تاریخچـه حجـاب در دوران باســتان چگونه بود؟
تاریخچه حجاب در دوران باستان : نقش برجسته ها و مجسمه های دوران باستان نشان می دهد که پوشش سر و موها پیشینه ی تاریخی دارد. مورخان میگویند پوشش سر (یا همان روسری) در میان زنان با درجه ی بالای اجتماعی بیشتر دیده شده است. در مقابل کنیزان، روسپیان و رقصندگان از پوشش کمتری استفاده میکردند. در کتاب کاراکالپاک آمده است: حضور زنان در سطوح بالای اجتماعی، ارزان در دسترس نبودن، پاک و طاهر ماندن، اعتقادات مذهبی و تامین امنیت، مهم ترین دلایل پوشیده تر بودن لباس زنان در طول تاریخ است .
حجاب در تمدن بین النهرین
لباس های زنان پوشیده تر از لباس های مردان بود. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن (ج ۱) در رابطه با تمدن بین النهرین مینویسد: با پیشرفت تمدن، لباس شان هم بلندتر شد.
در یکی از آثار ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد، زنی در بین النهرین که نقشی از او باقیمانده با تکه پارچه کوچکی سرش را پوشانده است. (ولگسانگ)
پوشش در مصر باستان
لباس زنان نسبت به لباس مردان بلندتر و کامل تر بود. در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در تصاویری که نقاشی مصری کشیده، دختران تمام بدن و پسران، نیمه پایین بدن خود را پوشانده بودند.
در نقش برجسته ای که در تل العمارنه واقع در مصر وجود دارد تصویر ملکه با پوشش دیده می شود.
حجاب در یونان باستان
در کتاب تاریخ پوشاک اقوام ایرانی آمده است: [در یونان باستان] زنان هنگام حضور در اجتماع، صورت و اندامشان (تا روی پاها) را میپوشاندند. دایره المعارف لاروس نیز دراین رابطه مینویسد: زنان یونانی صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد. زنان شهر «ثیب» حتی صورتشان را نیز با پارچه میپوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار میگرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» نقشهایی که بر جای مانده، حکایت میکند که زنان سر را میپوشانده، ولی صورت هایشان باز بوده است.
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد: «در دوران باستان زنان فقط در صورتی در جشنهای مذهبی و تماشاخانه ها حضور پیدا میکردند که کاملاً در حجاب باشند».
حجاب در روم باستان
رومی ها کسانی را که لباس تنگ میپوشیدند مجازات میکردند. زنان روی لباسشان ردای بلندی تا مچ پا، میپوشیدند که استولا نام داشت و وقتی از خانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها میپوشاندند و چیزی از برآمدگی های بدن مشخص نمی شد.
تاریخچه حجاب در ایران باستان
پوشیده بودن سر در نقش برجسته های ایرانی تفاوت زن و مرد را برای تاریخنگاران روشن می کرده است.
تاریخچه حجاب در ایران باستان ؛ تحقیقات تاریخی نشان می دهد حجاب زنان ایرانی در دوران باستان _یعنی قبل از ورود اسلام به ایران_ در جهان منحصر به فرد بوده است. تا جاییکه ویل دورانت تاریخنگار مشهور اتریشی معتقد است مبدع حجاب در جهان، ایرانیان هستند. نقش برجسته های این دوره نشان می دهد زن ها در اجتماع از لباس های تنگ و بدن نما استفاده نمی کردند.
حجاب پیش از آریایی ها
بر اساس تحقیقاتی که باستانشناسان آلمانی در لوحهای گلی دوره آشوریان (Assyria) انجام دادهاند، زنان آزاده آشوری حدود ۱۲۰۰ قبل از میلاد مسیح هنگام حضور در اجتماع، پوشش و حجاب داشتند ولی زنان روسپی و برده ها از پوشش منع می-شدند تا شناخته شوند. لباسهای گشاد نشانهی بزرگی و تمدن و لباس های تنگ نوعی توهین و بیتمدنی محسوب میشده است . جیمز لیور مینویسد: در نقش برجستههای نینوا چهرهی زنها به ندرت دیده میشود در حالیکه چهره مردان فراوان به چشم میخورد. (کتاب تاریخ پوشاک اقوام ایرانی)
در کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» نوشته جلیل ضیاءپور درباره پوشش مادها (Medes)آمده: «اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره [مادها] از لحاظ شکل (با کمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است.» نویسنده در ادامه برای توضیح نقوش بر جای مانده مینویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می شوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.»
حجاب در دوره هخامنشیان (آریایی ها)
کورش لباس کوتاه تن نما را نمیپسندید. او لباس پارسی چین دار و زیر آن یک نیم شلواری میپوشید که به شلوار پاکدامنی معروف بود. (تاریخ پوشاک اقوام ایرانی)
شلوار از عناصر اصلی پوشاک ایرانیان بوده و در فرهنگهای دیگر وجود نداشته است. چینی ها و عرب ها شلوار پوشیدن را از ایرانی ها یاد گرفتند. یونانیها ایرانیان را بدلیل پوشیدن شلوار مسخره میکردند. (دانشنامه ایرانیکا)
ویل دورانت: غالب پارسیان برهنه بودن حتی قسمتی از بدنشان را بیشرمی میدانند و همیشه بلند لباس میپوشند. در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش دار از خانه بیرون نمیآمدند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمیشود. (تاریخ تمدن) ملکه ها و زنان اشراف با چادر و زنان خدمتکار بدون حجاب بودند. (پوشاک در ایران زمین)
از روی برخی نقوش بجامانده از دوره هخامنشیان، به زنانی برمی خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. زنان دیگری نیز هستند که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. (پوشاک زنان ایرانی، جلیل ضیاءپور) چادری که موسوم به چادر ایرانی است همان چادری است که از دوره هخامنشیان استفاده می شده ولی در آن زمان به شکل مستطیل یا مربع بوده است. با گذشت زمان این چادر تغییر کرده و به شکل نیم دایره درآمده است.
