اردشیر بابکان موسس سلسله ی ساسانیان

اردشیر بابکان یا اردشیر اول ساسانی که در فارسی باستان «اَرْتَه‌ خْشَ‌ثْرَ» تلفظ می‌شده اولین پادشاه ساسانی می باشد.درباره اصل و نصب اردشیر نظرات متفاوتی است که بر اساس تاریخ طبری اردشیر پسر بابک پسر ساسان بوده است.نظر دیگر درباره اصل و نسب اردشیر در شاهنامه فردوسی است که گفته حاصل ازدواج ساسان که فردی از نوادگان دارا بوده با دختر بابک که حاکم محلی در ایلت پارس بوده است.

بنا به تاریخ طبری اردشیر در حومه اصطخر پارس زاده شد.پدر بزرگش ساسان متولی معبد آناهیتا در اصطخر و مادربزرگش رامبهشت از خاندان بازرنگی بود.اردشیر وقتی که هفت ساله شد به نزد فرمانه دژ دارابگرد فرستاده شد و بعد از مرگ فرمانده اردشیر به جای فرمانده روی کار آمد و ارگبد دژ شد.در ادامه تاریخ طبری آمده است که بابک (پدر اردشیر وشاپور به گفته طبری) گوچهر پادشاه محلی پارس را سرنگون کرد و بعد از آن بابک نامه ایی به اردوان پنجم اشکانی نوشت و از او خواست که اجازه بدهد تا شاپور را به جای گوچهر قرار دهد اما اردوان پنجم اشکانی انها را یاغی خواند.بعد از چندی بابک مرد و شاپور بر تخت نشست اما دیری نگذشت که شاپور هم درگذشت و اردشیر به جای او روی کار آمد.اردشیر فکر سلطنت را در ذهن خود می پروراند.

اردشیر بعد از این که روی کار آمد شروع به تسخیر ایالات کرد و در ابتدا کرمان را تسخیر کرد و پسرش را حاکم آنجا کرد و بعد هم خوزستان و عمان.اردوان پنجم اشکانی چون دید کار اردشیر خیلی بالا گرفته سپاهی بزرگ را که فرمانده آنها خود اردوان بود روانه جنگ با اردشیر شد سرانجام در ۲۸ آوریل (برابر با ۹ اردیبهشت)۲۲۴میلادی اردشیر با اردوان پنجم اشکانی وارد جنگ شد و طی این جنگ اردوان اشکانی کشته شد.او بعد از کشتن اردوان پنجم اخرین پادشاه اشکانی دودمان اشکانیان را بر انداخت و سلسله ساسانیان را بنیان گذاشت.

دو سال بعد از مرگ اردوان پنجم اردشیر تیسفون را گرفت و پس از آن ایران تحت تسلط اردشیر در آمد اما ارمنستان وگرجستان موقتا مستقل ماندند.پیرامون سال تاجگذاری اردشیر بابکان اختلاف نظرهایی میان صاحب نظران وجود می‌دارد؛ برپایهٔ آراء و محاسبات و. ب. هنینگ، اردشیر در ۲۸ آوریل ۲۲۴ میلادی تاج گذارده‌است؛ ولیکن محاسبات س. ح. تقی‌زاده، تاریخ این رویداد را ۶ آوریل ۲۲۷ میلادی نشان می‌دهد. جوزف ویزه‌هوفر نیز برپایهٔ دیگر منابع، سال تاجگذاری اردشیر در تیسفون را ۲۲۶ میلادی و در هنگام لشکرکشی به شمال میان‌رودان می‌داند.اردشیر خود را شاهنشاه خواند و نقش بسزایی در این ایده داشت زیرا او همواره کوشید تا خویش را به مثابهٔ مزدا پرستی مرتبط با خدا و دارندهٔ فره ایزدی بنمایاند.اردشیر برای یادبودهای پیروزی‌هایش، اقدام به نقر سنگ‌نگاره در فیروزآباد (شهر گور یا اردشیرخوره)، نقش رجب و نقش رستم کرده‌است؛ در سنگ‌ نگارهٔ وی در نقش رستم، اردشیر و اهورامزدا سوار بر اسب در برابر یکدیگرند و جسد اردوان و اهریمن زیر سم اسبان اردشیر و اهورامزدا تصویر شده‌است. از این نقش چنین برمی‌آید که اردشیر می‌پنداشته و یا می‌خواسته که دیگران بپندارند که حاکمیت وی بر سرزمینی که در کتیبه‌ها «ایرانشهر» خوانده می‌شده، از سوی پروردگار مقرر شده‌است. واژهٔ ایران، پیش از این، در اوستا و به‌عنوان «نام سرزمین اسطوره‌ای آریاییان» بکار می‌رفت؛ در دوران اردشیر، عنوان «ایران» بر جغرافیای زیر حاکمیت ساسانیان اطلاق شد.

سنگ‌نگارهٔ اردشیر؛ یادوارهٔ پیروزی اردشیر بر اردوان در نبرد هرمزدگان، کنده شده در فیروزآباد کنونی.

 

اردشیر بعد از تسخیر خراسان و باختر و خوارزم و توران و مکران به هند رفت و پنجاب را تسخیر کرد .بعد از آن اردشیر به ایران بازگشت و بعد از اینکه پایه دولت خود را محکم نمود به جنگ با رومیان روی اورد.در ۲۲۸ میلادی اردشیر از فرات گذشت و فرستادگانی نزد الکساندر سور فرستاد و به او اینگونه پیغام داد:(آنچه رومیها در آسیا متصرفند میراث من است و باید رومی ها به اروپا اکتفا کرده و آسیا را تخلیه کنند.)اما الکساندر به پیغام اردشیر توجهی نکرد و فرستادگان را محبوس کرد و آماده جنگ با اردشیر شد.الکساندر لشکر خود را به سه دسته تقسیم کرد و هر کدام را برای گرفتن بخشی از ایران راهی کرد اما اردشیر هر سه لشکر را در هم کوبید و در پایان این جنگ نصیبین و حران به تصرف اردشیر درآمد.سپس به طرف ارمنستان رفت و با مقاومت شدید خسرو پادشاه ارمنستان روبه رو شد که سرانجام او را هم شکست داد و ارمنستان را نیز گرفت.اردشیر برای اینکه مردم ار نیز با خود همراه کند به جمع اوری اوستا پرداخت و آتشکده های خاموش را روشن کرد و مذهب زرتشت را مذهب رسمی کشور کرد.اردشیر برای پیشرفت مقاصد خود به تعقیب و کشتار شاهزادگان اشکانی که مردم از خودسری و آزادی آنها در رنج و عذاب بودند پرداخت و بنیاد سلطنت و حکومت را استوار ساخت.خلاصه کارهای اردشیر به شرح زیر است:

  1. ایجاد مرکزیت و تبدیل پادشاهان محلی به نجبای درباری با القاب مختلف
  2. جمع آوری اوستا
  3. رسمی کردن مذهب زرتشت
  4. تقسیم اهالی به طبقات و درجات مختلف
  5. زنده کردن دوباره لشکر جاویدان
  6. تخفیف در مجازاتها ومنع بریدن دست

این ها کارهایی بودن که اردشیر انجام داد.عقیده هایی در باره اردشیر هم وجود دارد که به جای آزادی دوره اشکانیان باید نظم و قانون واحدی حکمفرما باشد و دولت و دین به هم وابسته اند که جدا از هم نیستند.از زمان مرگ اردشیر به‌سبب دشواری‌هایی که در منابع است، سال‌های پایانی و روز مرگ او چندان روشن نیست.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