تحولات سیاسی و نظامی امپراطوری مصر در عهد جدید

به هنگام هجوم هیکسوس ها در مصر، این یاغیان بیگانه سرتاسر مصر را از شمال تا جنوب به اشغال خود درآوردند. قدرت هیکسوس ها در جنوب مصر به مراتب کمتر از قدرت آنان در شمال گزارش شده است. لذا جنبش های مردمی از جنوب مصر آغاز شد و به تدریج گسترش یافت. این گونه به نظر می رسد و تاریخ مصر باستان نیز غیر از این نشان نمی دهد که مدت زمانی که هیکسوس ها مصر را در اشغال خود داشتند مصریان نیز در نقاط مختلف این سرزمین علیه آنها شورش می کردند . مورخان نام این شورش را جنبش های رهایی بخش از یوغ هیکسوس ها نام نهاده اند. جنبشی که از جنوب مصر یعنی منطقۀ تب آغاز شده بود، جنبۀ ملی داشت و فرمانروایان محلی تب آن را سازمان دهی و رهبری می کرده اند. در آغاز وحشت مردم مصر از این اشغالگران مانع از آن می شد که همۀ فرمانروایان جنوب به شورشیان بپوندند. پادشاهان تب با همدستی چریک های ملی و محلی توانستند در دو جبهه به پیروزی نائل آیند. یکی از این پیروزی ها علیه رقبای این زمام داران و دومی علیه هیکسوس ها بود. این ترکیب نیرومند مرکب از چریک های ملی و نیروهای  محلی پیوسته در حال آماده باش به رهبری پادشاهان تب کار جنبش را با موفقیت به پایان رساندند. کامِس[۱] پادشاه تب که در ادبیات حماسی  مصر باستان برگ های زرینی را به خود اختصاص داده است، رهبر این جنبش آزادی بخش خوانده شده و پیوسته در خاطره و حافظۀ مصریان باقی مانده و نسل به نسل انتقال  یافته است. هنوز فاصلۀ زیادی باقی بود نا مصر به آزادی برسد. نخست قصد این بود که مصر از چنگال اشغالگران رها شود و این توفیق نیز حاصل شد.

حدود سال ۱۵۶۰ پیش از میلاد مسیح در دورۀ یکی از پادشاهان تب به نام «آهمس یکم»[۲] مصر آزادی خود را به دست آورد و به سوی وحدت و یکپارچگی  گام برداشت.

آهمس یکم پیش از آنکه دست به هر اقدامی بزند، برآن شد که نگذارد شورش مصریان ابعاد  بیشتری پیدا کرده و موجودیت مصر را بطور کلی به خطر اندازد، زیرا افزون بر هیکسوس ها رقیبان وتوطئه گران دیگری نیز در کمین بودند تا از این فرصت استفاده کرده و جنبش آزادیخواهانه را به هرج و مرج مبدل ساخته و خود زمام دار شودند. آهمس یکم ابتدا مدبرانه وهوشیارانه سران گروه های شورشی را فرا خواند و آنان را با خود متحد و سرانجام آنان را مطیع خویش نمود. از آنجائی که شورش از جنوب آغاز شده بود، لذا دامنۀ این جنبش در جنوب گسترده تر و خطرات بعدی نیز می توانست از جنوب مصر سرچشمه بگیرد. آهمس به سوی شمال روانه شد وحفظ نظم و امنیت در جنوب را به سرکردگان گروه های شورشی که با او متحد شده و از او حرف شنوی داشتند سپرد. وی توانست با تدارکات و امکاناتی که از پیش فراهم کرد ه بود، هیکسوس ها را شکست داده و آواریس پایتخت آنان را به تصرف خود  درآورده آنان را از کشور بیرون کند.

