طولانی ترین جنگ معاصر تاریخ بشر+عکس

جنگ ویتنام یکی از مشهورترین جنگ‌های تاریخ بشر در قرن بیستم است. این جنگ برای چندین نسل تعارضات بنیادین ایجاد کرد و امریکا را تا مرز انقلاب پیش برد. این جنگ چرا رخ داد و چطور پایان یافت؟جنگ ویتنام با درگیری بین کمونیست‌های ویتنام شمالی و دولت ویتنام جنوبی آغاز شد. در میانه ۱۹۵۰ میلادی ویتنام شمالی توسط کشورهای کمونیستی مانند جمهوری خلق چین و اتحاد جماهیر شوروی حمایت می‌شد و ویتنام جنوبی توسط کشورهای ضد کمونیست و عمدتا ایالات متحده امریکا. سرانجام پس از بیست سال جنگ در ویتنام، ایالات متحده امریکا شکست خورد. طی این شکست نه تنها کمونیست‌ها توانستند کشور ویتنام را از امریکا بازپس بگیرند، بلکه ایالات متحده که پس از جنگ جهانی دوم در جهان بسیار مورد احترام بود، وجهه‌اش را از دست داد.

جنگ در ویتنام چگونه آغاز شد؟

پیش از جنگ جهانی دوم، ویتنام مستعمره‌ی فرانسه بود. ژاپن در طول جنگ جهانی دوم کنترل ویتنام را به‌دست گرفت. وقتی جنگ به پایان رسید، در منطقه خلاء قدرت وجود داشت. «هوشی مین» انقلابی و کمونیست ویتنامی خواستار آزادی و استقلال این کشور بود. با این‌حال، متفقین همه موافقت کردند که ویتنام به فرانسه تعلق دارد.

در نهایت هوشی مین و شورشیانش مبارزه با فرانسه را آغاز کردند. او سعی کرد از ایالات متحده کمک بگیرد، اما امریکا نمی‌خواست هو شی مین به موفقیت برسد، چون آن‌ها نگران گسترش کمونیسم در سراسر آسیای جنوب شرقی بودند. وقتی «هو» و یارانش در برابر فرانسه موفقیت‌هایی کسب کردند، آمریکا بیشتر نگران شد و در سال ۱۹۵۰ ارسال کمک به فرانسوی‌ها را آغاز کرد.

ورود ایالات متحده به جنگ در ویتنام

در سال ۱۹۵۴، فرانسه از ویتنامی‌ها شکست سختی خورد و تصمیم گرفت از این کشور خارج شود و بدین ترتیب یک قرن حکومت استعماری فرانسویان در منطقه به پایان رسید. طی معاهده‌ای در ژنو، ویتنام به یک کشور کمونیست شمالی و یک بخش جنوبی تقسیم شد. قرار شد در یک انتخابات در سال ۱۹۵۶ این کشور دوباره متحد شود. اما ایالات متحده نمی‌خواست که این کشور تبدیل به یک کشور کمونیستی شود. و «نگو دین دیم»، ژنرال ضدکمونیست ویتنامی با حمایت امریکا از عمل کردن به معاهده سرباز زد. این سیاستمدار، امپراتور ویتنام را کنار گذاشت و خود را رئیس جمهور این کشور نامید. او با کمک و حمایت ایالات متحد امریکا در ویتنام جنوبی دست به یک سلسله اقدامات بسیار شدید علیه کمونیست‌هایی زد که در ویتنام جنوبی باقی مانده بودند، چیزی حدود ۱۰۰هزار نفر دستگیر و تعداد زیادی از کمونیست‌ها به شکلی بی‌رحمانه شکنجه و اعدام شدند.

از سال ۱۹۵۷، سایر مخالفان رژیم سرکوب‌گر دیم، با حملات به مقامات دولتی و سایر اهداف، شروع به مبارزه کردند، و از سال ۱۹۵۹ رسماً میان دو نیرو جنگ در گرفت. هوشی مین به منظور وحدت ویتنام، یک حکومت واحد را اعلام کرد.

