مردم مصر باستان اوقت فراغت خود را چگونه می گذراندند؟
مریم محبعلینژاد- عبارت مصر باستان همیشه عکسهایی از اهرام ساخته شده توسط هزاران برده، گنجینههای غنی از طلا و سایر مواد باارزش و پادشاهی فرعونهای بزرگ را تداعی میکند. اما جدا از پادشاهان، ساختمانها، مومیاییها و گنجها، باستان شناسان اطلاعات جالبی راجع به اوقات فراغت مصریان باستان و اینکه آنها چگونه استراحت میکردهاند به دست آوردهاند.نقاشهای چشمگیر و قابل توجه روی مقبرههای فرعونها و اشراف زادگان یکی از منابع این اطلاعات بوده است. به عنوان مثال اکثر مقبرههای اشراف در Sakhara و جیزه، تصاویر مردگان را همراه با خانوادههایشان در حالت نشسته و استراحت نشان میدهد که شاید از وزش نسیم لذت میبردند یا با خنیاگران، رقاصان یا خوانندهها سرگرم شده بودند. نقاشیهای مقبرههای دیگر عملیات شکار را به عنوان یک ورزش یا برای به دست آوردن غذا به نمایش میگذارد.
شکار کردن به عنوان ورزش
یکی از مشاغل اکثر مردم مصر باستان این بود که برای جست وجو کردن- یا حتی شکار کردن- پرندهها در مردابهای گل آلود و حیوانات دیگر در بیابان خودشان را به خطر میانداختند. روشهای دیگر شکار کردن در تمام دورههای دیگر مشهور بودند. در نقاشیهای مربوط به فرعون ساهور (Sahure)، او در حال شکار کردن حیواناتی نظیر: آهو، گوزن و بز کوهی نشان داده شده است. اشراف زادگان حیوانات وحشی را اسیر میکردند و رعایا و کشاورزان گوزن، آهو، گاو، خرگوش و شترمرغها را دنبال میکردند. ابزارهای معمولی که برای شکار استفاده میشد، عبارت بودند از: تیر و کمان، کمند و نیزه و بیرون رفتن برای شکار یکی از فعالیتهای مخصوص هر خانواده بود. برای مثال یک نقاشی در یکی از مقبرهها خانوادهای را نشان میدهد که در یک بیشه زار در حال قایقرانی در رودخانه هستند. پدر در جلوی قایق ایستاده و نیزهای در دستش نگه داشته تا در صورت نزدیک شدن یک پرنده آن را شکار کند.
ماهیگیری، وسیلهای برای تفریح و سرگرمی
ماهی منشأ اصلی غذای مردم مصر و به خصوص مردم عادی بود. آنها برای ماهیگیری باید به رود نیل یا کانالها و دریاچهها میرفتند. البته بیشتر وقتها ماهیگیری در عین حال که روشی برای جمع کردن غذا برای اعضای خانواده محسوب میشد، در بین کارهای سخت روزانه یک زنگ تفریح هم به شمار میرفت.
موسیقی، تفریح دیگر
مردم مصر باستان موسیقی را دوست داشتند. معمولا اشرافزادگان مهمانیهایی ترتیب میدادند تا نوازندهها سازهایی نظیر چنگ، فلوت، عود مصری و سنج را بنوازند.
اوقات فراغت و بیکاری در باغ
بعضی از خانوادههای مصری، به خصوص خانوادههای اشراف و بالارتبه مثل مردم امروزی در نزدیکی خانههایشان باغهای شخصی داشتند. این خانوادههای ثروتمند درون باغشان معمولا استخر یا برکهای داشتند که از راه کانالی کوچک که از آب نیل کشیده شده بود، پر از آب میشد و درختهای نخل هم سایهبانی برای این استخرها بودند. تمام اعضای خانواده در حالی میتوانستند در این باغها استراحت کنند که حاملان بادبزن با بادبزنهایی از برگهای نخل مدام آنها را باد میزدند و خنک نگه میداشتند.
بازیهای رودخانهای
مصریها همیشه بازی کردن در آب را دوست داشتند و از آنجا که آنها آب و هوای گرم و رود بزرگ نیل را داشتند، این موضوع چندان هم عجیب نیست. بازی در رودخانه- که هم میتوانست رقابتی نمایشی یا مسابقه باشد- از قایقهایی از جنس نی تشکیل میشد که در یک مسیر مشابه قرار میگرفتند و درونشان دو یا سه مرد مجهز به پارو قرار میگرفت و این مردها سعی میکردند که حریفانشان را به درون آب هل بدهند!
شنا کردن
مصریها شناگران خیلی ماهری بودند و خیلی هم به این ورزش علاقه داشتند. یکی از علامتهای خط هیروگلیف مردی را در حال شنا نشان میدهد؛ این تصویر و نقاشیهای دیگر اثبات میکند که مصریها به روش کرال سینه امروزی شنا میکردند.
مهمانیها
خانوادههای ثروتمند اغلب اوقات برای لذت بردن و تفریح کردن میهمانی میگرفتند و همه کس حتی کودکان هم در این میهمانیها شرکت داشتند. این میهمانیها مملو از آدم، غذاهای خوشمزه فراوان و سرگرمیهایی مثل آکروبات بازها، حیوانات بازیگر یا نوازندهها بود.
اوقات فراغت کودکان، بازیها و اسباب بازیها
بچههای مصری برای شاد بودن و تفریح کردن پرورانده میشدند. آنها بعد از انجام دادن کارهایشان میتوانستند در رود نیل شنا کرده، بازیهای بیرون از خانه یا بازیهای تختهای را با دوستانشان انجام دهند یا با اسباب بازیهای دیگر خودشان را سرگرم کنند.مصریها برای سرگرمی بچهها اسباب بازیهای چوبی هم درست میکردند. اسباببازیهای دیگر عروسکها بودند که معمولا مسطح بوده و دانههای گلی داخل نخ هم برای موهایشان به کار میرفت. البته هنوز به طور کامل مشخص نشده که این عروسکها اسباب بازی بچهها بودند یا برای گذاشتن داخل مقبره ساخته میشدند تا نقش دوست متوفی را در زندگی پس از مرگ ایفا کنند. در بضی از فرهنگها عروسک کوچکی شبیه این عروسکها برای هر فرد ساخته میشد، این عروسکها را باید همه جا همراهشان میبردند و مانند یک انسان واقعی ازشان محافظت میکردند. شاید این عروسک شبیه فرد مردهای که هر نفر دوست داشت ساخته میشد تا در دنیای پس از مرگ با هم باشند و اگر بچهای هم میمرد اسباب بازیهایش را با او دفن میکردند، به خصوص اگر این بچه از طبقه خانوادههای اشراف بود.