به این ترتیب سلسلۀ هجدهم مصر با روی کارآمدن این فرعون آغاز به کار کرد. یک بار دیگر این فرعون نام نیکی از خود در تاریخ مصر برجای گذاشت، مصریان را متحد، مصر را یکپارچه و تمدن و فرهنگ مصر را احیا کرد و به اوج خود رسانید. این وحدت همه جانبه بود و تنها در ارکان سیاسی جامعه و بین نیروهای نظامی و دبیران ودیوانیان برقرار نشد، بلکه همزمان نیروهای مولد رشد خود را بازیافتند وبه تولید پرداخته و اقتصاد مصر رارمق و رونق بخشیدند، اقتصادی که هیکسوس ها در طول یکصد سال اشغال مصر آن را به پایین ترین درجه ممکن و به سخن دیگر به نابودی کشانده بودند. سیستم آبیاری و توزیع و تقسیم عادلانه آب زیرنظر فرعون و مأموران عالیرتبۀ مورد اعتماد وی از نوآغاز و به گونه ای رضایت بخشی وموفقیت به انجام رسید. با تقسیم و توزیع آب و گسترش عامل دیگر یعنی صنعت نیز گسترش یافت و تقویت شد، از جمله صنعت مفرغ در مصر عهد جدید مورد توجه بود. در صنایع فلزی یک سلسله تحولات تازه ای به وقوع پیوست از جمله به جای سنگ و مس، مفرغ را در ساختن اشیاء به کار می بردند و حتی این شیوۀ موفقیت آمیز در عرصۀ صنایع فلزی توسط دیگر سرزمین ها مورد تقلید قرار گرفت. این پیشرفت با روی کارآمدن سلسلۀ هجدهم صورت گرفت و به نام آن سلسله در تارخ مصر ثبت گردیده است. با پیشرفت کشاورزی و دامپروری وصنایع فلزی، کارگاه های تولید کننده صنایع دستی نیز گسترش یافته و به پیشرفت ها و ابداعاتی نائل شدند. همۀ این عوامل دست به دست هم داده و بازرگانی مصر را رونق بخشید وتقویت کرد. افزایش روزافزون مراکز تولیدی وکارگاه های کوچک و بزرگ نقل و انتقال کالا به طور گسترده و بی وقفه در داخل و خارج کشور صورت می گرفت. این امر حاکمیت مصر را نیز تقویت کرد، وحدت مصر و استحکام قدرت فرعون را به همراه آورد و این امر موجب شد که آهمس یکم آسان تر و نیرومندانه تر با هیکسوس ها و دیگر تجزیه طلبان که قصد سوئ استفاده از این جنبش مردمی ضداشغالگران را داشته اند، پیکار کند.

آهمس یکم پس از این پیروزی ها و مبارزات به نوم ها پرداخت و نومارک هایی را به رهبری نوم گماشت که از او فرمانبرداری می کردند. وی از قدرت نومارک ها(سران نوم ها) به شدت کاست و مقام آنها را در حد یک حمکران ساده و بدون حق وراثت تنزل داد و نومارک هایی را که نافرمانی می کردند بی درنگ برکنار کرده و یکیاز بستگان خود را به جای او منصوب می کرد. مورخان از تمرکز قدرت در سلسلۀ هجدهم به رهبری آهمس یکم سخن گفته اند. فرعون همۀ امور کشور را شخصاً زیرنظرداشت و مأموران عالیرتبۀ لشکری و کشوری را به ویژه از میان افراد مدیر و عادل و راستگو بر می گزید. وی سپاه مصر را از نوسازمان دهی کرد و جهت حفظ امنیت در مرزها گردان های ویژه را به عنوان مأموران مرزبانی به کار گماشت. امنیت داخل کشور را نیز به وسیلۀ همین نیروهای نظامی تأمین کرد و به این ترتیب مصریان رفاه و آسایش و امنیت خود را به واقع در آغاز سلسلۀ هجدهم به رهبری آهمس یکم تجربه کردند، هزینۀ نگهداری و تجهیز پادگان های نظامی، حقوق و معیشت سربازان و دیگر نظامیان همه به عهدۀ شخص  فرعون بود. او به افسران وطن پرست، دشمن ستیز و فداکار پیوسته هدایایی به صورت قطعه زمین یا سهام مراکز تولیدی می داده است.

