آخناتون و دوره عمارنه (فرعون زمان سینوهه)
این نوسانهای کوچک در فرمولهای دیرینه سال، آغازگر تحولی کوتاه مدت ولی خشونت آمیز در هنر مصر گردید که یگانه گسست در زنجیره پیوسته سنت طولانی آن به شمار می رود. در سده چهاردهم پیش از میلاد، امپراتور آمنوفیس ۴ ( آمنوحتپ ۴) که بعدها به آخناتون (یا ایخناتون) معروف گردید، دین آتون خدای همگانی و یگانه خدای آفتاب را رسماً پذیرفت. او بدین ترتیب پرستش آمون را که در نزد طیوه ایها مقدس بود و کاهنان پرقدرت معابدی چون کرنک و الاقصر و مردم مصر بدان ایمان داشتند، برانداخت و با آن به ستیز برخاست. او نام آمون را از همه کتیبه ها، حتی از نام خودش و نام پدرش آمنوفیس ۳ حذف کرد. معابد بزرگ را تخلیه کرد، کاهنان و مردم عادی را برانگیخت و پایتختش را از طیوه به نقطه ای که امروزه تل العمارنه نامیده می شود انتقال داد و در آنجا شهر و زیارتگاههای مخصوصی برای دین آتون برپا داشت.این اقدام آمنوفیس ۴ که دیگر آخناتون نامیده می شد – با آنکه ممکن است بوی روان پریشی یا تعصب گرایی ناشی از گرایش ناگهانی به دین جدید بدهد، پیامد رویدادهایی در شکل گیری و گسترش دامنه اقتدار سلسله بزرگ هجدهم بود. حکومت مصر…، نخستین امپراتوری جهان را تشکیل می داد. فراعنه فاتح و توسعه طلب مصر که بر سوریه و نوبه حکومت می کردند، با حتیان هم مرز بودند و مانع رخنه میتانیان می شدند، تدریجاً بر قدرت آمون خدای پیشین آفتاب افزوده بودند و او را نه فقط خدای مصریان بلکه خدای کل نوع بشر قرار داده بودند. حتی پیش از آنکه مصر به نیروی عمده در منطقه مدیترانه تبدیل شود – یا به گفته جیمز برستد پیش از آنکه «برتری مصر از سوی جزایر یونان، سواحل آسیای صغیر و مناطق کوهستانی رود فرات علیا در شمال تا آبشار چهارم نیل در جنوب مورد تردید قرار گیرد» توتمس بنیان گذار قدرت و شوکت این سلسله، درباره خدای آفتاب می گفت که دامنه پادشاهی اش تا «مدار آفتاب» گسترده شده است. و تحوطمس ۳ فرعون نظامی گرای مصر درباره این خدای بزرگ نمایی شده می گفت: «او سراسر زمین را ساعت به ساعت می بیند» بدین ترتیب وقتی آخناتون خدای امپراتور شده آفتاب را به مقام یگانه خدای زمین برگزید و هر رقیبی را به عنوان اینکه کفرآمیز است دور انداخت. در واقع از نیروهایی بهره می گرفت که تدریجاً فراهم آمده بودند. او خدای جدید و همگانی را به خودش نسبت داد و خودش را فرزند و پیامبر، حتی یگانه کاردان آتون اعلام کرد. خدا فقط خطاب به او می توانست وحی اش را بفرستد. سرود او در وصف آتون تا امروز مانده است:
تو در قلب منی
کسی نیست که تو را بشناسد
مگر فرزندت اخناتون
تو او را آموخته ای
از طرحها و قدرتت
جهان در دست توست
گرچه خود آفریننده همه چیزی …
تو جهان را برپا داشته ای
همه چیز را برای فرزندت فراهم آورده ای
چون او از اندامهای توست
پادشاه مصر علیا و سفلی است
زنده است و بر دو سرزمین فرمانروایی می کند…