نظریه دومینو

در سال ۱۹۶۱ تیم توسط «جان اف. کندی» رئیس جمهور وقت امریکا به منظور گزارش درباره‌ی شرایط ویتنام جنوبی به این کشور فرستاده و توصیه به کمک های نظامی، اقتصادی و فنی آمریکا برای کمک به رئیس جمهور سرکوب‌گر ویتنام توسط این تیم انجام شد. نظر تیم بررسی چیزی بود که به نظریه دومینو معروف شد. نظریه دومینو بر این اساس بود که اگر در یک کشور آسیای جنوب شرقی کمونیسم به پیروزی برسد، بسیاری از کشورهای دیگر از آن پیروی خواهند کرد. بدین ترتیب بود که کندی کمک ایالات متحده را به دولت ویتنام جنوبی افزایش داد، هرچند که کار او به این متوقف نشد و امریکا سرانجام در ویتنام مداخله نظامی کرد.

ماجرای خلیج تونکین و ورود سربازان امریکایی به ویتنام

در نوامبر ۱۹۶۳ دیم در کودتایی که توسط برخی از ژنرال‌های خودش صورت گرفته بود، کشته و در نتیجه حکومتش سرنگونش شد. سه هفته بعد «جان اف. کندی»، رئیس جمهور امریکا هم ترور شد. بی‌ثباتی سیاسی که پس از این ماجرا در ویتنام جنوبی رخ داد، «لیندون بی‌. جانسون» جانشین کندی و وزیر دفاع او «رابرت مک نامارا» را برای تقویت حمایت نظامی و اقتصادی ایالات متحده در ویتنام متقاعد کرد.

در ماه اوت سال ۱۹۶۴ پس از اینکه دو ناوشکن آمریکایی در خلیج «تونکین» توسط قایق‌های مبارزان ویتنام شمالی نابود شدند، جانسون برای مقابله با اهداف نظامی در ویتنام شمالی دستور بمباران هوایی را داد. به زودی کنگره، قطع‌نامه‌ی خلیج تونکین را تصویب کرد که به جانسون امکانات گسترده جنگی اعطا می‌کرد و این‌گونه شد که هواپیماهای ایالات متحده، بمباران هوایی ویتنام را در سطحی گسترده انجام دادند. این مجموعه عملیات علیه ویتنام شمالی عملیات تندر غلتان نام گرفت.

در مارس ۱۹۶۵ جانسون با پشتیبانی قاطع مردم آمریکا دستور داد تا نیروهای رزمی ایالات متحده به جنگ در ویتنام فرستاده شود. در ماه ژوئن، ۸۲ هزار نیروی نظامی در ویتنام مستقر شدند و رهبران ارتش تا پایان سال ۱۹۶۵ خواستار افزایش ۱۷۵ هزار نیروی ارتشی هم در ویتنام شدند.

علی‌رغم نگرانی برخی از مشاوران در مورد افزایش نیروهای نظامی امریکایی و برانگیخته شدن هرچه بیشتر جنبش‌های ضدجنگ درون امریکا، جانسون اعزام فوری ۱۰۰ هزار سرباز در پایان ژوئیه ۱۹۶۵ و ۱۰۰هزار نیروی دیگر در ۱۹۶۶ را در دستور کار قرار داد. علاوه بر ایالات متحد امریکا، کره جنوبی، تایلند، استرالیا و نیوزیلند نیز نیروهای خود را برای مبارزه با ویتنام جنوبی متعهد ساختند.