بخش عمدۀ سپاهیان مصر از نیروهای داوطلب و توانا از میان روستاییان وشهرنشینان به خدمت گرفته می شدند. براساس اسناد مصریان مربوط به روی کارآمدن سلسلۀ هجدهم وعملکرد فراعنۀ این سلسلۀ، شمار داوطلبان خدمت در ارتش مصر بیش از حد نیاز بوده است. علت این امر این است که در کشوری که براثر شورش های مستمر، اشغال و غارت هیکسوس ها و عوامل دیگر ویرانی های گسترده به وجود آمده و مردم آنچه را که داشته اند، از دست داده و قادر به بازسازی زندگی خود نبوده و شمار بیکاران فوق العاده و غیرقابل تصور گزارش شده است، همه به دنبال کار بوده وداوطلب خدمت در ارتش فرعون می شدند. سپاهی که فرعون به این طریق گردآورده بود، بیشتر نیروی پیاده نظام بودند که با نیروی پیاده نظام در عهد میانه وعهد باستان تاریخ مصر تفاوت چشمگیر داشته است. این سربازان مخارج خود را از دولت می گرفتند و سلاح های خود را نیز از انبارهای اسلحه و مهمات فرعون دریافت می کردند. نکته این است که این سربازان تازه کار بوده و تعلیمات نظامی را فرا نگرفته بودند و وظیفۀ فرعون در این خصوص چندین برابر سنگین تر بود. دورۀ کارآموزی برای این سربازان هر چند کوتاه مدت گزارش شده است، ولی هزینۀ سنگینی بردوش دولت مصر می گذارده است. سلاح های این سربازان نیزه[۳]، کمان[۴] و خنجر[۵] بوده که از سلسلۀ هجدهم به  بعد به تکمیل آن اقدام شده است. از این به بعد نظامیان مصری از شمشیر[۶] نیز استفاده می کردند.

یکی از ابتکارات آهمس یکم در عرصۀ سپاهیگری ابداع ارابه رانان بود. ابتکار فرعون در واقع انقلاب وحماسه ای در هنر وتوان رزمی سپاهیان مصر به شمارآورده شده است. آهمس یکم خود یکی از برجسته ترین رزمندگان و ارابه رانان در تاریخ مصر به شمار آمده و به اعضای خانوادۀ خود تعلیمات رزمی، فنون سپاهیگری، سوارکاری و شکار می آموخته است. گروه ممتاز ارابه رانان که از ابتکارات آهمس یکم بود، به وسیلۀ نجبا، اشراف و ثروتمندان تشکیل شده بود. برای ورود مصریان به گروه ارابه رانان جنگی باید حامیان و رجال با نفوذ شخص درخواست کننده را تأیید می کردند. تأییدکنندگان خود مورد تأیید فرعون بوده اند، زیرا سپاه مصر به فرماندهی شخص فرعون انجام وظیفۀ می کرد و این سپاه حافظ تاج و تخت فرعون قلمداد شده است.

آهمس یکم با سازمان دهی ارتش این امکان را یافت که به سرزمین های دیگر لشکرکشی کند. این لشکرکشی ها سرآغاز پیروزی های سلسلۀ هجدهم بود که به ایجاد یک دولت و تصاویر متعدد انعکاس یافته است. فرعون به تقلید از سومریان و بابلیان و عیلامیان پس از هر پیروزی مراسمی برپا می کرد و آن پیروزی را جشن می گرفت و افسران و سربازان شرکت کننده در جنگ که پیروزی را برای فرعون و مردم مصر به ارمغان آورده بودند، مورد تقدیر و تشویق قرار می داد. فراعنه ای که پس از آهمس یکم در مصر زمام دار شدند، همه از تدابیر نظامی و شهامت آهمس برخوردار نبودند. آهمس آغازگر یک سلسله فعل و انفعالات نطامی بود که در تاریخ مصر او را به عنوان «سرباز وطن» به شمار آورده است.

