رشوه‌بگیرانِ قاجاری

“قرارداد دارسی” در زمان مظفرالدین شاه بین ایران و انگلیس امضا شد  
دوره قاجار از چند جنبه منحصربه‌فرد و خاص است؛ از سفر‌های نخستین پادشاهانش همچون ناصرالدین‌شاه به فرنگ بگیرید که رهاوردشان به قول برخی مورخان صرفا آوردن مقداری «خنزرپنزر» بود تا قرارداد‌هایی که بخش زیادی از منافع ملی را در معرض تا‌راج قرار می‌داد.
از این‌ها جالب‌تر، اما رشوه‌هایی بود که منعقدکنندگان قرارداد‌ها در قبال بستن آن‌ها می‌گرفتند و البته برای اینکه ظاهری موجه‌تر به این دریافت‌ها بدهند بعضا به آن‌ها لقب «کمیسیون» می‌دادند.
یکی از نخستین قرارداد‌هایی که عمده مورخان به‌صورت متفق‌القول معتقدند عاقدان ایرانی آن بابت عقد قرارداد رشوه دریافت کرده‌اند، قرارداد رویتر است. مستر کوت، به‌عنوان نماینده قرارداد در ایران، با رجال ایرانی وارد مذاکره می‌شد و هر ندای مخالفی را با دادن پول (رشوه) ساکت می‌کرد.

نکته تا‌سف‌بار ماجرا این است که انعقاد قرارداد پیش از این با سپهسالار نهایی شده بود و به نوعی طرف انگلیسی از بسته شدن قرارداد خیالش راحت بود و رشوه‌های اعطاشده صرفا به این نیت صورت می‌گرفت که روند کار تسهیل و تسریع شود!

جالب آن است که رویتر آن قدر به ریز و درشت اطراف شاه بابت این قرارداد رشوه داد که خودش نیز صدایش درآمد و گفت که از این رویه و سیری‌ناپذیری دولتمردان ایرانی خسته شده است.

اما فهرست افرادی که در جریان قرارداد رویتر رشوه دریافت کردند نیز در نوع خود جالب است؛ در صدر آن‌ها سپهسالار قرار داشت که بنابر منابع تا‌ریخی پانصدهزار لیره رشوه گرفته، میرزا ملکم‌خان بیست‌هزار لیره و محسن‌خان معین‌الملک هم بیست‌هزار دریافت کردند.

در میان رشوه‌بگیران رویتر علاوه بر نام سپهسالار، قرار گرفتن نام ملکم‌خان نیز در نوع خود جالب است؛ فردی که بعد‌ها مبدل به یکی از روشنفکران عصر می‌شود و پرچم عدالت‌خواهی و قانون‌گرایی را به زعم خویش در دست می‌گیرد.

از قرارداد رویتر که بگذریم، ماجرای قرارداد ۱۹۱۹ نیز در نوع خود جالب است؛ براساس قرارداد ۱۹۱۹ که مفاد آن تا‌راج استقلال ایران بود، انگلیسی‌ها بار دیگر از ابزار رشوه به‌عنوان حلال مشکلات استفاده کردند و به مثلث اصلی انعقاد این قرارداد رشوه‌های کلان پرداخت کردند.

براساس اسناد تا‌ریخی، وثوق‌الدوله در جایگاه نخست‌وزیر ۲۰۰هزار تومان، فیروز میرزا نصرت‌الدوله در جایگاه وزیر امور خارجه صدهزار تومان و اکبر میرزا صارم‌الدوله در جایگاه وزیر دارایی نیز ۱۰۰هزار تومان رشوه دریافت کردند.

طنز ماجرا اینجاست که انگلیسی‌ها، که به اصطلاح برای بستن قرارداد در ایران «آبدیده» شده و طرف ایرانی خود را به خوبی شناخته بودند، پیش از تقسیم این پول‌ها، از لندن به سر پرسی کاکس (وزیر مختار انگلیس در ایران) دستور دادند حتی‌المقدور چانه بزند تا شاید حق‌العمل وزرای رشوه‌بگیر ایرانی را بتواند تقلیل بدهد!

