ملکه جونگ سون

ملکه جونگ سون (۲ دسامبر ۱۷۴۵-۱۱ فوریه ۱۸۰۵) که با نام ملکه دواگر یه سون نیز شناخته می شود؛ ملکه ای از کره بود که با پادشاه یئونگ جو (۱۷۲۴-۱۷۷۶) ازدواج کرده بود و به عنوان نائب السلطنه ی کره در بازه ی بین سال های ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۵ در جایگاه قیم نتیجه ی صغیرش پادشاه سانجو از چوسون به ایفای نقش پرداخت. او از طایفه ی گیونگجو کیم بود.
زندگی نامه:
او در محله ای ثروتمند در ناحیه ی یئوجو و در زمان سلطنت پادشاه یئونگ جو به دنیا آمد.او دختر کیم هان گو و بانو وون بود.بعد از مرگ اولین ملکه ی یئونگ جو در سال ۱۷۵۷؛ او در سال ۱۷۵۹ به عنوان ملکه منصوب شد.او در اوایل ازدواجش با استعداد زبانی که داشت ؛ توانست تصوری از فرزانگی را نسبت به خود در دیگران ایجاد کند.
به دلیل مرگ ولیعهد سادو در سال ۱۷۶۲؛ پسری از ملکه جونگ سون می توانست بعد از فوت پادشاه یئونگ جو سلطنت را از وی به ارث ببرد.اما ملکه جونگ سان فرزندی نداشت و پادشاهی به پسر سادو که با عنوان پادشاه جئونگ جو از سال ۱۷۷۷ تا ۱۸۰۰ حکومت کرد؛ منتقل شد.
در سال ۱۸۰۰؛ تنها پسر جئونگ جو فقط ۱۱ سال سن داشت.او با عنوان پادشاه سانجو به سلطنت رسید. به دلیل اینکه در نسل سلطنتی ملکه جونگ سون از هر کس دیگری در قصر ارشدتر بود؛ مقام نائب السلطنه به وی داده شد.او تا زمانی که در سال ۱۸۰۴ قدرت را داوطلبانه رها کرد؛در راس حکومت بود.او سیاست های متفاوتی نسبت به پادشاه مرحوم داشت؛ در سال ۱۸۰۱ آزار و اذیت هایی به کاتولیک ها اعمال کرد و مورد توجه حزب نورون بود.
او در مقبره ی پادشاهی در جوار همسرش دفن شد.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
6 نظرات
  1. عرفان می گوید

    اولا که متن،چقدر بد ترجمه شده،اصلا بعضی جمله ها ناتمام مانده و در ثانی مطالب بیشتری ،درباره این شخصیت جمع آوری کنید،در ویکی پدیای کره ای توضیحات بیشتری آمده،لطفا آنها را نیز ترجه کرده و اضافه کنید و در ضمن تحقیق کنید که آیا ملکه جونگ سون در قتل شاهزاده سادو دست داشته و آیا با پادشاه جونگجو (ایسان) مخالف و در تنش بوده؟

    1. امیر سیروس پور می گوید

      سلام.بابت انتقاداتتون ممنونم و ان شالله سعی در بهبودش میکنم. بنده کره ای بلد نیستم و منبعم همین مراجع انگلیسیه. در مورد سوالاتتون هم بنا بر گواه تاریخ هیچ کسی در قتل شاهزاده سادو نقش نداشته چون سادو بیمار بوده و در اثر بیماریش مرتکب جرم هایی شده بود. پدرش هم به تقاص این جرم ها اونو مجازات کرد. این که این شخصیت با پادشاه جونگجو در تضاد بود هم مسئله طبیعی و واضحیه چون احزاب مورد اعتماد این دو شخص با هم در تضاد بودن.