وی پس از متحقق کردن وحدت مصر، سلسله جنگهایی را آغاز کرد که برجسته ترین آنها دفع دشمنان خارجی بود. هدف آهمس از جنگ ها غلبه بر ملل دیگر و غارت اموال مغلوبان بود. وی ضمن تعقیب هیکسوس ها به آسیا راه یافت ولی از جزئیات لشکرکشی ها آغازین او به سرزمین های آسیاسی اطلاعی در دست نیست. وی سرزمین نوبی را که از زمان های قدیم مصریان آن را ضمیمۀ خاک مصر کرده بودند، دوباره به مصریان بازگرداند و دوبارۀ سلطۀ مصر را بر مستملکات قدیمی فراعنه برقرار کرد. اسناد و مدارک و گزارش های جنگی مربوط به جنگ در سرزمین نوبی، ما را از اطلاعات بیش تری آگاه می کنند. وی زمینۀ کشورگشایی را به گونه ای فراهم کرد که نخستین جانشینان وی نیز موفقیت هایی به دست آوردند. تنها معدودی از جانشینان آهمس یکم در کشورداری و لشکرکشی هایشان موفقیت هایی به دست آوردند، ولی فراعنۀ بعدی در این زمینه توفیقی نیافتند و دوام نیاوردند. مصریان در طول زمام داری سلسلۀ هجدهم به فلسطین و سوریه لشکرکشی کردند تا دولت فنیقی و سایر دولت ها را به اطاعت خود درآورند و طلا، نقره، چوب، دام، برده و سایر غنائم را به دست آورند. گفتنی است که فراعنۀ دیگر از طریق غیر از جنگ یعنی مبادلات تجاری از آن سرزمین ها می خریدند. پیروزی های فراعنۀ نخستین سلسلۀ هجدهم به عنوان خراج دائمی و به مقدار زیاد این اقلام غنائم را از آنان گرفته و به مصرمی آورده اند. این جنگ ها ثروت زیادی را برای مصریان به ارمغان آورد و مقالات عالی حاکمیت نیز از آن همه غنائم و باج و خراج بی نصیب نمی مانده اند. فرعون، بستگان وی و دیگر عمال او روحانیان و سرداران از جمله بهره برداران این جنگ های پرمنفعت بوده اند. در اسناد و مدارک گزارش های جنگی مصریان قدیم  آمده است که فراعنۀ پیروز در این جنگ ها سهم  ناچیزی از این غنائم را به یربازان شرکت کننده در جنگ می داده اند. آهمس یکم برای خانواده های نظامیانی که در جنگ ها کشته می شدند، افزون بر سهمی از غنائم، به طور موتب آذوقه و مایحتاج زندگی آنان را مادام العمر تأمین می کرده است. نخستین فراعنۀ سلسه هجدهم نیز از او پیروی می کرده اند.

تسخیر فلسطین و سوریه به آسانی میسر نشد و پس از نبرد های فرسایشی و دراز مدت از سوی جانشینان آهمس تحقق یافت. این دو سرزمین بسیار مهم در زمان  توتمس سوم[۷] (توتموزیس)  که از سال ۱۵۲۵ تا ۱۴۹۱ پیش از میلاد مسیح زمام داربوده و خودفرماندهی سپاهیان مصر را به عهده داشت، به دست مصریان افتاد. علت طولانی شدن جنگ ها، انبوه  نیروهای  فلسطینی و سوری  و مجهز و نیرومند بودن فوق العاده آنان بوده است. در این جنگ ها نیروهای مصری ابتدا از توان و فنون رزمی لازم برخوردار نبودند، زیرا  بیشتر نظامیان مصری از نیروهای  داوطلبی  بودند که  تعلیمات نظامی  نیاموخته و کارآیی رزمی قابل توجهی نداشته اند.

علی رغم  شرکت دادن بخش قابل توجهی از سپاه مصر در جنگ های برون مرزی  که برخی  از آنها طولانی مدت و فرسایشی بوده است، باید  فراعنۀ مدبر و محتاط شماری از سپاهیان خود را نیز در کشور علیه توطئه گران و تجزیه طلبان به حال آماده باش نگه می داشته اند، زیرا در گوشه و کنار مصر ائتلاف هایی علیه قدرت فرعون فعالیت و جنبش های ضد حکومتی  را سازمان دهی می کرده اند. بزرگترین رقیب و حریف مصر در دورۀ زمام داری چند فرعون از سلسلۀ هجدهم در ناحیۀ  کادش در کنار رود اورنت تشکیل شده بود. که هر چند دارای سابقۀ تاریخی دیرینه ای نبود، ولی نیرومند و جنگجو معرفی شده است. این شهر در یکی از پررونق ترین نقاط سوریه واقع بوده است. دولت کادش توانست امارات تابع فلسطین و جنوب سوریه را با زمام داران کادش متحد کرده و علیه فرمانروایان مصر بسیج کند. در این هنگام و در شرایطی که به وجود آمده بود توتمس سوم برای مطیع کردن امیران فلسطینی و برخی از شهرهای فنیقی و به زیر نفوذ خویش  درآوردن حکام محلی دیگر، ناچار به اردوکشی های  مکرر دست زد. هدف اصلی توتمس سوم فتح کادش بود. وی با مطیع کردن امیران فلسطینی و به زیر نفوذ درآوردن شهرهای فنیقی وحکام محلی آن نواحی ، در واقع آنان را جملگی خلع سلاح کرد. توتمس با عبور از موانع چند به دیوار شهر کادش رسید که فوق العاده مستحکم و تسخیر ناپذیر می نمود. او پس از محاصرۀ طولانی و جنگ های خونین و شدید ، سرانجام کادش را به تصرف خود درآورد و سپاهیان او شهر را غارت و به کلی ویران کردند. فرعون فاتح در ادامۀ همین سفر جنگی به سوی شمال روانه شد و پس از پشت سر گذاشتن دو نبرد پیروزمندانۀ دیگر به سواحل رود فرات رسید.

