سیر تاریخیِ جنگ اول تا چهارم صلیبی
اساساً برای یک فرد مسیحی سؤال مطرح است که آیا حق دارد برای کشورها گسترش دینش بجنگد؟ درحالیکه دین او دوستی و آشتی را سفارش میکند و جنگ را مایه خونریزی و ویرانی میداند. روحانیون صدر مسیحیت دراینباره تردیدی نداشتند. جنگ در نظر آنان چیزی جز آدمکشی نبود. سن آگوستین مؤسس فلسفه مسیحیت ،جنگ را تنها در صورتی جایز میشمرد که بهفرمان خدا باشد.
اما پاپ به بهانهی باز پس گرفتن مزار مقدس ، هدفش تسلط بر شرق بود که وضعیت بازرگانی رضایتبخشی داشت . سرزمینهای وسیع میتوانست عطش اروپاییان را نسبت به زمین سیراب کند، از سوی دیگر پاپ ، بیتالمقدس را گهواره مسیحیت میدانست که امروز به دست کفار افتاده بود.
بخوانید: علل اقتصادی و سیاسی جنگ های صلیبی
شورای کلرمون
درنوامبر ۱۰۹۵ پاپ اوربن دوم بیش از دوبست اسقف عالیمقام را در صومعه کلرمون واقع در فرانسه گردآورد . ابتدا در مورد ماهها و روزهای تحریم جنگ و موعظه کرد و سپس از ظلم مسلمانان نسبت به زوار مسیحی و بیحرمتی به مزار مقدس صحبت کرد. آنگاه شوالیه را مورد خطاب قرارداد و گفت:
باید کسانی که تاکنون شیطانوار در جنگ داخلی بر ضد مؤمنان مسیحی میجنگیدند ، اکنون بهزودی جنگ پیروزمندانه را که خیلی بیشتر از این میبایست آغاز میشد ، بر ضد کفار (مسلمانان) شروع کنند. باید کسانی که تاکنون به راهزنی میپرداختند ، اکنون لباس سربازی به تن کنند و آنان که تاکنون با برادران و خویشاوندان خود میجنگیدند ، به جنگ بربرها بروند. وسایل نیازمندیهای خود را فراهم آورید و پس از زمستان با شروع بهار به یاری پروردگار با آمادگی تمام راه نبرد را پیش گیرد.
مردانی که با راهزنی و جنگ و خونریزی مشغول بودند ،اینک با شور و شوق فراوان و ظاهراً با اشتیاق دین و رهسپار اورشلیم شدند. زیرا جنگ هم حس جاه طلبانه آنان را تسکین میداد و هم موجب نجات روح آنان میشد و هم مالومنالی به دست میآورند .زیرا در تورات و انجیل آمده بود که شرق (منظور آن زمان خاورمیانه امروز بود) سرزمین شیر و انگبین است . تصادفاً اروپا در آن سالها دچار خشکسالی و قحطی شده بود.
پطروس راهب نیز به تقلید از حضرت عیسی(ع) که برای تبلیغ دین خود سوار بر الاغ میشد ، برای ارسال پیام پاپ در سراسر اروپا به راه افتاد. پاپ نیز به اسقفها و کشیشان ولایات دستور داد سفر مقدس اورشلیم را میان مردم تبلیغ کنند. بنابراین مردم از پارچه قرمز ، صلیب ساختند و بر سینه و پشت پیراهن خود دوختند .بهاینترتیب جنگ اول صلیبی شروع شد .
اردوکشی تهیدستان
پس از صدور فرمان کلرمون توسط پاپ اوربن دوم در زمستان ۱۰۹۵، نخستین گروههای صلیبی در بهار ۹۶ ۱۰ زیر نظر که کشیشی به نام پیرارمیت بهسوی اورشلیم روانه شدند .پاپ طی فرمان دیگری اعلام کرد هرکسی به جنگهای صلیبی برود ، از تمام عوارض فئودالی و مالیاتهای دولتی و کلیسای معاف است و گناههای او نیز بخشیده خواهد شد. کشاورزان فقیر و حتی راهزنان برای فرار از وابستگی به زمین و خلاصی از جور ستم فئودالی با هرگونه ابزار دفاعی که داشتند راهی شدند. گاهی خانواده خود را همراه میبردند و گروهی زن و فرزند خود را به خویشاوندان و یا کلیسا واگذار میکردند .کیسا اعلام کرده بود، خانواده صلیبیون در طول سفر جنگی در پناه حمایت مادی و معنوی کلیسا خواهد بود.
