آذرمی دُخت و فرخ هرمز زاد
تقریباً همۀ مورخان دورۀ اسلامی آذرمی دخت خواهر بوران دخت را پادشاهی فوق العاده زیبا و عادل گزارش کرده اند. در مجمل التواریخ و القصص آمده است که نام آذرمی دخت در اصل خورشید بوده است ولی پدرش خسرو پرویز، او را آذرمی می خوانده است. او ظاهراً وزیری انتخاب نکرد و به رأی و تدبیر خود حکومت می راند. رواج توطئه های درباری سبب پیدایش افسانه های چندی در ارتباط با این خاندان شده است. در هیچ کدام از منابعی که به آذرمی دخت پرداخته اند خبر چندانی از فعالیت سیاسی و اجتماعی این شاه ساسانی به چشم نمی خورد و حجم اصلی گزارش ها را داستان عشق فرخ به او و توطئۀ کشته شدن این سردار به دست آذرمی دخت است. باید گزارش های طبری جانمایۀ همۀ گزارش های بعدی بوده باشد؛
فرخ پسر هرمز، اسپهبُد خراسان که شیفتۀ آزرمی دخت بوده است به او پیغام می دهد که او را به همسری خویش بپذیرد. آذرمی دخت که از او در بیم بوده است، پاسخ می دهد چون ازدواج ملکه در شأن دربار نیست، بهتر است که فرخ در پنهان به دیدار او برود. فرخ نیز چنین می کند و خود را به تیسپون می رساند و شب هنگام روی به کاخ می آورد، ولی بی آن که با آذرمی دخت دیداری داشته باشد به دست نگهبانان او گردنش زده می شود و روز بعد سپاهیان او سردار خود را جلوی در کاخ سلطنتی کشته می یابند و چون از زن خواهی سردار خود آگاه بودند تعرضی نمی کنند.
پسر فرخ، که در جنگ میان ایران و اعراب به رستم فرخ زاد مشهور است و در میدان نبرد قادسیه در راه وطن جان باخت، به خونخواهی پدر از خراسان به تیسپون لشگر می کشد و پس از تصرف دربار، آذرمی دخت را، پس از کام ستانی از او! نخست کور می کند و بعد می کشد. با توجه به این که رستم فرخ زاد ادعای سلطنت نکرد و تا پایان حکومت ساسانیان، به رغم دست به دست شدن مکرر سلطنت، همچنان سردار سپاه ارجمند ایران باقی ماند، بعید نیست که ماجرای آذرمی دخت با فرخ پسر هرمزد جانمایه ای واقعی داشته بوده باشد. البته نه به این صورت کلیشه ای و افسانه ای که می شناسیم. مجمل التواریخ و القصص می نویسد که آذرمی دخت در ناحیۀ اسدآباد امروزی در همدان، کاخی به نام آذرمی دخت اندر هامون، و نشستگاهی بزرگ بر سر تل ساخته بوده است که در زمان تألیف کتاب، ویرانه های آن هنوز بر جای بوده است. شاید این کاخ همانی باشد که یاقوت مورخ به آن اشاره می کند. دیگر از بناهای منسوب به آذرمی دخت آتشگاهی است در ده قرطمان روستای ابخاز. صرف نظر از این که بازشناسی این بناها ممکن نیست، به سبب کوتاهی فرمانرانی آذرمی دخت و هرج و مرج های داخلی، گزارش های مجمل و حمزۀ اصفهانی دور از حقیقت به نظر می آیند، امکان دارد که ساختمان این بناها در زمان او به پایان رسیده باشند. مدت فرمانروایی آذرمی دخت را از چهار ماه تا یک سال و چهار ماه نوشته اند.
منابع:
مجمل التواریخ، ۳۷ و ۸۳, تاریخ بلعمی، ۱۲۰۲-۱۲۰۶ , تاریخ طبری، ۷۸۳-۷۸۶ , یاقوت البلدان،۲۳۳/۱ , حمزۀ اصفهانی، ۴۲ , تاریخ ساسانیان پرویز رجبی ۲۱۵-۲۱۶.