گفتنی است که مصر در اثر فتح فلسطین و سوریه یکی از نیرومندترین دولت های مشرق زمین شده بود. بابلیان[۸] و هیتی ها[۹] برای آنکه از خطر فرعون مصون بمانند، هدایای گرانبهایی را برای فرعون مصر فرستادند. فرعون ثروت های بی کرانی که در سوریه و فلسطین انباشته شده بود، به مصر انتقال داد. اسناد و مدارک و گزارش های جنگی شماری از این غنائم را برای مورخان به یادگار گذاشته اند. بخشی از این اقلام و ارقام به این شرح در این منابع آمده است. بر اثر لشکرکشی به شهر ماگدو[۱۰] از شهرهای فلسطین اسیران بی شماری همراه با نهصد و بیست و چهار ارابۀ جنگی ، دو هزار و دویست و سی و هشت رأس اسب جنگی، دوهزار رأس گاو، بیست و دو هزار و پانصد رأس دام های کوچک چون گوسفند و بز و…  یکصد و سیزده هزار پیمانه گندم ،  دویست دست سلاح انفرادی و قریب به دویست کیلوگرم طلا و جواهرات و زینت آلات نصیب فرعون شد. افزون بر این امیرنشین ها و حاکمان سرزمین های تابعه متعهد شدند که خراج سالیانه به خزانۀ فرعون بپردازند. فرعون بخشی از این غنائم را به سپاهیان شرکت کننده در جنگ می بخشید، ولی بخش عمدۀ غنائم و همۀ خراج و غرامات دیگر به خود فرعون تعلق می گرفت. فرعون سپس به دلخواه خود آن را میان درباریان و صاحب منصبان تقسیم می کرد. بخشی از غنائم متشکل از دام ها، بردگان و اموال منقول قبل از همه باید به معابد مصر از جمله معبد تب که پرستشگاه آمون خدای رسمی بود، تحویل و تقدیم می شد. از اسناد و کتیبه ها چنین استنباط می شود که خیل عظیمی از بردگان و شمار انبوهی  از احشام چون گله های گوسفند و گاو نیز شمش های طلا، پول و جواهرات و سایر اشیاء بهادار نصیب این معبد شده است. افزون بر این بخشی از نواحی کوهستانی لبنان و سه شهر به عنوان پیشکش به معبد آمون تقدیم شده است. ثروت های بی کرانی به خزانۀ فرعون سرازیر می شد و هزاران بردگان و اسیران و ده ها هزار رأس دام نیز املاک مخصوص فرعون و مراکز دامپروری او به آنجا روانه می شدند. در این اسناد آمده است که آمار این غنائم به اندازه ای زیاد بوده که مصریان خود توان و فرصت ضبط و ثبت آن را در فهرست غنائم جنگی و تفکیک دقیق سهم معابد، نظامیان و شخص فرعون، را نداشته اند.

