مردود شناختن رویکرد جذب معلم از طریق شرکت‌های خدماتی

سایت «تاریخ ما»، گروه استان ها- حمیدرضا حاجی بابایی*: به منظور خصوصی سازی آموزش و پرورش و با شعار کاهش هزینه های آن، شرکت های خدماتی که در غالب موارد، مربوط به کسی یا جایی بودند، در آموزش وپرورش راه اندازی شدند.

شرکت هایی که قانونا وظیفه بکار گیری نیروی خدماتی در مدارس و ادارات را عهده دار بودند به آرامی در کنار وظیفه تعریف شده خود، شروع به بکارگیری نیروهایی با مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکتری برای تدریس در مدارس نمودند.

به این ترتیب معلمانی با عنوان نیروی خدماتی و با دریافت حداقل حقوق که برای شرکت ها کار می کردند و ارتباطی هم به آموزش وپرورش نداشتند، وارد سیستم تعلیم و تربیت شدند و بدین منوال ده ها هزار نفر را تحت عنوان نیروی شرکتی بکار گرفتند.

نیروهای بلاتکلیفی که علیرغم داشتن مدرک تحصیلی و صلاحیت های معلمی، وضعیت شغلی مناسبی نداشتند و مهم ترین دغدغه آنها عدم امنیت شغلی و نداشتن جایگاه معلمی بود، موجب کاهش کارآمدی در تدریس و درنتیجه کاهش کیفیت آموزش وپرورش در مدارس شده بود.

با آسیب شناسی وضع موجود و اخذ مصوبه مجلس و برگزاری آزمون، وضعیت این گروه از معلمان ساماندهی  و با ساز و کارهای قانونی، عنوان نیروی خدماتی از روی آنها برداشته شد و این گروه از پرسنل تحصیل کرده شرکتی نیز  مفتخر به عنوان برازنده معلمی شدند که بهترین راهکار برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش و بهبود شأن و جایگاه معلمی بود.

بعد از این اقدام؛ همه شرکتها را منحل اعلام کردیم و با توجه به رونمایی سند تحول بنیادین اعلام شد تنها مبداء ورودی به آموزش و پرورش دانشگاه فرهنگیان است که پیامد این اقدام، همان بود که کسانی که از این نمد کلاهی دوخته بودند و از این راه به درآمدهای کلانی رسیده بودند و با گذاشتن برگه سفید در مقابل جوانان مستاصل جویای کار، آنها را ناچار به امضای برگه سفید مبنی بر دریافت کلیه مزایا براساس قانون کار می کردند در صورتی که حداقل حقوق را به آنها پرداخت می کردند، نقش خود را برآب دیدند.

صاحبان شرکت و شرکای آنها که منافع خود را به خطر افتاده دیدند و داغ شرکتهایشان بر دلشان مانده بود، فریاد برآوردند که ایهاالناس به فریاد آموزش و پرورش برسید که خدمتگزار و آشپز، معلم شده اند.

اینها آموزش وپرورش را تجارتخانه ای می دیدند که از گذر آن می توان درآمدهای سرشاری کسب نمود و نگاه تجاری به آموزش و پرورش، دیدگان آنها را بقدری تیره و تار کرده بود که هیچوقت ندیدند و از خود نپرسیدند که چگونه می توان نام زیبای معلم را در شرکت های خدماتی عمو حیدر و شرکاء، به نیروهای خدماتی و آشپز تغییر داد که از رهگذر آن سودهای کلانی حاصل جبیب های گشادشان شود و مدارس را خصوصی و مدارس دولتی را تضعیف کنند.

این داغ هم چنان مانده است؛ اگر چه از کپی برداری این بردگی نوین تولید ناقص الخلقه بسته حمایتی سر باز کرد که همان راه شرکتی ها بود اما این بار مجلس توطئه خصوصی سازی را خنثی کرد و باید دید در آینده چه طرحی برای سقوط معلم تدارک می بینند که صاحبان مدارس غیردولتی ویژه را خوشحال کنند.

*رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی

تازه ترین اخبار میراث فرهنگی ایران و جهان را در تاریخ ما دنبال کنید.
برچیده از سایت مهر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.