صلیبیون که همگی از فقرا بودند ،ن میدانستند اورشلیم کجا است. بدون نقشه راه و بدون وسایل سفر و مواد غذایی به راه افتادند. قبل از رسیدن به مسلمانان ،در میان راه یهودیان را شکار کردند. زیرا آنان را عامل مصلوب شدن پیامبرشان میدانستند و از طرف دیگر یهودیان را متهم به همکاری با مسلمانان میکردند. آنان شعار میدادند:
« این خواست خدا است»
اردوکشی صلیبیون که به سپاه تهیدستان شهرت داشت ،تا رسیدن به قسطنطنیه مرتکب آدمکشی ،دوزی و جنایات فراوانی شد. اما زمانی که به دروازههای بیزانس رسید ،امپراتور از ترس دچار وحشت کرد. وی دستور داد صلیبیون مورد استقبال قرار گیرند،اما ورود آنان به داخل شهر جلوگیری شود. درحالیکه پنهانی با قلیچ ارسلان سلطان سلجوقی وارد مذاکره شد و قرار گذاشتند جنگجویان را از طریق دریا به آسیای صغیر منتقل و سلجوقیان در کمینگاه آن را غافلگیر کنند .بهاینترتیب تمامی صلیبیون در کوهستانها و درههای قونیه پایتخت سلجوقیان شام قتلعام شدند.حتی یک نفر به اورشلیم نرسید و اردوکشی تهیدستان بدون نتیجه به پایان رسید.
نخستین جنگ صلیبی
جنگ اول به نام اردوی شوالیه هایا سرکردگان شهرت دارد که در همان سال ۱۰۹۶ که اردوکشی تهید ستان به ناکامی انجامید، آغاز شد .صلیبیون در این لشکرکشی هم به فنون جنگی آشنا بودند، هم با نقشه راه و راهنما و آذوقه برای خود و علوفه برای اسبان خود بهسوی اورشلیم حرکت کردند. این اردوکشی به فرماندهی سرکرده فرانسوی به نام گودفروآبویون و برادرش بودئن صورت گرفت. جنگجویان در دستهای منظم و تحت فرماندهی شوالیههای ما هر از چند نقطه اروپا حرکت کردند و نوبت بهنوبت به قسطنطنیه رسیدند .برخلاف اردوی اول کمتر از ستمگری نسبت به مردم سر را ه دست زدند.
در این لشکرکشی که برادران پادشاهان انگلیس و فرانسه در آن شرکت داشتند، پس از کسب اجازه از پاپ اوربن دوم با کشتی از طریق مقدونیه روانی قسطنطنیه شدند. بعضی از گروهها ازجمله فرمانده کل گودفروآ از راه خشکی وارد بیزانس شدند و مورد استقبال امپراتور آلکسی کومنن قرار گرفتند. امپراتوری چندهفتهای از صلیبیون پذیرایی کرد. ولی متوجه شد که این اردوکشی با اردوکشی قبلی کاملاً متفاوت است. امپراتور در عوض از گود فروآ خواست که پس از شکست سلجوقیان رم و تصرف اراضی او، سرزمینهای ازدسترفته امپراتوری را پس دهند. امپراتوری که از نظر قدرت صلیبیون دچار وحشت شده بود ، خوشحال بود که شاید جنگ دو دشمن سرسخت به سودا و تمام شود . بنابراین باوجود قراردادی که با صلیبیون بسته بود عمداً آنان را بهطوری راهنمایی کرد که با سلجوقیان درگیر شوند .
