ادبیات میان‌رودانی

بخشی از لوح‌نوشت پنجم، حماسۀ گیلگمش
بخشی از لوح‌نوشت پنجم، حماسۀ گیلگمش

پیدایش ادبیات باستانی میان‌رودان (بین‌النهرین) به حدود ۲۶۰۰ پیش از میلاد نسبت داده می‌شود، یعنی زمانی که نِوِشتگران (کاتبان) سومری، که تا آن موقع فقط امور دفترداری و حسابداری را سامان می‌دادند، شروع به ثبت قطعه‌های ادبی در قالبِ نوشته کردند. سومری‌ها نوشتن را در حدود ۳۵۰۰ پیش از میلاد ابداع کرده و در حدود ۳۲۰۰ پیش از میلاد خط تصویری سومری را به شکل نهایی خود رسانده بودند، با این حساب نوشتگران سومری ممکن است پیش از ۲۶۰۰ پیش از میلاد شروع به خلق آثار ادبی کرده باشند، ولی در این مورد هنوز شواهد روشنی در دست نیست.

نوشتن در پاسخ به نیاز برای برقراری ارتباط راه دور در دادوستد و تجارت اختراع شد، و در آغاز فقط یکی از کارهای عملی مربوط به دفترداری بود. کار نِوِشتگران در میان‌رودان باستان این بود که کالاهای ارسالی و مقصد آنها، مقدار کالا، مورد مصرف، و بهای آن را ثبت کنند. با گذشت زمان، خط میخی جای خط تصویرنگار را گرفت و دارای ۶۰۰ علامت حرف‌نگار شد، که امکان بسیار گسترده‌تری برای بیان نوشتاری در اختیار می‌گذاشت، و از آن زمان به بعد نوشتگران وظیفه‌دارِ نوشتن کتیبه‌هایی در بزرگداشت نام فرمانروایان و دستاوردهای آنان و نیز دیگر انواع کهن‌نوشت، از جمله اسناد حقوقی، شدند.

کار نویسندگی نِوِشتگران در همین حد بسنده نماند و آنان، گویی افسار گسیخته باشند، به پدیدآوری انواع و اقسام آثار نوشتاری در قالب‌هایی دست زدند که به زبان ادبیات امروز می‌توان آنها را به شعر، پندنامه، اساطیر، حکایت‌های تاریخی، افسانه‌ها، وردها، سرودها، دعاخوانی‌ها، ژرف‌اندیشی‌ها، و قصه‌های عبرت‌آموز تقسیم کرد. کهن‌ترین روایت حماسۀ گیلگمش نیز بخشی از همین ادبیات است، که بعدها به دست کاتب بابلی، شین-لِقی-اونینّی (حدود ۱۳۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از میلاد) به شکل کنونی تکمیل شد. از حدود ۲۳۳۴ پیش از میلاد زبان اکدی جای زبان سومری را گرفت، و نِوِشتگران از آن پس آثار خود را به خط میخی اکدی می‌نوشتند، و همین خط بود که بعدها بین بابلیان، کاسی‌ها، آشوری‌ها، و دیگر قوم‌ها رواج یافت.

امروزه پژوهشگران گاه نوشته‌های تاریخی و قوانین حقوقی را نیز در بدنۀ «ادبیات میان‌رودانی» می‌گنجانند، چون این‌ها نیز اشاره‌های زیادی به موجودات فراطبیعی را در خود جا داده‌اند، ولی ما برای مقصود مقالۀ حاضر به محدودۀ ادبیات خلاقانه بسنده می‌کنیم. «ادبیات خلاقانه» در ادبیات میان‌رودانی شامل شعرها و سرودهای مذهبی هم می‌شد، که گفته‌ها و کرده‌های ایزدان را در قالب‌های منظوم و صحنه‌پردازی‌های شاعرانه تصویر می‌کردند. روند رشد ادبیات میان‌رودانی را می‌توان در گذر دوره‌های تاریخی زیر پیگیری کرد (البته به دلیل محدود بودن اندازۀ مقاله ناگزیر باید از دوره‌های هیتی و کاسی بگذریم):

