از اولین ملکه سیاهپوست تا نوازنده دربار هنری هشتم
اینها حرفهای لاوینیا استنت، بنیانگذار “بلک کوریکولوم” است، سازمانی که در زمینه تدریس تاریخ سیاهپوستان در مدارس بریتانیا فعالیت میکند و به تازگی با به راه انداختن کمپینی از گوین ویلیامسون، وزیر آموزش خواسته تاریخ سیاهپوستان را اجباری کند.
مرگ جورج فلوید در آمریکا، منبع الهام هزاران نفر از مردم بریتانیا شد تا با راهپیمایی در خیابانهای بزرگترین شهرهای این کشور فریاد درخواست عدالت سردهند. شرکتکنندگان تظاهرات “جان سیاهان مهم است” در بریتانیا میگویند این کشور “معصوم” نیست. اما عدهای از مفسران این سوال را مطرح کردهاند که آیا تبعیض نژادی در بریتانیا وجود دارد و اگر هست میزان آن چقدر است؟
جورج امپانگا ملقب به جورج شاعر، هنرمند انگلیسی معتقد است نبود آموزش در رابطه با تاریخ سیاهپوستان بریتانیایی – و امپراتوری بریتانیا- نقش مهمی در شکلگیری تبعیض نژادی در این کشور و بحثهای پیرامون آن بازی میکند.
تجارت بردگان از راه اقیانوس اطلس و جنبش حقوق مدنی آمریکا بخش عمده دروس مربوط به تاریخ سیاهپوستان در مدارس بریتانیا را تشکیل میدهند که معمولا در اکتبر که به منظور گرامیداشت تاریخ و حقوق سیاهپوستان در این کشور به عنوان “ماه تاریخ سیاهان” نامگذاری شده، تدریس میشوند.
ملودی ترایومف، کارشناس سیاستگذاری بلک کوریکولوم میگوید: “وقتی رویدادهای تاریخی و روایتهای مختلف را حذف میکنید، دارید میگویید این مردم بخشی از این کشور، این ملت و این میراث نیستند – یا اهمیت آنها به اندازهای نیست که به عنوان دانش عمومی تدریس شوند. ”
این مطلب به چند مورد از رویدادهای مربوط به تاریخ سیاهان بریتانیا میپردازد که در مدارس این کشور تدریس نمیشوند.
۱- بانویی با النگوهایی از جنس عاج
“بانویی با النگویی از جنس عاج”، نام بقایای جسد یک زن است که سال ۱۹۰۱ در یورک انگلستان کشف شد، اسکلتی که امروزه در موزه این شهر به نمایش گذاشته شده است. تحلیلهای باستانشناسان نشان میدهد با این که این زن در “بریتانیای روم” به دنیا آمده، احتمالا اجدادش اهل شمال آفریقا بودهاند.
قدمت این اسکلت به نیمه دوم قرن چهارم میلادی بازمیگردد.
این زن به همراه النگوهایی از جنس کهربای سیاه و عاج فیل، یک جفت گوشواره، چند آویز گردنبند، دستبندی ساخته شده از مهره، یک تنگ شیشهای آبی رنگ و آینهای شیشهای دفن شده بود و این یعنی او فقیر نبوده است.
لاوینا میگوید: ” این کشف، فرضیههایی که میگویند سیاهپوستان هیچ وقت پولدار نبوده و ثروتی نداشتهاند را زیر سوال میبرد. “
۲- نوازنده ترومپت سیاهپوست در دربار هنری هشتم
تصویر جان بلانک در نقاشی به جا مانده از قرن ۱۶ میلادی که در آرشیو ملی بریتانیا نگهداری میشود، به چشم میخورد
جان بلانک، نوازنده ترومپت اهل آفریقا یکی از این مهاجران بود. چهره او در نقاشی ۱۸ متری که سال ۱۵۱۱ به دستور هنری هشتم از مسابقات نیزه بازی سواره در وستمینستر کشیده شد، دیده میشود. مهمانی مفصلی که پادشاه به منظور بزرگداشت به دنیا آمدن پسرش برگزار کرد.
حتی نامهای از جان بلانک خطاب به هنری هشتم هم کشف شده که از او خواسته دستمزدش را زیاد کند. لاوینیا میگوید: “او درخواست دستمزد روزانه ۸ پنی کرده است. نمیدانم به نرخ امروز چقدر میشود، اما نشان میدهد او ارزش خودش را میدانسته. “
۳- اولین ملکه سیاهپوست بریتانیا؟
گفته میشود با وجود این که ملکه شارلوت آلمانی بوده، اما ریشهاش به شاخه سیاهپوست خانواده سلطنتی پرتغال برمیگردد. آفونسوی سوم، پادشاه پرتغال در قرن سیزدهم شهر فارو که تحت سلطه “مورها” بود را فتح کرد. مورها مسلمانان ساکن شمال آفریقا بودند که در قرون وسطی در اسپانیا و پرتغال امروزی زندگی میکردند. گفته میشود آفونسو از دختر فرماندار این شهر صاحب سه فرزند شده است.
همچین گفته میشود یکی از پسران این دو به نام مارتین آفونسو چیچورو با خانوادهای از نژاد سیاه ازدواج کرده بود. او و همسرش، اینس لورنسو د. سوسا د. والادارس خاندان پرتغالی سوسا- چیچورو را بنیان نهادند که نوادگان زیادی از جمله ملکه شارلوت داشته است.
نتیجه ملکه شارلوت چه کسی است؟ ملکه ویکتوریا.