      1. عرفان می گوید

        اینکه بیمار بوده، درست،اما در همه منابع و مخصوصا سایت شما، ذکر شده که پادشاه یونگجو (یعنی پدر ولیعهد سادو) او را چون نمی خواسته با دست های خودش اعدام کند، او را داخل انبار کاهدان می اندازد و چند روز بعد به علت خفگی می میرد، اما در هیچکدام از این منابع ذکر نشده که به چه علت ،ولیعهد سادو باید اعدام می شده؟ از این پادشاه جونگجو و سرگذشت پدرش (ولیعهد سادو) و پدربزرگش (پادشاه یونگجو) در سریال های کره ای زیادی،شخصیت سازی شده (مخصوصا سریال های کره ای ایسان و نقاش باد) و در هر دو سریال،درباره مرگ به ناحق ولیعهد سادو ، اظهاراتی کرده اند، مخصوصا داخل خود سریال ایسان( که درباره سرگذشت پادشاه جونگجو است و ایسان (یی سان) هم نام تولد پادشاه جونگجو است)، در قسمت های اول ،مرگ ولیعهد سادو و حبس کردن او داخل انبار کاهدان را به تصویر کشیده است و یادمه توی سریال،علت حبس کردن ولیعهد سادو رو ،تظاهر دروغ، به کودتای نظامی ولیعهد سادو علیه پدرش (پادشاه یونگجو) و مطلع شدن پادشاه یونگجو از این موضوع، توسط ملکه جونگ سون و خواهر ولیعد سادو(شاهزاده خانم هواوان) و تظاهر دروغ این دو نفر در کودتایی که می خواسته علیه پدرش انجام دهد که حقیقت هم نداشته،اعلام می کند،که بعد ها این موضوع،مدت کوتاهی پیش از مرگ پادشاه یونگجو تکذیب می شود و پادشاه یونگجو، علاوه بر پشیمان شدن از کار خود،حکم خود را درباره مجرمین (کسانی که در قتل به ناحق ولیعهد سادو دست داشتند،مخصوصا ملکه جونگ سون و شاهزاده خانم هواوان )اجرا کرده و آنها را مجازات کرده و شاهزاده هواوان را در خانه ای حصار شده باخار، تا آخر عمرش زندانی کرده و ملکه جونگ سون را نیز عزل می کند،هر چند در خود سریال، روی کار آمدن دوباره ملکه جونگ سون به قدرت و دخالت مجدد او در سیاست ،بعد از مرگ پادشاه یونگجو را نیز به تصویر کشیده است،اما مرگ به ناحق ولیعهد سادو ،در عملی که دشمنانش برای بدنام کردن او نزد پادشاه یونگجو،تظاهر می کردند مرتکب شده، را به تصویر کشیده است،از آن گذشته در همه منابع هم از پادشاه جونگجو،به عنوان یکی از موفق ترین و با بصیرت ترین پادشاهان چوسون نام برده می شودو در ضمن گفته شده که این پادشاه،قبل از مرگ پادشاه یونگجو و با اجازه خود پادشاه یونگجو،کتیبه هایی که از پدرش بدگویی شده بود را پاکسازی کرد،پس دلیلی نداشته که این پاشاه با بصیرت،بی دلیل ،این کتیبه ها را از پدرش که واقعا مجرم بوده،پاکسازی کرده باشد،چون در غیر این صورت ،از او در تاریخ کره ،به درستی یاد نمی شد،از آن گذشته ، در مطالبی در سایت شما و در ویکی پدیا و منابع دیگر، درباره پادشاه جونگجو ،ذکر شده است که: در روزی که جئونگجو پادشاه چوسون شد؛ او در اتاق پادشاهی بر تخت نشسته و به هم نگاه کرد و گفت:”من پسر ولیعهد سادو هستم!”.این پیام روشن لرزه بر اندام سیاست مدارانی انداخت که در مرگ پدرش درگیر بودند.،خب همین قسمت هم این موضوع را تایید کرده که کسانی در مرگ پدر پادشاه جونگجو (ولیعهد سادو) دست داشته اند!!!،من فکر می کنم که ولیعهد سادو بعد از به دنیا آمدن فرزندش بیمار شده و اعمال ناپسندی را مرتکب شده، اما شاهزاده خانم هواوان و مخصوصا ملکه جونگ سون که خواهان قدرت بودند،از این مسئله (بیماری ولیعهد سادو) سوء استفاده کرده و این تظاهر دروغین کودتا علیه پادشاه یونگجو را برای بدنام کردن او نزد پادشاه یونگجو کرده اند تا او را نزد پادشاه یونگجو بد نام کرده و این پادشاه را بیشتر از قبل ،از ولیعهد سادو متنفر کنند و هرچه سریعتر او را اعدام کند و خودشان در راس قدرت،قرار گیرند. (این تصور من است)
        حالا باز شما اگه امکانش هست،راجع به این مسئله بیشتر تحقیق کنید

        1. امیر سیروس پور می گوید

          سلام. اولا اینکه سریال ها سندیت تاریخی ندارن. دوما در این زمینه دو تا روایت مختلف از تاریخ وجود داره. یکی اینکه ولیعهد سادو به علت جدایی که بین خودش و پدرش اتفاق افتاده بود دچار بیماری روانی شده و بر اثر همین بیماری افراد و خدمتکاران قصر رو به قتل می رسوند یا به اونا تجاوز می کرد. دومین احتمال اینکه همه اینا تهمت بوده و ولیعهد سادو بیگناه بود. اما احتمال اول بسیار قوی تره. احتمال دوم از اواخر قرن نوزدهم به بعد بر سر زبان ها افتاده و کتاب خاطرات ملکه هه گیونگ به طور کامل اونو مردود دونسته. پادشاه جونگجو هم به این خاطر از پدرش حمایت می کرد که اولا احساسات فرزندی داشت و دوما احساس می کرد که میشد با پدرش به گونه ای دیگه و بهتر رفتار می شد.

