خسرو یکم اشکانی
خسرو یا اشک بیست و چهارم یکی از شاهان ایران از خاندان اشکانی بود. وی بیست و چهارمین شاه اشکانی بود و از حدود سال ۱۱۰ تا ۱۲۹ میلادی پادشاهی کرد. وی را پدر یا شاید هم برادر پاکور دوم دانستهاند. اگرچه پاکور دو پسر داشت، اما مجلس مهستان رأی به جانشینی خسرو داد.
پایان صلح میان ایران و روم
مدتی پس از به پادشاهی رسیدن خسرو، سازشی که از زمان پادشاهی بلاش یکم میان دو دولت ایران و روم برپا بود، با نبردی که درگرفت پس از پنجاه سال پایان یافت. این نبرد نیز مانند بیشتر نبردهایی که میان دو کشور درگرفته بود، بر سر ارمنستان بود.
این نبرد هنگامی اتفاق افتاد که تراژان قیصر روم بود. او در تاریخ برجستهترین سردار رزمی روم به شمار میآید. روم هرگز به اندازه زمان او بزرگ نبود و نشد. وی با تربیت لژیونهای منظم و مشقدیده و گنجینه و معادن طلایی که از سرزمین داسها (یکی از نژادهای ایرانی در رومانی و بلغارستان امروزی) به یغما برده بود، ارتش روم را بازسازی کرد. آغاز نبرد به خاطر این بود که پس از فوت تیرداد پسر بلاش یکم که پادشاه ارمنستان بود، خسرو برادرزادهٔ خود اکزدارس را بر تخت شاهی ارمنستان نشاند. تراژان با این کار به مخالفت پرداخت؛ چون بر طبق پیمانی _که نزدیک پنجاه سال پیش از این میان بلاش یکم پادشاه آن زمان ایران و نرون قیصر روم بسته شده بود_ اشکانیان باید شاه ارمنستان را با رایزنی دولت روم برمی گزیدند؛ همچنین شاه ارمنستان میبایست تاج شاهی را در روم و از دست قیصر بگیرد. تراژان با سپاهی پرشمار به نبرد با اشکانیان شتافت. هنگامی که رومیان به مقدونیه رسیدند، نمایندهٔ خسرو با پیشکشهای بسیار به نزد تراژان رفت و پیام خسرو را مبنی بر این که وی آمادهاست اکزدارس را از پادشاهی ارمنستان برکنار کند و پارتاماریز پسر تیرداد را با صلاحدید تراژان به آن مقام بگمارد، اعلام نمود. تراژان هدایا و پیشنهاد خسرو را نپذیرفت و پاسخ داد که “پس از ورود به سوریه آنچه صلاح باشد، انجام خواهیم داد”.
تراژان با شتاب به سوریه رسید و در انتظاز پارتامیز ماند. پارتامیز پس از رسیدن تاج شاهی را به تراژان داد تا وی خود تاج پادشاهی ارمنستان را بر سر او گذارد و فرمانروایی او را به رسمیت شناسد. او نه تنها این کار را نکرد، بلکه پس از گریختن پارتامیز او را تعقیب کرد و کشت.
تراژان قیصر روم توانست ارمنستان و بینالنهرین را از چنگ ایرانیان خارج کند. ارتش روم همچنین تیسفون پایتخت اشکانیان را نیز تصرف کرد و تراژان یک شاهزادهٔ اشکانی را بر تخت نشاند. رومیان سپس روانهٔ خلیج فارس شدند و پرچم روم را در آنجا به اهتزاز درآوردند. رومیان در مسیر لشکرکشی خود در همه جا دست به غارت و چپاول و کشتار زدند. خسرو که خود را آمادهٔ نبرد با رومیان نمیدید، سرزمینهای در تصرف آنان را تحریک به شورش کرد. این تدبیر خسرو و همچنین ناراضی بودن مردم مناطق تصرف شده از رفتار رومیان باعث شد تا تراژان به سوی روم عقبنشینی کند. دلیل اینکه اشکانیان خود به مقابله با رومیان نپرداختند، این بود که بر اثر پنجاه سال جنگ داخلی بسیار ضعیف شده بودند.[نیازمند منبع]
تراژان در سال ۱۱۷ میلادی مرد و هادریان به جای او قیصر روم شد. قیصر جدید علاقهمند به نبرد در شرق نبود و به همین خاطر ارمنستان و بینالنهرین را از ارتش روم خالی کرد. هادریان چندی بعد با خسرو در مرز دو کشور ملاقات کرد و دختر خسرو را که در زمان تراژان به همراه تخت زرین به چنگ رومیها افتاده بود، به او بازگردانید و وعده داد که تخت زرین را نیز به زودی پس دهد. خسرو اندکی پس از آزادی دخترش و دیدن او درگذشت.
خسرو یکم اشکانی | |
---|---|
شاه اشکانی | |
سکه خسرو
|
|
دوران | ۱۱۰ تا ۱۲۹ میلادی |
تاجگذاری | ۱۱۰ میلادی |
درگذشت | ۱۲۹ میلادی |
پیش از | بلاش سوم |
پس از | پاکور دوم |
دودمان | اشکانیان |
پدر | پاکور دوم یا ونن دوم |
سالشمار
- حدود ۱۰۵: آغاز پادشاهی خسرو اشکانی جانشین قانونی پاکور دوم. تمام مدت پادشاهی خسرو اشکانی با سلطنت بلاش سوم در شرق قلمرو حکومتی اشکانیان، مصادف بود.[۱]
- ۱۲۹ آغاز سلطنت مهرداد چهارم برادر خسرو اشکانی و تداوم درگیریهای او با بلاش سوم که رقیب مهرداد چهارم بود و در سرزمینهای شرقی قلمرو حکومت اشکانیان سلطنت میکرد.[۱]
- ۱۳۳ تاجگذاری بلاش چهارم. اتحاد دوباره دو پادشاهی شرق و غرب اشکانی. از دوره سلطنت بلاش سوم و خسرو اشکانی، به ترتیب پادشاهان اشکانی شرقی و اشکانی غربی، قلمرو اشکانیان دو پاره شده بود.[۱]
پادشاه پیشین: پاکور دوم |
خسرو شاهنشاه ایران۱۱۰ – ۱۲۹ میلادی |
جانشین: بلاش سوم |