صلیبیون ، قونیه پایتخت سلجوقیان را محاصره و ساقط کردند و در سر راه اورشلیم ، شهرهای معتبری ازجمله انطاکیه را که طی نه ماه در محاصره مقاومت کرده بود، تصرف نمودند و بالاخره در سال ۱۰۹۹ مزار مقدس را از دست فاطمیان مصر به درآوردند. اینیک لحظه تاریخی در جنگهای صلیبی بود. خلیفه فاطمی باوجود دشمنی عمیقی که با خلیفه بغداد داشت ، هیئتی را برای مشورت و کمک جهت آزادی بیتالمقدس به بغداد فرستاد. خلیفه عباسی که از خود اختیاری نداشت.هیئت را همراه فرستادگان ویژه خود نزد برکیارق سلجوقی پسر ملکشاه به همدان فرستاد.درحالیکه شاه سلجوقی خود را برای جنگی بزرگ علیه برادرش سلطان محمد آماده میکرد. بهمحض سقوط اورشلیم( دوم شعبان ۴۹۳= ۱۴ ژوئیه ۱۰۹۹) برجستگان شورایی تشکیل دادندو گودفروآ آقا را بهعنوان پادشاه اورشلیم یا سلطنت لاتین انتخاب کردند وی از قبول عنوان سلطنت درجایی که لرد بزرگ (عیسی مسیح)را مصلوب کردند. و بر سر او تاجی از خار گذاشتند، خودداری کرد و بهعنوان حامی مزار مقدس را برای خود برگزید. پادشاهی رومن به تنظیم قانون اساسی -سازمان نظامی شامل مهماننوازان که مسئولیت راهنمایی و پذیرایی زائران را داشتند و سواران معبد که وظیفه مراقبت و امنیت از کلیسا و زائران را در برابر حملات احتمالی مسلمانان به عهده داشت ،دست زد. پیروزی چم گیر مسیحیان ناشی از دو علت بود:یکی نظم و انضباط و همدلی در میان سپاهیان صلیبی و دیگری اختلاف و چنددستگی در میان مسلمانان.زیرابه مجردی که مسلمانان وحدت نسبی خود را تحت فرماندهی فرمانروایی مقتدر به دست آوردند. بر مسیحیان پیروز شدند و اورشلیم دوباره به دست مسلمانان افتاد.
بسیاری از منافع ، اردوکشی تهیدستان را جنگ مستقلی بهحساب نمیآوردند. بلکه آن را مقدمهای بر اردوکشی نخستین و لشکرکشی شوالیهها و سرکردگان میدانند. اما به نظر میرسید که درواقع اردوکشی تهیدستان اگرچه با ناکامی روبرو شد، ولی نشان داد که بایستی با تجهیزات و امکانات بیشتری به جنگ روند.
دومین جنگ صلیبی
بعد از استقرار پادشاهی لاتین ، اکثر اروپاییان به اروطان خود بازگشتند ، اما زائران زیادی بهقصد زیارت به اورشلیم میآمدند. در همین حال ساکنان مسلمان اورشلیم به دستگاه خلافت بغداد برای تظلم خواهی و بازپسگیری بیتالمقدس پناه بردند تا بنای مقدس قبه الصخره را بار دیگر تصاحب کنند. اما خلیفه خود چنین جرات و امکاناتی نداشت. خلیفه ، عمادالدین زنگی مؤسس اتابکان موصل،پسراتا بک سنقر،امیر ترک نژاد را مأمور بازپسگیری بیتالمقدس کد(۵۳۷- ۱۱۴۴). عمادالدین ابتدا ادسارا که دروازه غربی سرزمین لاتین بود از دست مسیحیان بیرون آورد و خود دو سال بعد درگذشت( ۵۳۹ )و فرزندش محمود دنبال فتوحات پدر را بالیاقت بیشتر گرفت. این حادثه اروپا را به وحشت انداخت و مقدمات جنگ دوم فراهم شد سن برنارد بانی جنگ دوم در پی پیشروی مسلمانان در مناطق در آسیای صغیر ،در ملاقاتی با پاپ از او خواست که این بار با اعزام پادشاهان اروپایی به جنگهای صلیبی،شکوه و عظمت جنگها را افزایش دهد. پاپ طی قهرمانی نماینده خود او را مأمور مذاکره با پادشاهان اروپا کرد. سن برنارد در فرانسه با پادشاه لویی هفتم و در آلمان با امپراتور کن راد سوم ملاقات و هردو راضی و عزیمت اورشلیم کرد .اما جالب اینکه این هر دو اپراتور قبل از اینکه از جنگ ترکان نگران باشند از برخورد با یکدیگر تشویش داشتند. بالاخره هر دو پادشاه درراس لشکریان خود بهسوی قسطنطنیه حرکت کردند .پادشاه فرانسه چند بار به وسوسه شد که بهجای بیتالمقدس فقیر ، قسطنطنیه ثروتمند را بانام فرانسه تصرف کند.شاید به همین دلیل بود که امانوئل کومنن امپراتوری رم شرقی با دادن کمکهای سخاوتمندانه ، صلیبیون را به سمت آسیای صغیر هدایت کرد.در همین سفر بود که الینور ملکه فرانسه گرفتار یک ماجرای عشقی پرسروصدایی در انطاکیه شد.
