‌ای رخ خواهد داد و چنین، سفره خویش را با این اعتقاد می‌آراییدند.

لیدی شیل در این‌باره می‌گوید: «.. در وسط خوراکی‌ها نیز ظرفی پر از آب می‌گذارند و تصور می‌کنند که درست در لحظه عبور خورشید از خط استوا، بر اثر لرزه‌ای که در کره زمین حادث می‌شود آب داخل این ظرف به تکان در‌می‌آید».

در سفره نوروز، مانند زمانه کنونی ما، نقش اول را هفت‌سین باستانی بازی می‌کند. اوژن اوبن ذکر می‌کند که هفت‎‌سین قجری چنین است: سیب، سرکه، سبزی، سنجد، سنگک و ماهی. ماهی از آن‌جهت در سفره هفت‌سین حضور دارد که به نام عربی آن، سمک، خوانده شده و چنین، در زمره سین‌دار‌ها به حساب می‌آید.

پیش از نوروز نیز، مرد‌ها به حمام رفته و پاها، دست و ریش را حنا می‌گذارند، شب پیش از نوروز نیز رشته‌پلو یا آش رشته می‌خوردند و معتقد بودند که با خوردن این خوراک، در سال نو، کارشان رونق خواهد گرفت.

مراسم سلام

سلام از جمله مراسم‌های ویژه عید نوروز در دوره قاجاری بوده که به دو شکل عام و خاص برگزار می‌گشت. سلام خاص، مخصوص درباریان و وزرا و هیئت‌های دیپلماتیک و بزرگان و اشراف بوده که در روز عید برگزار می‌شده است.
صبح اول فروردین، پیک‌هایی روانه خانه افراد مدعو به سلام خاص می‌شده و آنان را با آوردن سینی از کله‌قند و نبات و شیرینی، به دیوانخانه کاخ گلستان دعوت می‌کرده است. مراسم، ظهر عید برگزار می‌شده و در آن، شاه با لباسی مخصوص و جواهرات حاضر می‌شده است.

در سلام خاص، پادشاه فرارسیدن نوروز را تبریک می‌گوید و هنگام نطق ظل‌الله، همه به حالت تعظیم‌اند. سپس، وزرا و صدر اعظم و هیئت‌های دیپلماتیک، عید را به شاه تبریک می‌گویند. سپس شاه خلعت‌ها و پیش‌کش‌های افراد را دریافت کرده و هدایای شاه نیز، من جمله سکه‌های تازه‌ضرب خاصه نوروز را میان مهمانان توزیع کنند که گاهی در میان آن‌ها، سکه زر و سیم نیز بوده است.

دریافتی‌های شاه بسیار بوده، گزارش از آن است که در یک سال، قریب به ۲۰ میلیون فرانک، پیش‌کشی دریافت کرده که البته در ازای آن، امتیاز‌ها و مناصبی نیز از سوی شاه، اهدا می‌شده است.

سپس، بعد از آن، دیدار‌ها با شاه شروع می‌شود؛ دیدار‌هایی که می‌تواند به عینه تکلیف یک سال را روشن کند. در عصر قاجاری، از آن جهت که عقیده بر آن بوده که شاه، سایه خدا روی زمین است، در نتیجه افراد عادی نمی‌توانستند در حضور شاه بنشینند، اما این مسئله چندان برای هیئت‌های دیپلماتیک فرنگی، جاافتاده نبوده و دربار نیز چندان انتظار آن را نداشته است که آنان، به این عقیده پای‌بند باشند.

در نتیجه، هنگام دیدار شاه با هیئت‌ها، پولاک گزارش می‌کند که هیچ جنبنده‌ای پشت اتاق شاه نمی‌ایستاد تا نکند این صحنه را ببینند و مقام ظل‌الله در مظان تردید قرار بگیرد.

دیدار‌های دیگر شاه با وزرا و بزرگان و حکام ولایات بوده و از آن جهت که عمده عزل و نصب‌ها در اول سال صورت می‌گرفته، پیش از آغاز سال نو، پیک‌هایی از جانب ولایات به سمت شاه گسیل می‌شدند تا بتوانند منصب فعلی را حفظ کرده و یا آنکه به مرتبه والاتری دست پیدا کنند.

پس از سلام خاص، بهترین فرصت جهت تکمیل رایزنی‌ها وجود داشته، چرا که شاه عمدتاً به‌واسطه سال نو، روحیه‌ای خوش داشته است. در این دیدارها، دریافت خلعت از سوی شاه، به معنای تداوم در سمت یا ارتقاست و عدم دریافت، به معنای عزل قریب‌الوقوع.

سلام عام، اما فردای عید برگزار می‌شده است و از همه آحاد مردم، دعوت به دیدار می‌شده است. در این مراسم، شاه با تجملات بیشتری حاضر می‌شده است، با قلیان و قهوه و چای پذیرایی می‌شده و برای مردم سخنرانی می‌کرده است. سپس، از صدر اعظم درباره اوضاع مملکت در سال آینده می‌پرسیده که مدام با پاسخ‌هایی مثبت، روبه‌رو می‌شده است.