  • دورۀ سلسله‌های نخستین – ۲۹۰۰ تا ۲۳۳۴ پیش از میلاد
  • دورۀ اَکَدی – ۲۳۳۴ تا ۲۲۱۸ پیش از میلاد
  • دورۀ سوم اور – ۲۰۴۷ تا ۱۷۵۰ پیش از میلاد
  • دورۀ بابلی کهن – حدود ۲۰۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد
  • دورۀ هیتّی – ۱۷۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد
  • دورۀ کاسّی – حدود ۱۵۰۵ تا حدود ۱۱۵۵ پیش از میلاد
  • دورۀ آشوری – حدود ۱۳۰۷ تا ۹۱۲ پیش از میلاد
  • دورۀ نوآشوری – ۹۱۲ تا ۶۱۲ پیش از میلاد
  • دورۀ نوبابلی – ۶۲۶ تا ۵۳۹ پیش از میلاد
  • دورۀ فارسی هخامنشی–فارسی ساسانی – حدود ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۱ میلادی

ادبیات میان‌رودان باستان روی دیگر تمدن‌ها، از جمله مصر، لوانت، یونان، و رُم نیز به‌طرزی قابل مشاهده اثرگذار بوده است.

ادبیات سومری

از حدود ۲۱۵۰ پیش از میلاد، ادبیات در سومر در قالب شعری شکل گرفت و قطعه‌هایی مربوط به گیلگمش پهلوان-پادشاه در این قالب به‌وجود آمد.

جِرِمی بلَک پژوهشگر در نوشته‌های پرشمار خود دربارۀ ادبیات سومری خاطرنشان می‌سازد که تاریخ‌گذاری دقیق این ادبیات امکان‌پذیر نیست، چون بسیاری از قطعه‌های به‌جامانده از آن ارجاع تاریخی قابل مشاهده‌ای بر خود ندارند. بااین‌حال، روی هم رفته می‌توان گفت که نسبت دادن آغاز تألیف آثار ادبی به نِوِشتگران سومری از حدود سال ۲۶۰۰ پیش از میلاد چندان نابه‌جا نیست. پندنامۀ شوروپّاگ (یا به ترجمۀ لفظی، راهنمایی‌های شوروپّاک) کهن‌ترین نوشتۀ فلسفی دنیا شمرده می‌شود که معمولن آن را متعلق به حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد می‌دانند، ولی بنا به نظر برخی پژوهشگران، پیدایش آن در حقیقت به حدود ۲۶۰۰ پیش از میلاد برمی‌گردد، که بدین ترتیب می‌توان آن را کهن‌ترین کتاب نوشته‌شده به دست بشر دانست.

از آثار نوشتاری دیگر مربوط به همین دوره لوح‌های شکسته‌ای به دست آمده که نشان می‌دهند پدیدآورندۀ هر اثر معمولن نوشتۀ خود را امضا می‌کرده است. از حدود ۲۱۵۰ پیش از میلاد، ادبیات در سومر در قالب شعری شکل گرفت و قطعه‌هایی مربوط به گیلگمش پهلوان-پادشاه در این قالب به‌وجود آمد. تاریخ نوشته شدن حماسۀ گیلگمش را حدود ۲۱۵۰ تا ۱۴۰۰ پیش از میلاد می‌دانند، با این که روایت بابلی معیار این متن به حدود ۱۳۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از میلاد برمی‌گردد، چون دستمایۀ آفرینش این اثر منظومه‌های سومری کهن بوده‌اند، از جمله:

  • گیلگمش، انکیدو، و جهانِ نیستی
  • گیلگمش و هواوا (هومبابا)
  • گیلگمش و ورزای آسمانی
  • مرگ گیلگمش
  • آفرینش اِریدو

سومریان نه تنها نوشتن بلکه قالب‌های ادبی را نیز اختراع کردند، پیش از همه شعر که کهن‌ترین قالب ادبی جهان محسوب می‌شود. پنج منظومۀ بالا دستمایۀ اصلی پیدایش گونۀ شعر حماسی شدند. آفرینش ِاریدو، نخستین داستانی که «توفان بزرگ» را روایت می‌کند، الهام‌بخش آثار معروف دیگری مثل منظومۀ مصری کتاب گاو آسمانی و حکایت انجیلی کشتی نوح در «سِفر آفرینش» بود.