در این زمان روابط امانوئل با قلیچ ارسلان دوم سلجوقی بهقدری نزدیک شده بود که به دو دوست بیشتر شباهت داشت. اما این رفاقت را از پادشاهان صلیبی پنهان میکرد. دسیسه جدیدی که امپراتوری روم شرقی علیه همکیشان خود به کاربرد این بود که هرکدام از پادشاهان صلیبی را جداجدا و بافاصله از بیزانس به سمت سرزمین سلجوقیان بدرقه و رسمی میکرد. این نقشه را با قلیچ ارسلان در میان گذاشته بود. بنابراین پادشاهانی که فقط با سپاهیان خود با ترکان درگیر میشدند ، بیشترشان از بین می رفتند. لویی هفتم و کنراد با تعداد کمی از سپاهیان خود به اورشلیم رسیدند .
دو پادشاه به همراه پادشاه لاتین اقدام به لشکرکشی تشریفاتی به دمشق کردندکه با مقاومت جانانه اتابکان زنگی روبرو شدند وعقب نشینی کردند .دو پادشاه پس ازتوقف کوتاه با فلاکت به سر زمین های خود بازگشتند و جنگ دوم به پایان رسید (۱۱۴۶-۱۱۴۸).
شکست صلیبیون در جنگ دوم موجب تعجب مسیحیان شد و سن برنارد را که قول پیروزی از طرف باریتعالی به مردم داده بود و مورد تعقیب و سرزنش قراردادند. از همین موقع رفتهرفته در میان مردم شک و تردید نسبت به مبانی و عقاید دینی به وجود آمد .
سومین جنگ صلیبی
صلاحالدین ایوبی نهتنها نزد مسلمانان،بلکه از نظر اروپاییان نیز شاخصترین چهره جنگهای صلیبی ، مخصوصاً جنگ سوم است که به شهامت ،سخاوت ،فضیلت و مردانگی شهرت دارد. وی نام اصلیاش یوسف و لقبش الملک الناصر و کنیهاش ایوبی و اصالتاً کرد و پدرش نجم الدین بود.امیر نجم الدین در خدمت سلطان محمد سلجوقی (فرزند سوم ملکشاه )مامور امارت قلعه ترکیت شد .امیر نجم الدین درنتیجه لیاقت و فداکاری نسبت به اتابک عمادالدین زندگی حاکم موصل ، فرمانروایی شهر حاصلخیزی« زور»را به دست آورد. برادر نجم الدین نیز از مقبرین دستگاه اتابک شد. در زمان حیات عمادالدین و پس از مرگ به شیرکوه مهرداری سلطنت را عهدهدار بود.
شیرکوه از طرف نورالدین زنگی مامورفتح مصر شد و پس از سه بار لشکرکشی این سرزمین حاصلخیزی و ثروتمندو مرکز خلافت فاطمیان را تصرف کرد. امیر نجم الدین صاحب فرزند شد به نام صلاح الدین که از نوجوانی فنون اسبسواری و جنگآوری را در خدمت عمویش اسدالدین شیرکوه آموخت.وی دارای سجایای اخلاقی برجسته و صاحب مزایای فرماندهی نیز بود.در طول جنگ سوم صلیبی افسانههای بسیاری از جوانمردی او حتی در محافل مسیحیان نقلشده است.
صلاحالدین که در خدمت عمومی خود شیرکوه وزیر مصر در قاهره خدمت میکرد ، پس از فوت شیرکوه بر سر جانشینی او اختلاف بروز کرد تا اینکه جمیعاً صلاحالدین ایوبی را به وزارت پذیرفتند. خلیفه عباسی العاضد نیز وزارت او را تائید کرد .
در این دوره میان خلفای بغداد شاهزادگان سلجوقی بر سر شحنگی بغداد جنگ برقرار بود و از طرف دیگر فداییان اسماعیلیه نیز هر دو طرف مبارزه را با حر به ترور تهدید میکردند. حتی المسترشد بالله را که از الراشدبالله نیز که با سلطان مسعود در جنگ بود،در راه فرار به اصفهان به دست فداییان کشته شد.