شاهد دیگری که بسیاری بعنوان سند باحجاب بودن زنان ایرانی از آن نام میبرند فرش پازیریک است که مربوط به دوره هخامنشیان بوده و زنان لباسی به تن دارند که موها و بدنشان را پوشانده است.
حجاب در دوره اشکانیان (پارتیان)
در دوره اشکانیان قاعده عمومی بر جدا بودن زنها از مردها بود، زیرا اندرونیِ نجبایِ اشکانی از بیرونی مجزا بوده است. (زن در ایران باستان)
زنان اشکانی از شلوارهای چیندار و پیراهنهای دراپهدار و بلند استفاده میکردند. همچنین در پوشش سر و استفاده از چادر همانند زنان هخامنشی بودند و کلاه عمامهوار آنان تقریباً بیشتر موهای آنها را می پوشانید. بلندی لباس ها بقدری بود که مانع دیدن کفش ها میگردید. (تاریخ پوشاک اقوام ایرانی)
چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می پوشانیده است. (پوشاک باستانی ایرانیان، جلیل ضیاءپور) در کتاب «پارتیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن میکردند، با شنلی که بر سر افکنده میشد.»
حجاب در دوره ساسانیان (قبل از ورود اسلام به ایران)
در دوره ساسانی ایرانیان پیرو آیین زرتشت بودند. در کتاب خرده اوستا آمده است: پوشش زن باید بگونه ای باشد که حتی یک تار موی او نیز آشکار نگردد.»
چادر و شنل از عناصر مهم پوشش زنان ساسانی بوده که ما آن را بر سر ملکه آذرمیدخت، دختر خسرو پویز که مدتی هم در ایران پادشاهی می کند می بینیم. در کتاب تمدن ساسانی(علی سامی) در مورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال قرارگرفته است.» زنان درباری روی مقنعه خود، تاج و روی تاجشان چادر می پوشیدند.
همچنین در سنگ نگاره طاق بستان که قرن سوم میلادی ساخته شدهاست، تصویر آناهیتا الهه آب دیده میشود که دارای لباس های پوشیده و نزدیک به پوشش دوره اشکانیان است. از تفاوت سبک لباس آناهیتا و دو نقش برجسته کنارش که متعلق به دو مرد است میتوان فهمید در این دوره زنها بصورت متفاوت از مردان و بیشتر از آنان خود را میپوشاندند.
حجاب بعد از ورود اسلام به ایران
بعد از ورود اسلام به ایران تنها تغییری که در پوشش زنان ایرانی ایجاد میشود آن است که روسری هایشان را که قبلا از جلو باز بوده از قسمت زیر گلو با سنجاق یا گیره می بستند بطوریکه دیگر گریبان شان پیدا نبود. درواقع اسلام، حجاب زن ایرانی را تکمیل میکند و برخلاف عقیده بسیاری، اسلام بوجود آورنده حجاب در ایران نیست. ژوزف کنت گوبینو تاریخنگار فرانسوی میگوید: شکل حجابی که در ایران است بیش از آنکه مستند به اسلام باشد به ایران قبل از اسلام مستند است.
در منابع اسلامی نقلی تاریخی پیرامون حجاب زنان ایرانی دوره ساسانی آورده شده است:: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت بر سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، در حالیکه شاهزادگان ایرانی می گریستند. حضرت علی(علیه السلام) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد.»
خیلی مفید بود ممنون
در موضوع حجاب و اصرار حکومت بر تحمیل ان ذکر چند نکته ضروری است اولا- در جامعه شهوت پرست و متعصب ایرانی از ازمنه قدیم زن مجبور به پیچیدن خود در چادر بوده تا کمتر جلب توجه کند و رسم چادر بقدری سنگین بوده که حتی زنان بدکاره هم مجبور به رعایت ان بودند. ثانیا- رنگ چادر اغلب روشن و خوش نقش بوده بطوریکه استفاده از ان نشاط اور بوده و لباس با طرح و نقوش خاص برای زن و مرد نشانه جایگاه اجتماعی بوده. ثالثا- حضور زنان در جامعه بشکل کنونی گسترده نبود که مجبور به تحمل چادر برای مدت طولانی بویژه در فصل گرما باشد و خیابان و بازار متنوع و جذاب وجود نداشت که نیاز به خروج از منزل و خریدهای مختلف باشد. رابعا- جنس پارچه چادر انزمان برخلاف امروز سبک و خنک بود. خامسا- کشف حجاب زمان رضاشاه ، فشار جامعه سنتی را در تحمیل حجاب کاهش داد. سادسا- رنگ سیاه بطور عام از زمان انقلاب رایج شد که تظاهرات زنان را در سطح وسیع رعب انگیز میساخت و اصرار حکومت بهمین دلیل است که از چادر سیاه بعنوان سلاح روانی استفاده کند.