نوشته‌های منظوم، مثل گفت‌وگوی گوسفند و گندم و آواز کج‌بیل (هردو متعلق به حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد) پایه‌گذار دو قالب ادبی گفت‌وگوی ادیبانه و مدیحه‌سرایی بودند که هردو نمونه‌های فراوانی در تاریخ ادبیات میان‌رودانی به خود دیدند و با گذشت زمان به تمدن‌های دیگر نیز راه یافتند. مدیحه‌سرایی مذهبی، با نمونه‌هایی همچون سرود ستایش نیسابا (ایزدبانوی سومری نوشتن، آموزش، و کشاورزی)، چارچوب دعاخوانی‌ها، مزمورها، و سرودهای آتی شد، همچنان‌که دیگر قالب‌های شعر سومری نیز ریشه‌های سبک‌ها، نمادها، نگاره‌های اساطیری، و شخصیت‌های نوع‌نمونی را در خود پروراندند که بازتاب‌هاشان تا امروز در ادبیات فرهنگ‌های گوناگون سراسر دنیا دیده می‌شود.

سرود سومری در ستایش ایشتر
سرود سومری در ستایش ایشتر

هبوط اینانّا (یا سفر اینانّا به جهان زیرین، حدود ۱۹۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد) کهن‌ترین گواه نوشتاری دربارۀ مرگ و رستاخیز یک شخصیت آسمانی است (هرچند احتمال می‌رود داستان مصری مربوط به مرگ و رستاخیز ایزد اُزیریس پیش از آن به صورت شفاهی وجود داشته است). اینانّا و سو-کاله-تودا (حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد) حکایتی عبرت‌آموز دربارۀ اهمیت مهربانی با دیگران و محکومیتی شدید علیه تجاوز جنسی است. روزهای مدرسه (حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد) و پندهای یک سرنِوِشتگر به یک نِوِشتگر جوان (حدود ۲۰۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد) از نخستین شاهکارهای گونۀ هجو به شمار می‌روند. سرود ستایش نینکاسی، ایزدبانوی آبجو (حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد) آمیزه‌ای است از مدح یک شخصیت الاهی با دستور تهیۀ آبجو. همۀ این قالب‌ها، شخصیت‌ها، و مضمون‌ها، کم و بیش، به نسل‌های بعدی نِوِشتگران میان‌رودانی رسیدند و سپس به فرهنگ‌های دیگر انتقال یافتند.

در سال ۲۳۳۴ پیش از میلاد، سارگُن اکدی (سارگُن بزرگ، فرمانروایی ۲۳۳۴ تا ۲۲۷۹ پیش از میلاد) دولتشهرها و پادشاه‌نشین‌های سومری را یکی پس از دیگری فتح کرد و امپراتوری اکدی را بنیان گذاشت. در این هنگام، سومریان مدت‌ها بود که نهاد اِدوبّا (“کتیبه‌خانه”) را داشتند، مدرسۀ نِوِشتگری که در آن مطالعه، رونویسی، به‌یادسپاری، و ازبرگویی متن‌های ادبی آموزش داده می‌شد و گسترۀ نوشته‌های مورد استفاده در آن موضوع‌های گوناگونی همچون آفرینش جهان، خواست و ارادۀ ایزدان، عشق و عاشقی، آمیزش جنسی، سیاست، دین، و امور مربوط به زندگی روزانه را پوشش می‌داد.

نوشتگران اکدی و نوزایی فرهنگ سومری

با فتح سومر به دست اکدیان زبان اکدی جایگزین زبان سومری شد، اما نِوِشتگران اکدی برای رونویسی، به‌یادسپاری، و تفصیل‌نویسی همچنان به متن‌های سومری تکیه می‌کردند. برنامۀ درسی در اِدوبّا اینک دربردارندۀ هردو زبان سومری و اکدی بود، همان‌طور که هزاران سال بعد در اروپا پژوهندگان علم و ادب به یادگیری هردو زبان یونانی باستان و لاتین می‌پرداختند. آثار ادبی‌ای که امروزه شناسۀ «اکدی» بر خود دارند اغلب در اصل سومری یا بابلی هستند و فقط به خط میخی اکدی نوشته شده‌اند. خط میخی با ایجاد ردهای سه‌گوش روی لوح‌های گِلی نوشته می‌شد، اما این سه‌گوش‌ها را می‌شد برای نوشتن هر یک از زبان‌های میان‌رودانی به‌کار برد. به همین خاطر، روش نوشتنی که سومریان پدید آورده بودند به رواج خود ادامه داد.