آغاز اعتراضات و تظاهرات ضد جنگ

تا نوامبر سال ۱۹۶۷ تعداد نیروهای آمریکایی در ویتنام نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر رسیده بود و کشته‌شدگان این کشور بالای ۱۵ هزار نفر بود و ۱۰۹ هزار امریکایی هم زخمی شده بودند. همان‌طور که جنگ به درازا کشید، بعضی از سربازان به دلایل دولت برای حضور خود در ویتنام و نیز ادعاهای مکرر واشنگتن مبنی بر پیروز شدنِ جنگ، بی‌اعتماد شدند. با افزایش سال‌های جنگ، تلفات جسمی و روحی در میان سربازان آمریکایی، از جمله مصرف مواد مخدر، اختلال استرس پس از سانحه و نیز شورش و حملات سربازان علیه افسران مدام افزایش یافت. بین ژوئیه ۱۹۶۶ و دسامبر ۱۹۷۳، بیش از ۵۰۳ هزار پرسنل نظامی آمریکا ارتش را ترک کردند. یک جنبش ضد جنگ در میان نیروهای آمریکایی، هم در امریکا و هم در ویتنام شکل گرفت.

آمریکایی‌ها در خانه‌هایشان نیز از تصاویر وحشتناک جنگ در امان نبودند. در اکتبر سال ۱۹۶۷، حدود ۳۵ هزار تظاهرکننده اعتراض گسترده‌ای را علیه حضور نظامی آمریکا در ویتنام در بیرون ساختمان پنتاگون انجام دادند. مخالفان جنگ اظهار داشتند که قربانیان اصلی جنگ نه متحدان دشمن آمریکا که مردم غیر نظامی ویتنام بوده‌اند و امریکا در ویتنام از یک دولت دیکتاتوری فاسد و سرکوب‌گر دفاع می‌کند.

ویتنامیزه کردن جنگ

با شکست‌های پی‌درپی آمریکا در جنگ ویتنام و به ریاست رسیدن «نیکسون»، رئیس جمهور جمهوری‌خواه، وی برای خلاصی از جنبش ضد جنگ روش‌های تازه‌ای در پیش گرفت. او از عبارت «اکثریت خاموش» برای توصیف آمریکایی‌هایی استفاده می‌کرد که معتقد بود پشتیبان جنگ هستند اما در این باره سکوت می‌کنند. در تلاش برای محدود کردن تلفات آمریکایی‌ها در جنگ، وی برنامه‌ای را به عنوان ویتنامیزه کردن جنگ اعلام کرد: خروج نیروهای ایالات متحده، افزایش بمباران هوایی و توپخانه، آموزش و تامین سلاح‌های ویتنام جنوبی به منظور کنترل جنگ زمینی.

علاوه بر این سیاست‌ها، نیکسون مذاکرات صلح عمومی را در پاریس دنبال کرد. «هنری کیسینجر»، وزیر امور خارجه، از اوایل بهار ۱۹۶۸ اعلام کرد که مذاکرات محرمانه در سطح بالایی انجام شده است. اما ویتنام شمالی همچنان بر خارج شدن بدون قید و شرط ایالات متحده، و همچنین سرنگونی ژنرال «نگوین وان تیو» که تحت حمایت ایالات متحده بود، تاکید داشت و در نتیجه مذاکرات متوقف شد.

قتل عام مای لی

طی چند سال بعدی جنگ در ویتنام کشتار بیشتری به بار آورد. از جمله حمله وحشتناکی که سربازان آمریکایی در ماه مارس ۱۹۶۸ در یکی از روستاهای ویتنام شمالی به نام «مای لی» انجام دادند و بیش از ۴۰۰ غیرنظامی غیر مسلح را در این روستا قتل عام کردند.

پس از کشتار مای لی تظاهرات ضد جنگ شدت گرفت. در سال های ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹ صدها راه‌پیمایی اعتراض‌آمیز و تجمع در سراسر امریکا شکل گرفت. در ۱۵ نوامبر ۱۹۶۹، بزرگترین تظاهرات ضد جنگ در تاریخ آمریکا در واشنگتن دی سی رخ داد، بیش از ۲۵۰ هزار آمریکایی به‌صورت مسالمت‌آمیز تجمع کردند و خواستار خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام شدند. جنبش ضد جنگ، که به ویژه در دانشگاه‌ها قدرت یافته بود، آمریکایی‌ها را به تلخی به دو دسته تقسیم کرد: برای برخی از جوانان، جنگ نماد یک نوع از اقتدار بدون کنترل بود که خشم و انزجارشان را بر می‌انگیخت. برای دیگر آمریکایی‌ها مخالفت با دولت، غیرقابل پذیرش و به معنای خیانت بود.