سیدحسن تقی‌زاده، که بعد‌ها در دوره رضاشاه وزیر مالیه نیز می‌شود، روایت جالبی از رشوه‌بگیران قرارداد ۱۹۱۹ دارد و می‌گوید: «اعلی‌حضرت رضاشاه که سر کار آمد گفت: این‌ها (وثوق‌الدوله، نصرت‌الدوله فیروز و صارم‌الدوله) پول از خارجه گرفته‌اند، باید پس بدهند. من وزیر مالیه بودم، مأمور شدم که این پول‌ها را پس بگیرم و گرفتم.

اکبرمیرزا برادرش غلامحسین‌میرزا آمد پیش من؛ گفت: ما حاضریم به اقساط بگیرید، در چهار قسط، آخرش قبول کردم. این سه نفر روی هم رفته ۴۰۰هزار تومان رشوه گرفته بودند…» بگذریم از اینکه خود رضاشاه که پاکدست می‌نمود به جان رعایای خود افتاد و طمع زمین او سیری‌ناپذیر بود.

همین روایت در مورد قرارداد دارسی نیز تکرار شد و البته که از نظر زمانی بر قرارداد ۱۹۱۹ تقدم داشت؛ ویلیام ناکس دارسی، که بازهم یک تا‌جر انگلیسی بود، قرار بود حق اکتشاف و استخراج نفت در ایران را به‌صورت انحصاری در اختیار خود درآورد و به سیاق سایر سرمایه‌گذاران انگلیسی تمایلی نداشت شریک ایرانی داشته باشد.

وی نیز براساس شناختی که از تیپولوژی روانی و البته ذائقه اقتصادی دولتمردان ایرانی به‌دست آورده بود دست به جیب شد و اطراف و اکناف شاه را رشوه داد تا اصطلاحا کارش پیش بیفتد و بتواند قرارداد را جلو ببرد.

در این قرارداد نیز مثلث امین‌السلطان، مشیرالدوله و مهندس‌الممالک پای کار رشوه‌گیری آمدند و موضوع تسریع قرارداد را پیش بردند.

اسناد تا‌ریخی در اینجا نیز مؤید این مهم است که نماینده دارسی حدود «ده‌هزار لیره به اتابک و مشیرالدوله و مهندس‌الممالک نقدا پرداخت کرد و سهامی معادل ده‌هزار لیره به اتابک و پنج‌هزار لیره به مشیرالدوله و پنج‌هزار لیره به مهندس‌الممالک به‌عنوان تعارف تسلیم کرد».

در رأس رشوه‌بگیران، امین‌السطان قرار داشت که کار خطیرش این بود که هم رشوه بگیرد و هم قرارداد را از انظار و رصد روس‌ها مخفی نگه دارد تا مبادا آن‌ها نیز درخواست امتیازی مشابه کنند یا اینکه به کل جلوی عقد قرارداد را بگیرند.

اما سیاهه بلندبالای تهیه شده از رشوه‌گیری در ایران عهد قاجار این سوال را ممکن است به ذهن متبادر کند که اساسا آبشخور مشکل از کجا بود؟

به نظر می‌رسد در تحلیل نهایی باید عنوان کرد که «بوروکراسی انگل‌سالار» و بدون چشم‌انداز آینده قاجار سبب شده بود که چنین رویکردی حتی در میان درباریان شکل بگیرد. در چنین شرایطی هیچ کاری بدون رشوه جلو نمی‌رفت و حتی حکومت‌های ایالتی تیول‌داران نیز با رشوه جابه‌جا و عهدنامه‌های «ایران بربادده» نیز با رشوه امضا می‌شدند.

در چنین شرایطی است که برای مثال انگلیسی‌ها در کنار امتیازات فراوان دیگر، امتیاز کشتی‌رانی کارون و بانک شاهنشاهی را نیز می‌گیرند؛ روس‌ها هم امتیاز شیلات و بانک استقراضی را گرفته و به ازای ده‌هزار تومان رشوه حق کندن کوه و انکشاف نفایس را به یک کمپانی فرانسوی واگذار می‌کنند.

منبع روزنامه دنیای اقتصاد

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