البته نِوِشتگران اکدی فقط رونویسی نمی‌کردند و خود نیز آثاری در قالب‌های زندگی‌نامه، نوشته‌های دینی، مدیحه‌سرایی، و سرود به‌وجود می‌آوردند. معروف‌ترین نِوِشتگر اکدی اِنهه‌دوئانّا (۲۲۸۵ تا ۲۲۵۰ پیش از میلاد) نام دارد که دختر سارگُن اکدی بود و علاوه بر مجموعه مدیحه‌سرایی‌های معروف خود ۴۲ شعر نیز سروده بود که یکی از آنها سرود ستایش اینانّا است. آثار او تأثیر زیادی روی رشد و شکل‌گیری شعرهای مذهبی گذاشتند که از نمونه‌های نام‌آشنای این گونه می‌توان به مزامیر داود نبی اشاره کرد.

گردلوح انهه‌دوئانّا
گردلوح انهه‌دوئانّا

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های ادبیات اکدی گفت‌وگوی بدبینانه (حدود ۱۰۰۰ پیش از میلاد) است که بازنوشت نِوِشتگران اکدی از یک متن بابلی دانسته شده (بعدها آشوریان نیز آن را بازنویسی کردند). این اثر در گونۀ ادبیات خردورزانه قرار می‌گیرد و در راستای واکاوی معنای زندگی به این پرسش می‌پردازد که انسان اصلن چرا باید در زندگی دست به کاری بزند. شخصیت‌های این منظومه عبارت اند از یک ارباب و بردۀ او که درگیر یک رشته گفت‌وگو می‌شوند که در جریان آن ارباب پیشنهاد می‌کند به یک عمل، مثلن شام خوردن، بپردازند و برده به تعریف و تمجید از این تصمیم می‌پردازد؛ آن وقت ارباب ادعا می‌کند میلی به شام خوردن ندارد و باز برده با انواع و اقسام دلایل از تصمیم او برای شام نخوردن پشتیبانی می‌کند. این منظومه طنز است و شاید هم به صورت نمایش اجرا می‌شده، اما مقصود نهایی آن این است که مخاطب را برانگیزد تا در نهایت معنا و فایدۀ هرگونه کنشی را زیر سؤال ببرد.

زبان اکدی در سراسر دورۀ سوم اور رایج بود؛ این دوره به «نوزایی فرهنگ سومری» نیز شهرت دارد چون در این زمان موج جدیدی از علاقه به فرهنگ و ادبیات سومری به‌وجود آمد و گسترش یافت. اور-نامّو (فرمانروایی ۲۰۴۷ تا ۲۰۳۰ پیش از میلاد)، بنیان‌گذار سلسلۀ سوم اور، پشتیبان و گسترش‌دهندۀ سوادآموزی بود، و سیاست‌گزاری‌های او توسط پسر و جانشینش، شولگی (فرمانروایی ۲۰۲۹ تا ۱۹۸۲ پیش از میلاد) نیز پی گرفته شدند، که خود آموزش نوشتگری دیده بود و شعر می‌سرود. یکی از معروف‌ترین آثاری که از دوران فرمانروایی شولگی باقی مانده (هرچند نویسنده‌ای ناشناس دارد) مرگ اور-نامّو است که به گرامی‌داشت یاد و خاطرۀ پادشاه پیشین می‌پردازد و در این حال یکی از کهن‌ترین شرح‌های میان‌رودانی از جهان آخرت و نیز دشواری‌های سر کردن با ماتم – چه در این سرای خاکی و چه در جهان زیرین – را به‌دست می‌دهد.

شعری در ستایش شولگی
شعری در ستایش شولگی

شعری در ستایش شولگی به قصد بزرگداشت و جاودانه کردن رویداد معروفی نوشته شده که در آن شولگی پادشاه اور مسافت ۲۰۰ مایل (۳۲۱.۸ کیلومتر) بین نیپّور و اور را تنها در یک روز دوید تا سرمشقی از کارهای بزرگی که موجب سرفرازی انسان می‌شود به‌جا بگذارد، چیزی ورای پیروزی در جنگ یا جلب مهر و لطف ایزدان. لالایی برای پسر شولگی نخستین لالایی دنیا شمرده می‌شود و به دست نِوِشتگر ناشناسی در دربار شولگی، یا شاید هم خود او، برای یکی از فرزندانش سروده شده است. سیاستگذاری‌های شولگی در رابطه با سوادآموزی موجب گسترش مدرسه‌های نِوِشتگری در سراسر قلمرو او شد، که نتیجۀ آن شکوفایی عظیم نویسندگی خلاق در آن دیار و سپس سراسر میان‌رودان و فراتر از آن بود.