سپس امام جمعه تهران، خطبه می‌خوانده و شاعر دربار نیز، قصیده‎‌ای بلند در مدح شاه می‌خوانده است. سلام عام، در ولایات دیگر نیز برگزار می‌شده است، به این صورت که تمثالی از شاه و ائمه و نبی اکرم در صدر مجلس قرار می‌گرفته و باقی امور نیز اجرا می‌شده است.

سنت‌های نوروزی

از جمله حکمت‌های نوروز، که همه نسبت به آن التفات داریم، نوشدن زمین و زمان است و ایرانیان، خود را از این قاعده مستثنا نمی‌دانند. پولاک ذکر می‌کند که خرید شیرینی برای عید نوروز از اهمیتی بسیار برخوردار است و سه ماه پیش از نوروز، کارگاه‌های شیرینی‌پزی یزد و اصفهان به کار مشغول‌اند و به نقاط مختلف کشور، شیرینی گسیل می‌دارند. همه خانواده‌های ایرانی، مبادرت به خرید شیرینی می‌کنند و هرکس به وسع خویش، در کمیت و کیفیت شیرینی مختار است.
مسئله دیگر، میوه است و ایرانیان، آنگونه که پولاک ذکر می‌کند، به شکلی عجیب در حفظ میوه‌های فصول دیگر برای نوروز مهارت دارند و خربزه اصفهان، انار ساوه، گلابی نظنز و سیب دماوند، برای نوروز موجود بوده است.

بعد دیگر خرید، خرید لباس و جامه است که در این زمان، پارچه‌فروشان و خیاطان، بسیار مشغول‌اند. پولاک ذکر می‌کند که در عهد ناصری، شلوار پف‌کرده ابریشمین، پوشاکی بسیار دل‌فریب برای جماعت نسوان بوده است و البته، جیب مردان عهد قجر، چندان کفاف خرید آن را نمی‌داده است.

پولاک در ادامه بیان می‌کند که این قبیل خریدها، بسیاری را مقروض می‌سازد: «.. بعضی از رؤسای خانواده‌های پرجمعیت باید همه امکانات خود را تجهیز کنند و حتی وام‌دار هم بشوند تا این احتیاجات غیر‌قابل اجتناب خانواده خود را تأمین کنند».

از دیگر سنت‌های نوروزی عهد قجر می‌توان به دیدوبازدید اشاره کرد؛ چنانکه اوژن اوبن می‌گوید، مردم عموماً با جملات «صدسال به این‌سال‌ها» و «طول عمر امام زمان» با یکدیگر احوال‌پرسی می‌کردند. این سنت، برای فرنگیان چندان دل‌پذیر نبوده و چنان که لیدی شیل می‌گوید: «.. در عرض این دوره ما هم بایستی به ملاقات تمام آشنایان وزیر مختار که مقامی والا دارند، برویم و تمام روز را در اینگونه دیدار‌ها تلف کنیم، که البته در هر یک از آن‌ها سیلی از چای و قهوه به‌سوی مهمان‌ها سرازیر می‌شد. بعد نوبت به بازدید‌ها می‌رسید که عیناً همان تشریفات خسته‌کننده و آزاردهنده را بایستی تکرار کرد».

از دیگر رسوم نوروز قجری، عیدی‌گرفتن و عیدی‌دادن است. این رسم از آنجا که خرید‌های نوروز بر گرده خانواده‌ها فشار می‌آورد، راهی است که کم‌بضاعت‌ها از اشراف و بزرگان، مبالغی دریافت کنند و هم آن‌که در عقیده بسیاری، این عیدی‌ها شگون دارد و برای بهبود اوضاع در سال جدید، لازم است.

اما این سنت نیز، چندان برای اروپاییان، نیکو نیست؛ دوروتی دو وارزی بیان می‌کند: «مردم طبقه پایین برای دریافت عیدی جنجال به پا می‌کنند؛ مستخدم‌ها برای این ماه دستمزد دو برابر مطالبه می‌کنند. برخی هدایای کوچکی از قبیل: شیرینی‌های بدمزه چندرنگ یا گلدان‌های شیشه‌ای ارزان‌قیمت می‌دهند… و در مقابل توقع دارند که پول عیدی بگیرند».

از دیگر عیدی‌بگیران نوروز قجری، دراویش هستند. هر ساله، پیش از نوروز، دراویش تمام کشور به تهران آمده و به دیدار نقیب‌الممالک می‌روند و وی به آنان می‌گوید کنار خانه کدام بزرگ‌زاده‌ای اطراق کنند تا عیدی بگیرند. ایرانیان نیز با آنان رفتار مناسبی داشتند و به آنان پلو و چلو می‌دادند و پس از یک هفته، مبلغی به درویش می‌دادند.

این مسئله برای سفرا و بیگانگان قابل تحمل نبوده و برای رفع مزاحمت دراویش، گاهی به اموری نه‌چندان مناسب متوسل می‌شدند، چنان‌که دکتر ویلز و لیدی شیل می‌گویند که برای دفع مزاحمت دراویش از آب و ذغال منقل استفاده کردند تا درویش، از مقابل سفارت انگلستان، برخیزد و جایی دیگر برود.
منبع روزنامه سازندگی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