۴- مقابل چشم، اما پنهان از دیده
” به شما میگویند سیاهپوستان برده بودهاند، اما نمیگویند نتیجه زحمات آنها در واقع خیابانهایی است که در آنها قدم میزنید. ” لاوینیا میگوید تدریس بردهداری مهم است، اما باید زمینه و شرایط را هم در نظر گرفت.
” باید در مورد کسانی که از آن منفعت بردند هم حرف زد، نه فقط مردم کشورهای مستعمره بلکه در بریتانیا هم. “این یعنی آموزش در رابطه با “سیاهپوستان اسکاتلند که در پایان دادن به تجارت برده نقش داشتند. ” لاوینیا میگوید: “فقط در مورد ویلیام ویلبرفورس – سیاستمدار بریتانیایی و رهبر جنبش لغو بردهداری- حرف زده میشود. “
چارلز ووتن، سرباز سیاهپوست که در ناآرامیهای نژادی کشته شد
۵- ناآرامیهای نژادی بعد از جنگ جهانی اول
لاوینیا میگوید: “اما سیاهپوستان در اصل در دوران جنگ جهانی اول برای جنگیدن از جامائیکا به بریتانیا آورده شدند. ” عموی پدر او در ۱۷ سالگی به انگلستان آورده شد تا در جنگ شرکت کند و بعد از آن در لندن ماندگار شد.
لاوینیا میگوید عمویش یکی از کسانی بوده که خوششانسی آورده، چون در پایان جنگ به کشورش بازگردانده نشد. وقتی جنگ تمام شد و سربازان بریتانیایی به کشور بازگشتند، با کمبود کار وموقعیتهای شغلی روبرو شدند.
” سفیدپوستها کار پیدا نکردن خود را به سیاهپوستها ربط میدادند” و به این ترتیب خشونت علیه جامعه سیاهپوستان آغاز شد. رویدادهایی که به ناآرامیهای نژادی ۱۹۱۹ در گلاسکو، لیورپول، کاردیف و سایر بنادر بریتانیا معروف شد و سه کشته صدها زخمی برجا گذاشت.
اما این اتفاقات پیامدهای اقتصادی هم داشت. امتناع کارگران سفید پوست – به ویژه آنهایی که مورد حمایت اتحادیههای کارگری بودند- از کار کردن کنار سیاهپوستان و اجرای قوانین تبعیضآمیز علیه آنها در بسیاری از صنایع، به بیکاری عده زیادی از کارگران و سربازان سیاهپوست انجامید.
بسیاری از مردان سیاهپوست به کشورهایی که پیش از جنگ در آن سکونت داشتند بازگردانده شدند.
فقر و کمبود موقعیتهای شغلی نقش مهمی در شکلگیری این ناآرامیها ایفا کرد، اما به گفته پژوهشگری به نام جیمی بیکر این ترس هم وجود داشت که مردان سیاه با زنان سفید خانواده تشکیل دهند. لاوینیا میگوید: “این به جذابیت جنسی بیش از حدی که برای مردان سیاهپوست قائل بودند، مربوط میشد. مردان سفید پوست حس میکردند مورد تهدید قرار گرفتهاند و مردان سیاه دارند زنانشان را از آنها میگیرند. “
روزنامه راهپیمایی دانشجویان در بریستول علیه اجرای قوانین تبعیضآمیز در اتوبوسها را نشان میدهد
۶- تحریم اتوبوس بریستول
اما شرکت “اومنیبوس” در بریستول که شهرداری مدیریت آن را برعهده داشت، از استخدام رانندگان سیاهپوست و آسیایی امتناع کرد. اقدامی که در نهایت به تحریم استفاده از اتوبوس در کل شهر منجر شد.
لاوینیا میگوید: “البته این کار آسانی نبود”. در آن زمان تبعیض بر اساس نژاد غیرقانونی محسوب نمیشد. اولین قانون ضد تبعیضنژادی در سال ۱۹۶۵ به تصویب رسید و تا سال ۱۹۶۸ موارد مربوط به استخدام یا مسکن را شامل نمیشد.
پل استفنسون، روی هکت و گای بیلی، مغزهای متفکر پشت این تحریم بودند. پل این ایده را از تحریم اتوبوس در آمریکا الهام گرفته بود. حرکتی که با امتناع رزا پارکس از دادن صندلیاش به یک سفیدپوست در اتوبوسی پر از مسافر آغاز شده بود.
هکت معترضان را سازماندهی میکرد تا با تحصن و بستن راهها مانع از عبور اتوبوسها از مرکز شهر شوند. او گفت: “زنان سفید پوستی که فرزندان خود را به مدرسه میبردند یا خودشان سر کار میرفتند میپرسیدند ماجرا چیست و بعد خودشان میآمدند و به ما میپیوستند. “
گای بیلی، روی هکت و پل استفنسون در کنار اتوبوسی متعلق به دهه ۱۹۶۰
در ۲۸ اوت ۱۹۶۳، یعنی همان روزی که مارتین لوترکینگ بعد از راهپیمایی واشنگتن دیسی سخنرانی معروف خود با نام “من رویایی دارم” را انجام داد، فشار روی شرکت اومنیبوس در بریستول به قدری زیاد شده بود که اعلام کرد سیاستهای خود را تغییر خواهد داد.
اواسط سپتامبر، اولین راننده اتوبوس غیر سفید پوست در بریستول شروع به کار کرد. او راگبیر سینگ نام داشت، یکی از پیروان آیین سیک که در هند متولد شده بود و از ۱۹۵۹ در بریستول زندگی میکرد. بعد از آن رانندگان آسیایی و سیاهپوست بیشتری به استخدام این شرکت درآمدند.
پل استفنسون، گای بیلی و روی هکت، هر سه برای اقدامات خود نشان امپراتوری بریتانیا (OBE) را دریافت کردند.