در اوایل هزارۀ دوم پیش از میلاد، گونۀ تازه‌ای از ادبیات میان‌رودانی پدید آمد که در روزگار کنونی به نام ادبیات نارو (naru) شناخته می‌شود؛ در این گونه یک چهرۀ تاریخی (معمولن یک پادشاه) قهرمان یک حکایت داستانی می‌شود. از داستان‌های بسیار معروف این گونه می‌توان به افسانۀ کوتها و نفرین اَگَده اشاره کرد، هرچند برخی پژوهشگران حماسۀ گیلگمش را نیز در شمار ادبیات نارو می‌آورند. گونۀ نارو از دل یکی از مسئولیت‌های شغلی قدیمی نِوِشتگران رشد کرد: ثبت و ضبط دستاوردهای شاهان بر کتیبه‌های یادمانی (که به آنها نارو می‌گفتند). در ادبیات نارو، نِوِشتگر پادشاه سرشناسی را انتخاب می‌کند و مثل همیشه اقدام‌های بزرگی را به او نسبت می‌دهد – فقط در این مورد همۀ اقدام‌ها ساختگی هستند و حکایت به جای تعریف و تمجید از پادشاه با این هدف نوشته می‌شود که درسی اخلاقی به مخاطب بدهد. در حقیقت برخی از این حکایت‌ها گاه چهره‌ای منفی از پادشاه را به تصویر می‌کشند. گونۀ ادبی داستان تاریخی بدین ترتیب در میان‌رودان ابداع شد.

نوِشتگران بابلی و کتابخانه‌های بابِل

نِوِشتگران اکدی و بابلی همچنان بر مبنای اصول سومریان آموزش می‌دیدند، و در شهرهایی مثل اور، اوروک، و بابل سوادآموزی رواج کامل داشت. ادبیات بابلی قالب‌های سنتی سومری را حفظ کرد و قالب‌های جدیدی نیز به‌وجود آورد که به نویسندگان بعدی میراث رسید. لودلول-بِل-نِمِقی (منظومۀ رنج‌بر راست‌کردار) شعری سومری متعلق به حدود ۱۷۰۰ پیش از میلاد (که بعدها در حدود ۱۳۰۷ تا ۱۲۸۲ پیش از میلاد به دست نِوِشتگران بابلی بازنویسی و تفصیل‌پردازی شد) ژرف‌اندیشی‌ای است در معنا و مفهوم رنج و این که چرا برای مردمان نیک اتفاق‌های بد می‌افتد، و اثرگذاری این منظومه را بعدها در کتاب ایوب عهد عتیق می‌بینیم. از سوی دیگر، لودلول-بِل-نِمِقی خود ممکن است تأثیرپذیرفته از گفت‌وگو بین یک مرد و خدای او (حدود ۲۰۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد) بوده باشد که به مضمونی مشابه می‌پردازد، یا اگر تاریخ‌گذاری متفاوتی را برای آن در نظر بگیریم، ممکن است منبع الهام این اثر بوده باشد. همۀ نِوِشتگران در میان‌رودان به آثار گذشتگان خود در کتابخانه‌های عمومی یا مجموعه‌های شخصی دسترسی داشتند.

کتابخانه‌های ثابت در دورۀ بابلی کهن شکل گرفتند و معمولن به‌عنوان بخشی از یک مجموعۀ پرستشگاهی بنا می‌شدند.