بر اثر مشکلات داخلی که برای  توتمس سوم  (توتموزیس سوم) پیش آمد و عزم  قاطع سوری ها برای نپذیرفتن سلطۀ بیگانگان برخود، توتمس نتوانست سوری ها و فلسطینی ها را زیر یوغ کامل خود نگهدارد. عواملی چون دور بودن این سرزمین ها از مصرو وجود صحرای بی کرانی که فلسطین و سوریه را از درۀ نیل جدا می ساخت، نیز مزید بر علت شدند تا توتمس نتواند بر سرزمین های مفتوحۀ فوق نظارت و تسلط کامل داشته باشد. هر بار که شورشی در این مناطق علیه فرعون مصر به وقوع می پیوست، توتمس با نیروی نظامی خود به سرکوبی شورشیان اقدام می کرد. شورش های دیگری نیز علیه او سازمان دهی شده و توطئه هایی نیز در کمین وی بودند. از جمله در پایان سلطنت نسبتاً طولانی توتمس سوم، امیران کادش علیه او طغیان سراسری و گسترده ای را ترتیب دادند. فرعون به منظور سرکوب این شورش ها برای آخرین بار به آسیا لشکر کشید و کادش را دوباره به تصرف خود درآورد و قدرت خود را به وسیلۀ نیروهای مسلح مصر در آنجا نشان داد و پایگاه های مستحکمی را برای خود برقرار کرد. این کشمکش ها تا زمانی که این فرعون زنده بود، فروکش کرده و لی پس از مرگ او، در زمان سلطنت جانشینان توتمس، درگیری از نو آغاز شد و به گونه ای بی وقفه استمرار یافت. توتمس سوم افزون بر اردوکشی های مکرر و متعدد به سوی آسیا به جانب مغرب سرزمین نیل یعنی به سوی سرزمین های ماورای نیل نیز پیشروی کرد، وی در این لشکرکشی بخشی از خاک حاصلخیز لیبی را به تصرف خود در آورد. براساس همان گزارش های جنگی ، این فرعون با لشکریان در پایان دورۀ زمام داری اش به سرزمین نوبی نیز راه یافت و مرزهای مصر را از طرف جنوب تا چهارمین آب شکن رود نیل گسترش داد.

تاریخ نشان می دهد که حوادث به وقوع پیوسته در زمان او و اردوکشی های لاینقطعش به شرق، غرب، جنوب و شمال مصر را نمی توان جز این تجزیه و تحلیل و تعبیر نمود که دولت توتمس سوم یک دولت نظامی بود و در این صورت همۀ دوران سلطنت این فرعون توسعه طلب در جنگ گذشت. به استناد همین تحلیل ها، دولت نظامی تشکیل شده توسط توتمس سوم دو قرن دوام یافت. به این ترتیب لشکر کشی های  توتمس سوم پس از مرگ وی نیز در برنامه کار فراعنه پس از او قرار گرفت و به تدریج پس از گذشت یک قرن و در طلیعه و آغاز دومین قرن از عمر این دولت نظامی، شرایط به صورت دیگری درآمد و مصریان یک بار دیگر ناچار به سازماندهی گروه های ضد حکومت فراعنه شدند. از این زمان نیروهای امنیتی و سپاهیان مصر به ناچار به مبارزات شدیدی دست زدند و در اواخر کار دیگری حالت تهاجمی خود را از دست داده و به حالت تدافعی از موجودیت فرعون و تاج و تختش دفاع می کردند. این گونه اقدامات سرانجام به نابودی این دولت نظامی منجر گردید. آنچه مسلم است دستگاه حاکمیت فرعون تنها در داخل کشور قدرت نمایی نمی کرد و به سرکوب شورش ها ی حق طلبانۀ مصریان نمی پرداخت، بلکه در بیرون در مرز های مصر در آسیا و آفریقا مشکلاتی داشت که تنها با اردوکشی و با توسل به قوۀ قهریه در رفع آنها می کوشید. مورخان اروپایی عملکرد فراعنۀ سلسله هجدهم را در آنها موفقیت آمیز، ولی با بروز رقابت های سیاسی و از جمله مبارزه بر قدرت شخص فرعون ، همه پیروزی های فراعنۀ نخستین سلسلۀ هجدهم را که بزرگترین آنها بیرون راندن هیکسوس ها از مصر است نقش بر آب کرد.

 


[۱] . Kames

[۲] . Ahmes. I

[۳] . (مفرد Lanze (

[۴] . (مفردBogen (

[۵] . (مفردDolch (

[۶] . (مفردSchwert (

[۷] . Tohutemes III. (Thutmosis III)

[۸] .Babylonier

[۹] . Hethiter

[۱۰] . Megeddo

منابع نگاره :

  1. عنوان کتاب : تاریخ مصر باستان
  2. نویسنده : اردشیر خدادادیان
  3. مشخصات نشر :تهران، سخن، ۱۳۸۸
  4. مشخصات نشر الکترونیکی : مصر باستان، تاریخ ما 1389

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