رامسس

رامسس . [ س ] (اخ ) Ramses نام گروهی از فراعنه مصر که از سلسله نوزدهم و بیستم بودند که بر سرزمین باشکوه مصر باستان

رامسس اول . [ س س اوْ و ](اخ ) سرسلسله خاندان نوزدهم از فراعنه مصر است (۱۳۲۰-۱۳۱۸ ق .م .) که مدت دوقرن از قرن ۱۴ یا ۱۵ ق .م . در سرزمین مصر فرمانروایی کرده اند.

رامسس دوم . [ س س دُوْ وُ ] (اخ ) یکی از فراعنه مصر (۱۲۹۲-۱۲۲۵ ق .م .) که نام وی بخط فینیقی بر روی ظرفی که متعلق بسده سیزده قبل ازمیلاد است و در شهر گویله از گوری پیدا شده نوشته شده است . و در عهد وی جنگجویان مصری با گردونهای جنگی در پهنه کارزار شرکت میکردند. او نامی ترین فراعنه مصر است و آثار شگفت انگیز شهر تاریخی و مخروبه تیبه پایتخت وی هنوز پای برجاست . (از قاموس الاعلام ترکی ج ۳).

رامسس سوم . [ س س س وْ وُ ] (اخ ) یکی ازفراعنه سلسله بیستم مصر (۱۱۹۸-۱۱۶۷ ق .م .) که در عهد او مصریان با گردونهای جنگی در پهنه کارزار شرکت میکردند. و او آخرین پادشاه بزرگ امپراتوری جدید بشمار میرفت . او بعلت انتخاب فرزندش (رامسس چهارم ) بنیابت سلطنت مورد خشم و بیمهری یکی از زنان خود که شاید نامش «تی یی » باشد قرار گرفت . آن زن برای رساندن فرزندش بسلطنت بدستیاری چند تن از بزرگان و سرکردگان توطئه قتل شوهر خود را ترتیب داد که گرچه این توطئه کشف شد ولی چون درگذشت وی همزمان با کشف توطئه روی داد باحتمال قوی توطئه کنندگان بمقصد رسیده اند و او بامرگ طبیعی درنگذشته است .

رامسس چهارم . [ س س چ رُ ] (اخ ) پسر و جانشین رامسس سوم از خاندان بیستم مصر که شش سال پادشاهی کرد و نامادری خود را باگروهی از بزرگان که توطئه قتل پدرش را فراهم کرده بودند بپای میز محاکمه دعوت کرد و آن محکمه متهمان را محکوم کرد.

رامسس پنجم . [ س س پ ج ُ ] (اخ ) اوزیمارع سخپرنرع . از خاندان بیستم فراعنه مصر که چهار سال سلطنت کرده است .

رامسس ششم . [ س س ش ش ُ ](اخ ) نبمارع میامن . از فراعنه مصر و از سلسله بیستم است که سلطنت بسیار کوتاهی داشته است .

رامسس هفتم . [ س س هَ ت ُ ] (اخ ) اوزیمارع میامن . از فراعنه مصر قدیم و از سلسله بیستم بود که حداقل هفت سال سلطنت کرده است

رامسس هشتم . [ س س هَ ت ُ ] (اخ ) اوزیمارع اوخنامن . از فراعنه مصر قدیم و از خاندان بیستم که سلطنت کوتاهی داشته است .

رامسس نهم . [ س س ن ُ هَُ ] (اخ ) نفرکارع ست پنرع . از خاندان بیستم فراعنه قدیم مصر که نوزده سال سلطنت کرد.

رامسس دهم . [ س س د هَُ ] (اخ ) خپرمارع ست پن پتاه . از سلسله بیستم فراعنه قدیم مصر که سه سال سلطنت کرد.

رامسس یازدهم . [ س س د هَُ ] (اخ ) من مارع ست پن پتاه . از خاندان بیستم فراعنه قدیم مصر که ۲۷ سال سلطنت کرد.

پانوشت :

  1. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس
  2. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ تاریخ مصر قدیم
  3. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس اول
  4. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس دوم
  5. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس سوم
  6. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس چهارم
  7. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس پنجم
  8. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس ششم
  9. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس هفتم
  10. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس هشتم
  11. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس نهم
  12. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس دهم
  13. لغت نامه علی اکبر دهخدا ؛ رامسس یازدهم

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. soroosh می گوید

    man har chi rajebe mesre bastan motalee mikonam bazam ehsas mikonam kame mitonid beman ketabhaee ke dar rabete ba mesre bastan hast moarefi konid?
    ba tashakor.

  2. مهسا می گوید

    به نظر من کتاب رامسس فرزند خورشید رو میتونید مطالعه کنید خیلی جالبه و زندگی رامسس دوم هست ویا کنیز ملکه مصر یا همون کئلوپاترا و کتاب دیگه ای که مد نظرمه و شاید هم شما خونده باشیدش کتاب جالب و پنداموز سینوهه پزشک فرعون هست با وجودی که همه کتابایی که گفتم رمان تاریخی حساب میشه ولی خوندنش خالی از لطف نیست و فقط هم جنبه سرگرمی نداره و پند اموزه !

ارسال یک پاسخ