کتابخانه‌های ثابت در دورۀ بابلی کهن شکل گرفتند و معمولن به‌عنوان بخشی از یک مجموعۀ پرستشگاهی بنا می‌شدند، اما مدرسه‌های نوشتگری هم کتابخانه داشتند، و کتابخانه‌دارها (یا مسئول کتابخانۀ پرستشگاه) وظیفه داشتند از کتاب‌ها مراقبت کنند، کتاب‌های گمشده یا فرسوده را جایگزین کنند، و کتاب‌های جدید را شناسایی و از روی آنها رونوشت تهیه کنند تا به کتابخانه اضافه شوند. یک نمونه از این کتاب‌ها منظومۀ مرد تهی‌دست نیپّور بود. نسخۀ به‌جامانده از این اثر متعلق به سال ۷۰۱ پیش از میلاد است، اما برخی پژوهشگران عقیده دارند داستان آن به حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد یا زودتر برمی‌گردد. این اثر تقریبن بدون تردید در اصل سومری بوده و به خط اکدی نوشته شده و بعدها رونوشتی از آن برای کتابخانۀ بابل تهیه شده است. یکی از نِوِشتگرانی که کار تهیۀ این گونه رونوشت‌ها را برعهده داشتند شین-لِقی اونّینّی، نویسندۀ حماسۀ گیلگمش، بود که لابد در یک کتیبه‌خانه یا پرستشگاه کار می‌کرده و ضمن رونویسی کتاب‌ها آثاری هم پدید می‌آورده است.

این که آیا مردم میان‌رودان در خانه کتابخانۀ شخصی هم داشتند یا نه هنوز مورد بحث است، اما شاید این نکته آن‌قدرها هم جای بحث نداشته باشد، چون در کاوش‌های کتابخانۀ پادشاه نوآشوری، آشوربانی‌پال، در نینوا تعدادی کتیبه به‌دست آمده که به نظر می‌رسد در اصل به کتابخانه‌های شخصی تعلق داشته‌اند. آشوربانی‌پال (فرمانروایی ۶۶۹ تا ۶۲۷ پیش از میلاد)، همانند شولگی پادشاه اور، تعلیم نوشتگری دیده و صاحب آثار تألیفی بود. کتابخانۀ نینوا به دستور او بنا شد و او فرستادگانی به سراسر امپراتوری خود، آشور، فرستاد تا تمام کتاب‌های موجود در مملکت را برای کتابخانه پیدا و تهیه کنند. البته کاوش‌های باستان‌شناسی در بسیاری دیگر از محوطه‌های خاور نزدیک آثار ادبی فراوانی از میان‌رودان به دست داده‌اند، اما شماری از مهم‌ترین این آثار در ویرانه‌های کتابخانۀ نینوا یافت شده است.

درخواست فرستادن لوح‌نوشت‌هایی برای کتابخانۀ آشوربانی‌پال
درخواست فرستادن لوح‌نوشت‌هایی برای کتابخانۀ آشوربانی‌پال

آثار ادبی آشوری

آشوربانی‌پال آخرین پادشاه بزرگ امپراتوری نوآشوری بود، که آثاری ادبی نیز از خود باقی گذاشت، اما نوِشتگران آشوری از مدت‌ها پیش‌تر، اندکی پس از (یا در زمان) فرمانروایی اَدَد نیراری اول (۱۳۰۷ تا ۱۲۷۵ پیش از میلاد) شروع به پدید آوردن نوشته‌های ادبی کرده بودند که حماسۀ اَدَد نیراری کهن‌ترین آنها است. لوح‌نوشت‌های این اثر به‌شدت آسیب دیده‌اند، به همین خاطر مشکل می‌توان فهمید آیا محتوای آن تاریخ‌نوشته است یا بیشتر با ادبیات نارو همخوانی دارد، ولی به‌هرحال داستان آن شرح پیروزی پادشاه در جنگ با بابلیان است.

نوِشتگران آشوری به بازنویسی ادبیات سومری و بابلی هم می‌پرداختند.

این حماسه ممکن است با الهام از متن آنیتّا نوشته شده باشد، که کار پادشاه هیتّی، آنیتّا (فرمانروایی حدود ۱۷۴۰ تا ۱۷۲۵ پیش از میلاد) بود. او هم آموزش نوِشتگری دیده بود و نخستین کسی است که اثری ادبی به زبان هیتّی‌ها از او به‌جا مانده است. متن آنیتّا شرح پیروزی تاریخی این پادشاه را ثبت می‌کند و به ستایش او به عنوان جنگاوری قدرتمند می‌پردازد، که محتوای معیار در کهن‌نوشت‌های همۀ پادشاهان میان‌رودانی است. بااین‌حال شباهت قسمت‌های قابل خواندن حماسۀ اَدَد نیراری با متن آنیتّا بسیار چشم‌گیر است، هرچند فرض هرگونه ارتباط واقعی بین این دو هنوز از حد گمانه‌زنی فراتر نمی‌رود.