وقتی برخی نیروهای امریکایی از ادامه جنگ انصراف دادند، آن‌ها که باقی مانده بودند، به‌طور فزاینده‌ای عصبی و ناامید شدند و این وضعیت به مشکلات روحی آن‌ها افزود و هدایتشان را سخت‌تر کرد. ده‌ها هزار سرباز برای انصراف از جنگ مجازات‌های شدید دریافت کردند، بسیاری از سربازان برای فرار از خدمت سربازی به کانادا رفتند. نیکسون برای حل مشکلاتی از این دست در سال ۱۹۷۲ برنامه‌ای پیشنهاد کرد که ارتشی کاملا داوطلبانه را تاسیس می‌کرد.

جنگ ویتنام چگونه پایان گرفت؟

در ژانویه ۱۹۷۳ بین  ایالات متحده و ویتنام شمالی یک توافق نامه نهایی صلح منعقد شد که متوقف کردن خصومت بین دو کشور را الزامی می‌کرد. جنگ بین ویتنام شمالی و جنوبی اما همچنان ادامه داشت تا زمانی‌که ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ با پیروزی نیروهای ویتنام شمالی جنگ پایان گرفت. بیش از دو دهه درگیری‌های خشونت‌آمیز تلفات ویرانگری بر مردم ویتنام وارد کرد. پس از سال‌ها جنگ، حدود ۲ میلیون نفر در ویتنام کشته، ۳ میلیون نفر زخمی و ۱۲ میلیون دیگر آواره شدند. جنگ، زیرساخت و اقتصاد کشور را تخریب کرد. در سال ۱۹۷۶ سرانجام ویتنام با نام جمهوری سوسیالیستی ویتنام متحد شد، هرچند در ۱۵ سال آینده خشونت‌های گاه‌به‌گاه ادامه داشت. از سال ۱۹۸۶ ویتنام به بازار آزاد پیوست و اقتصاد آن با افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت و ورود سرمایه‌های خارجی بهبود یافت. روابط تجاری و دیپلماتیک بین ویتنام و ایالات متحده امریکا در دهه ۱۹۹۰ از سر گرفته شد.

در امریکا، تأثیر جنگ ویتنام بسیار طولانی‌تر بود. پس از اینکه نیروهای امریکایی در سال ۱۹۷۳ به خانه بازگشتند، این کشور بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار در جنگ در ویتنام بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۳ صرف کرده بود. هزینه‌هایی عظیم که در کنار بحران جهانی نفت در سال ۱۹۷۳ به یک تورم شدید منجر شد.

به لحاظ روان‌شناختی، اثرات جنگ در امریکا بسیار عمیق‌تر بود. این جنگ اسطوره‌ی شکست ناپذیری آمریکا را به سختی فرو ریخت. بسیاری از سربازان بازگشته از جنگ شاهد برخوردهای بسیار بدی از طرف مردم بودند. مخالفان جنگ آنان را به چشم قاتلان مردم بی‌گناه می‌دیدند و موافقان به آنان به چشم شکست‌خوردگان جنگ می‌نگریستند. این امر فشار روانی زیادی بر سربازان وارد می‌کرد. سربازانی که گاه از آسیب‌های جسمانی و استشمام گازهای سمی که توسط ارتش امریکا در ویتنام استفاده شده بود، عوارض ناخوشایندی را متحمل می‌شدند.

در سال ۱۹۸۲ از یادبود جان‌باختگان جنگ ویتنام در واشنگتن پرده‌برداری شد. نام ۵۷۹۳۹ مرد و زن آمریکایی که در جنگ کشته یا مفقود شده بودند در این یادبود ثبت شد. بعدها تعداد دیگری نام به این یادبود افزوده شد که تعداد آن‌ها را به ۵۸۲۰۰ نفر رساند.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