          1. عرفان می گوید

            فکر کنم نظر منو کامل نخوندید یا منظورمو خوب متوجه نشدید:گفتم:در مطالبی در سایت شما و در ویکی پدیا و منابع دیگر، درباره پادشاه جونگجو ،ذکر شده است که: در روزی که جئونگجو پادشاه چوسون شد؛ او در اتاق پادشاهی بر تخت نشسته و به هم نگاه کرد و گفت:”من پسر ولیعهد سادو هستم!”.این پیام روشن لرزه بر اندام سیاست مدارانی انداخت که در مرگ پدرش درگیر بودند.،خب همین قسمت هم این موضوع را تایید کرده که کسانی در مرگ پدر پادشاه جونگجو (ولیعهد سادو) دست داشته اند!!!
            در قسمت پادشاه جونگجو گفتید که کسانی در مرگ پدرش درگیر بودند،این افراد طبق چیزی که در منابع خوندم و در فیلم دیدم شامل ملکه جونگ سون هم می شدند؟ یا نه؟
            در ضمن من نگفتم که این جنایت ها را مرتکب نشده،بلکه گفتم ، کسانی مانند ملکه جونگ سون،احتمالا این مسئله بیماری اورا به نفع خودشان پیش بردند و آن را بزرگ کردند،طوریکه به اواتهامی بزرگ تر از این ها بزنند که پادشاه اورا اعدام کند.(تازه شما هم در این متن،ذکرکردید که ملکه جونگ سون شخصیت بدی داشته،مخصوصا که گفتید کاتولیک ها رو آزار می داده تا مورد توجه حذب نورون قرار بگیره و همچنین ذکر کردید که سیاست های مختلفی هم نسبت به پادشاه مرحوم نشان می داده)
            از آن گذشته،همانطور که خود شما هم ذکر کردید،ولیعهد سادو به خاطر بیماری اش،این جنایت ها را مرتکب شده، انسان بیمار رو که اعدام نمی کنند،نهایتا پادشاه یونگجو می تونست،اونو حتی تا آخر عمرش زندانی کنه،جای اینکه بکشتش.
            ازون گذشته،چطور می گید که این سریالها سندیت تاریخی ندارن؟ اولا که به هرحال جزء سریالهای تاریخیشون هستند و دوما توی سریال ایسان تمام وقایع رو ،به جز این یک مورد(ولیعهد سادو)همونطور که در منابع تاریخی کره (چه سایت شما و چه سایت های دیگه)،خوندم،به طور واضح و بدون هیچ تغییری نمایان کرده بود و حتی بعضی اتفاقات رو با جزئیات بیشتر،نمایان کرده بود.
            اینم اضافه کنم که به نظر من احتمال دوم،به نظر من قوی تره،چون از دفترچه خاطرات شخصی ملکه هیه گیونگ (همسر ولیعهد سادو)،برداشت شده و هیچکس که در دفترچه خاطرات شخصیش دروغ نمی نویسه؟؟ و یکی هم حکومت کنونی کره شاید خواسته از احتمال اول که احتمال دروغ بودنش بیشتره استفاده کنه تا به نفع خودش،ولیعهد سادو رو بدنام کنه،این احتمال هم هست،در هر حال،شما بی زحمت، منابع بیشتری رو بررسی کنید

          2. امیر سیروس پور می گوید

            سلام. بنده هم عرض کردم که حزب رقیب قطعا از این موضوع به نفع خودش استفاده کرده تا کار رقیب سیاسی خودش رو یکسره کنه. قطعا یکی از بزرگترین اعضای حزب مخالف ولیعهد سادو که ملکه جونگ سون بود نیز در این قضیه نقش داشت و بدون موافقت ایشون این طرح امکان پذیر نبود.
            قطعا طرز برخورد با قضیه ولیعهد سادو جزو معدود اشتباهات پادشاه یونگجو بود و در این شکی نیست.
            در مورد سریال های تاریخی هم نگفتم کلا سندیت تاریخی ندارن. عرض کردم نباید به همه سریال های تاریخی و همه بخش های اونا به چشم تاریخ نگریست. مثال های زیادی هم در مورد تضاد بین درام های تاریخی و سندهای تاریخی وجود داره.
            دفترچه خاطرات بانو هه گیونگ دلیلی نداره دروغ باشه چون اولا برای شوهرش نوشته و دوما در زمانی اونو به نگارش درآورده که هیچ فشاری روش نبوده. دلیلی نداره چیز خلاف واقع بنویسه

ارسال یک پاسخ