متن ادبی آشوری‌ای که رونوشت کامل‌تری از آن باقی مانده حماسۀ توکولتی-نینورتا (حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد) نام دارد که درمورد توکولتی-نینورتای اول (فرمانروایی ۱۲۴۴ تا ۱۲۰۸ پیش از میلاد) نوشته شده و پیروزی او بر پادشاه کاسّی، کاشتیلیاش چهارم (فرمانروایی حدود ۱۲۳۲ تا ۱۲۲۵ پیش از میلاد) که بر بابل فرمان می‌راند، را ستوده است. نویسندۀ اثر ادعا می‌کند که کاشتیلیاش چهارم پیمانی را که بین پدران دو پادشاه بسته شده بوده می‌شکند و با حمله به آشور توکولتی-نینورتای اول را وادار به جنگ و مقابله می‌کند، هرچند که او با بزرگواری تلاش می‌کرده از بروز درگیری جلوگیری کند. اما در نهایت کاشتیلیاش چهارم به تلاش‌های او برای حفظ صلح اهمیتی نمی‌دهد و به همین خاطر توکولتی-نینورتای اول سپاه خود را علیه پادشاه کاسّی بسیج کرده و او را شکست می‌دهد و غنیمت‌های فراوانی از پایتخت او، بابل، با خود می‌آورد که همگی را به شکرانۀ پیروزی تقدیم ایزدان می‌کند.

محور هردوی این حماسه‌ها پیروزی نظامی است که از تأثیر بازنویسی ادبیات قدیمی‌تر سومری و بابلی روی نوِشتگران آشوری خبر می‌دهد. اما یک وظیفۀ مهم نوِشتگران دربار آشور ثبت منظم گفته‌ها و کرده‌های پادشاه در قالب کهن‌نوشت بود، که حکایت بزرگ‌ترین مهمانی تاریخ از نمونه‌های درخشان آن به‌شمار می‌رود: جشن کال‌هو که در سال ۸۷۹ پیش از میلاد به دستور آشوربانی‌پال دوم (فرمانروایی ۸۸۴ تا ۸۵۹ پیش از میلاد) برپا شد. مناسبت این جشن عظیم و پرشکوه نوسازی شهر کال‌هو (نمرود) به دست این پادشاه بود و نوِشتگران به دستور او شرح این رویداد مهم را در قالب نوشته جاودانه کردند. تاریخ‌نوشته‌ها، مجموعه قوانین، اسناد کشاورزی و زمین‌داری، اسناد حقوقی، فرمان‌های سیاسی، و سایر انواع نوشته نشان می‌دهد نوِشتگری حرفه‌ای پرمسئولیت بوده و با این حال نوِشتگران همچنان در آفرینش آثار ادبی نیز دست‌آزمایی می‌کردند.

یک نمونۀ برجسته از آفریده‌های ادبی آشوریان حماسۀ ایشتَر و ایزدوبَر (نیز معروف به حماسۀ ایزدوبَر (گیلگمش)، The Epic of Izdubar) است که به دوران فرمانروایی پادشاه نوآشوری، سارگُن دوم (۷۲۲ تا ۷۰۵ پیش از میلاد) برمی‌گردد و لوح‌نوشت‌های آن در خرابه‌های شهر او، دور شَروکین (خُرساباد)، یافت شده است. این اثر در حقیقت حماسۀ گیلگمش را بازگو می‌کند اما تغییرهای عمده‌ای در آن می‌دهد. در حماسۀ گیلگمش، رفیق همراه قهرمان داستان مردی وحشی‌زاده به‌نام اِنکیدو است، ولی روایت آشوری حماسه او را هِئابانیِ فرزانه معرفی می‌کند. نیز در این روایت دو قهرمان داستان نه جن-هیولایی به نام هومبابا بلکه پادشاهی به نام خومبابا را شکست می‌دهند. اشاره‌ای هم به «توفان بزرگ» در کار نیست. این گونه تغییرها در بازآفرینی نوِشتگران آشوری از بسیاری آثار ادبی قدیمی‌تر به‌چشم می‌خورند، از جمله در هبوط ایشتَر به جهان زیرین که از هبوط اینانّا اقتباس شده است.

