مکتب دیانه. سنّت هاى دیانه اى را که اَنـ شىـ کائو آغاز کرده بود، قرن ها استمرار یافت. این سنّت ها با سلسله هاى آموزه هاى جدیدى که از هند و آسیاى میانه مى آمد، مدام افزایش مى یافتند. در طول دوره خاندان تانگ، یک مکتب جدید «دیانه»، به نام چَن مى دانند،یک رهرو هندى که گویا حدود سال ۵۲۰ میلادى وارد چین شده است. درباره زندگانى این پیران، آثار معنوى غنى و متنوعى پیدا شد. این سنّتچنان پویا بود که شمارى از سنّت هاى دیگر را در خود جذب کرد و تقریباً همه مکتب هاى بعدى دیانه چینى ادعا کردند که در سلسله اى از پیران چَنریشه دارند.
پنج تا از این سلسله ها پیش از این در پایان دوره تانگ پیدا شده بود. دوتا از مهم ترین اینها لینـ جى(۶۵۷ـ۵۹۴)، که هر دوى آنها پس از تأسیس، چند قرن استمرار یافتند ]۳۴; ۶۶; ۱۰۹[.
آوازه آیین بوداى چَن بیشتر به خاطر تأکید بر خودانگیختگى و گرایش خاص به ضدیت با شمایل است. آموزگاران این مکتب نگران آن بودند که مبادا این اعمال معنوى حالت تکرارى و روزمرگى پیدا کند. به همین خاطر، براى مناسک و آثار دینى یا مدرسى، حدّ و مرز قرار دادند. تکیه بر اینها نباید از حد فراتر رود. چَن «وابسته نبودن به متون و جدا نبودن از متون» را تعلیم داد. هدف، تقلیل وابستگى به گونه هاى دینى خاص بود; میل به از میان بردن خود گونه ها را نداشتند، چون چنین میلى خود شکلى از وابستگى است. درحقیقت، چَن درنهایت ادبیات بس عظیم خود را توسعه داد، که بر گرد تمثیل ها و اعمال استادان چَن دور مى زد.
هدف اصلى تأکید مجدد بر این اندیشه بود که بىواسطه مى توان به شهود رسید. روشن شدگى در گرو مجاهدت است و در همین زندگى به دست مى آید. آموزگاران چَن ادعا کردند که آن «یک انتقال خاصى بیرون از آموزه ها» است، یعنى یک انتقال مستقیم و بى گفتار میان استاد و شاگرد. سنّت بعدى بر این انتقال تأکید زیادى کرد. عمل را به خواندن ترجیح مى داد. چن اغلب بر روشن شدگى ناگهانى تأکید مى کند، اما در واقع مراحل مختلف یافت را معمولا تصدیق مى کرد. گاهى مى گویند که چَن نظر جدید بنیادینى را آورده است، به حدى که حتى مى توان گفت اصلا بودایى نیست. این سخن مبالغه آمیز است. درحقیقت، تقریباً چیزى در چَن نیست که نتوان آن را با آیین بوداى هندى آغازین برابر نهاد. فرق این دو بیشتر در روش است تا محتوا. چَن گونه هاى نامتعارف و نامعمول بیان را برگزید. احتمالاً آیین دائو در اینجا سرمشق بسیار مهمى ]براى آیین بودا [بوده است، خصوصاً به خاطر سنّت ساده و بى پیرایه اش ]۱۸; ۳۴; ۹۱[.