کرزوس پادشاه لیدی
در ۵۴۶ قبل از میلاد مسیح کوروش ، شهر سارد مرکز حکومت لیدی را به تصرف خود درمیآورد. در آن دوره پادشاه لیدی کرزوس نام داشت. شکست خوردن کرزوس تاثیر عجیب و زیادی بر هلنیسم داشت به طوری که دوره جدیدی را در تقویم آنان ایجاد نمود. در منابع تاریخی اشاره شده است که در قرن ۵ پیش از میلاد، کرزوس شخصیت مهم و افسانه ای بوده است. او ثروت زیادی داشت و تام کرزوس نیز به همین دلیل بر او نهاده شد. هرودوت در آثار خود بیان میکند که در معابد قربانیهای زیادی به او هدیه میشد.
مانند نام قارون که نمادِ داشتنِ ثروت زیاد معرفی گردیده بود و برخی او را معادل با همین کرزوس میدانند. ثروت کرزوس به صورت ضربالمثل از عصر کلاسیک بدین سو باقیماندهاست.
کرزوس در غرب
در انگلیسی، اصطلاحاتی از قبیل ثروتمندتر از کرزوس شدن یا ثروتمند همچون کرزوس هنوز هم برای نشان دادن ثروت بزرگ به کار میرود.اولین فرد شناختهشدهای که اصطلاح مذکور را با چنین کاربردی در زبان انگلیسی به کار گرفت شخصی بود به نام جان گاورز که در سال ۱۳۹۰ میلادی در اثر خود به نامِ آمانتیس کونفسیوس از آن در یک قطعه شعر بهره برد.
بجز شرحهای شاعرانهای که از کرزوس در برخی منظومههای شعری باقیماندهاست، میتوان از سه متن کلاسیک که در مورد او وجود دارد نام برد:
اولین شرح، شرحی است که هرودوت در مورد لیدیه ارائه داده است و موضوع آن گفتگوی کرزوس با سولون تاریخ هرودوت، تراژدی آتیس پسر کرزوس تاریخ هرودوت و شکست کرزوس تاریخ هرودوت میباشند.
دومین شرح، در مورد کرزوس نوشتههای گزنفون است که آن را طی زندگینامه مدیحه سرایانه و غرق در افسانهٔ خود، از زندگی کوروش ثبت کردهاست.
و در آخر شرحی که کتزیاس، در ستایش کوروش نوشتهاست نیز، حاوی اشاراتی به کرزوس میباشد.
درسال ۵۹۵ پیش از میلاد کرزوس به دنیا آمده است، از یونانیان منطقه لونیان باج و خراج میستاند، در مقایسه با پدرش در برابر هلنیها مواضع دوستانه تری داشت. بهطور سنتی کرزوس، در یک نقطه از سرزمین خویش به شاهزادهٔ فریژی، موسوم به آدراستوس پناه داده بود.
هرودوت میگوید، آدراتوس بعد از اینکه بهطور تصادفی برادر خویش را کشت، به لیدیا تبعید شد. پادشاه کروزس از وی استقبال فراوان کرد اما، ناگهان آدراتوس بطور تصادفی به قتل پسر کرزوس موسوم به آتیس نیز اعلام کرد و سپس اقدام به خودکشی نمود.
ماهیت روابط ناپایدار کرزوس با یونانیان به تدریج در هالهای از ابهام فرومیرفت. واقعیت بزرگتر این است که شهرهای لونیان در یونان، آخرین سنگر مستحکم او در برابر گسترش قدرت فزایندهٔ ایرانیان در آناتولی بهشمار میآمد.
جنگ با ایران
وی برای جنگ با کوروش بزرگ، پادشاه ایران، سپاهی بزرگ آماده کرد. قبل از این که به آرایش سپاه علیه کوروش اقدام کند، راهش را به سمت معبد دلف کج کرد تا از غیب گوی روشن بین آنجا و غیب گوی منطقه آمفیارائوس، پرس و جو کند که آیا او باید این نبرد با کوروش را دنبال کند یا اینکه او هم باید به دنبال اتحاد با کوروش باشد؟ غیبگو به نحو ابهامآمیزی جواب داد که:
اگر کرزوس به ایرانیان حمله کند، این حملهٔ او یک شاهنشاه بزرگ را نابود خواهد ساخت. این جمله به یکی از معروفترین اظهارات غیبگویان معبد دلفی تبدیل شدهاست.
به کرزوس توصیه شد که این موضوع که کدام دولت یونانی، قویترین دولت این سرزمین محسوب میشود را دریابد و با همان دولت پیمان اتحاد را ببندد. بدین ترتیب کرزوس، قبل از یورش به ایران از هرجهت احساس امنیت میکرد، چراکه علاوه بر اتحاد با اسپارت با آمازیس دوم فرعون مصر و نبونیدوس، با پادشاه بابل نیز اتحادی شکل داده بود.
در سال ۵۴۷ (پیش از میلاد) حملهٔ کرزوس به شاهنشاهی ایران شروع شد. سپاه وی در حوالی رودخانه هالیس واقع در آناتولی مرکزی به ارتش مقتدر ایران برخورد و با آنان جنگید.
با فرارسیدن فصل زمستان، ارتشها منحل شده و سپاهیان به سرزمینهای خویش بازمیگشتند. کرزوس طبق این رویه عمل نمود و ارتش خود را برای زمستان منحل اعلام کرد، کورش این چنین نکرد و در سارد به کرزوس حمله برد و، وی را شکست داد؛ و بدینسان روشن شد که شاهنشاهی قدرتمندی که پیشگویان آن را در شرف نابودی اعلام کرده بودند، امپراطوری خود کرزوس بود.
دوست عزیز شما اگه خیلی باسواد هستی و تاریخ بلدی، متوجه میشدی که تصویر کودکان پاکستانی رو روی پروفایلت گذاشتی!!!