لوح‌نوشت هبوط ایزدبانو ایشتر به جهان زیرین
لوح‌نوشت هبوط ایزدبانو ایشتر به جهان زیرین

جمع‌بندی

ایرانیان سنت سوادآموزی را ادامه دادند و به پاسداری از ادبیات گذشتگان پرداختند، با این حال تعریف مفهومی با عنوان «ادبیات پارسی (کهن)» همچنان برای پژوهشگران جای بحث دارد. برخی ادعا می‌کنند تاریخ تقریبی ۵۲۲ پیش از میلاد و کتیبۀ بهیستون (بیستون) داریوش اول (داریوش بزرگ، فرمانروایی ۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) را می‌توان سرآغازی بر ادبیات پارسی قدیم دانست. در مقابل، عده‌ای دیگر به ویرانی کتابخانۀ تخت جمشید در حدود ۳۳۰ پیش از میلاد به دست اسکندر مقدونی ارجاع می‌دهند، که به احتمال زیاد موجب نابودی تمام شواهد ادبیات پارسی هخامنشی شده است. این دسته از پژوهشگران عقیده دارند تاریخ ادبیات پارسی را فقط از روزگار ساسانی (۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی) می‌توان آغاز کرد که اوِستا به قالب نوشتاری درآمد و دیدگاه‌های زرتشتی الهام‌بخش آثار منظوم و منثور بعدی شدند. اما بیشتر پژوهشگران دورۀ نخست ادبیات پارسی یا پارسی قدیم را از حدود ۷۵۰ تا سدۀ پانزدهم میلادی می‌دانند که در زمان حکومت عباسیان آغاز شده است.

با همۀ این‌ها، تردیدی نیست که سنت ادبی دیرپای میان‌رودان توسط ایرانیان دنبال شد و میراث داستان‌گویی به سبک میان‌رودانی از راه منظومۀ حماسی شاهنامه – سرودۀ فردوسی در فاصلۀ ۹۷۷ و ۱۰۱۰ میلادی – به قرون وسطا رسید. شاهنامه نیز همچون حماسۀ گیلگمش یکی از بزرگ‌ترین آثار ادبی تاریخ جهان به شمار می‌رود و الهام‌بخش بسیاری آثار دیگر بوده که تا امروز خوانندگان مشتاق را به خود جلب می‌کنند. ناگفته پیداست که وجود چنین آثاری در ادبیات امروز وام‌دار نوِشتگران سومری است که در زمان‌هایی بسیار دور زندگی خود را سراسر وقف پدید آوردن نوشته‌هایی گران‌قدر و پربار کردند.

پرسش و پاسخ

نخستین نوشته‌ها در ادبیات میان‌رودانی باستان متعلق به چه زمانی هستند؟

پیشینۀ ادبیات میان‌رودانی به حدود ۲۶۰۰ پیش از میلاد برمی‌گردد.

معروف‌ترین اثر در ادبیات میان‌رودانی کدام است؟

حماسۀ گیلگمش معروف‌ترین اثر در ادبیات میان‌رودانی است.

قدیمی‌ترین اثر ادبی دنیا کدام است؟

حماسۀ گیلگمش قدیمی‌ترین اثر ادبی دنیا به شمار می‌رود که پیدایش آن به حدود ۲۱۰۰ پیش از میلاد برمی‌گردد. «پندنامۀ شوروپّاگ» کهن‌ترین نوشتۀ فلسفی تاریخ و احتمالن قدیمی‌ترین نوشتۀ دنیا است که دیرینگی آن به حدود ۲۶۰۰ تا ۲۰۰۰ پیش از میلاد می‌رسد.

سهم ادبیات میان‌رودان در تاریخ چیست؟

مردمان میان‌رودان در شمار ابداع‌کنندگان خط و نوشتار قرار دارند، ولی آنان گونه‌های ادبی مثل شعر، نمایشنامه، داستان تاریخی، ادبیات خردورزانه، گفتگوی منظوم، شعر حماسی، هجو، شعر مذهبی، و بسیاری دیگر را نیز ابداع کردند. بدون ادبیات میان‌رودان باستان ادبیات جهان به شکل کنونی وجود نمی‌داشت.

ارسال یک پاسخ