با وزارت صلاحالدین ایوبی در مصر و تسلط خلفای عباسی بر بغداد ، پس از جنگ با پادشاه ضعیف سلجوقی ، خلیفه تصمیم گرفت با نزدیک شدن به صلاحالدین بنیاد با خلافت فاطمیان مصر را برچیند. این اقدام با میانجیگری نورالدین زندگی حاکم دمشق که با هر دو طرف یعنی خلیفه بغداد و ایوبی وزیر مصر روابط بسیار نزدیکی داشت عملی شد. نورالدین به خاطر اینکه دنیای اسلامی را در مقابل صلیبیون برای دفاع ،یکپارچه کند ، دستبهکار بندازی خلافت فاطمی مصر شد. زیرابه نظر او فاطمیان روابط پنهانی با صلیبیون علیه ایران و دستگاه خلافت برقرار کرده بودند علت این نزدیکی این بود که فاطمیان از اتحاد خلیفه و اتابکان علیه خود بهشدت نگران بودند و از طرف دیگر تصدی مقام وزارت توسط صلاحالدین، مقدمه سقوط فاطمیان بود.از جهت دیگر صلیبیون چون در لشکرکشی از طریق خشکی با کمبود مواد غذایی، طولانی شدن راه و غافلگیریهای دشمن روبرو میشدند ، دربی تصرف مصر بودند تا بهعنوان پایگاهی دریایی در حمله به اورشلیم مورداستفاده قرار دهند.
صلاحالدین با همکاری پدرش امیر نجم الدین که از طرف خلیفه عباسی عازم مصر شده بود ، مقدمات سقوط دستگاه خلافت فاطمیان را فراهم کرد .آخرین خلیفه فاطمی العاضدلدین الله در تاریخ ۵۶۷ با دسیسه صلاحالدین در بستر بیماری درگذشت و در تاریخ ۲۸۷ ساله این خلافت به پایان رسید و در مصر خطبه به نام خلیفه عباسی خوانده شد .
اما جنگ سوم چگونه آغاز شد؟ در عرض چهل سال آرامشی که به دنبال جنگ دوم تا شروع جنگ سوم میان مسلمانان و صلیبیون برقرار بود ، روزبهروز میان صلیبیون بر سر پادشاهی لاتین اختلاف عمیقتر میشد و باوجود تقاضاهای مکرر مسئولان سلطنت لاتین از پاپ برای اعزام نیروهای تازهنفس ،کمتر کسی تمایل به سفر به اورشلیم داشت. اما میان مسلمانان و حدت بیشتری برقرار میشد. در این زمان صلاحالدین حاکم مصر و سوریه شده بود.
جنگ سوم تقریباً از زمانی شروع شد که صلیبیون دست به اقدام جسورانهای زدند و بهسوی مدینه و کعبه لشکر کشیدند ولی از لشکریان مصری شکست خوردند( ۱۱۸۳). این اقدام دیوانهوار ، صلاحالدین را که چندین جنگوگریز با صلیبیون کرده بود ، در سال ۱۱۸۷ وادار کرد که دست به جنگ تمامعیار علیه صلیبیون بزند که به جنگ سوم شهرت دارد.جنگ سوم از نبرد حطین نزدیک طبریه شروع شد. در این جنگ صلیب اصلی توسط کشیش پرزوری حمل میشد پس از آنکه وی در این جنگ کشته شد صلیب به دست مسلمانان افتاد و صلاحالدین آن را به خدمت خلیفه به بغداد فرستاد.
صلاحالدین ایوبی شهر اورشلیم را محاصره کرد، اجازه داد مسیحیان با پرداخت فدیه مختصری بدون خونریزی تسلیم شوند ولی صلیبیون از قبول این شرط خودداری کردند .پس از دوازده روز اورشلیم بار دیگر به دست مسلمانان افتاد( ۱۱۸۷ ).به یهودیان اجازه اقامت مجدد در بیتالمقدس داد و بهشرط خلع سلاح شدن ، مسیحیان میتوانستند به اورشلیم رفتوآمد کنند.
خبر فتح اورشلیم اروپا را بار دیگر به هیجان درآورد. فردریک بار بررسی امپراتوری آلمان با سپاه گران بهسوی اورشلیم حرکت کرد . وی قبل از رسیدن به مقصد در رودخانه سالف در منطقه کیلیکیه غرق شد( ۱۱۹۰) و بقیه سپاهیان او عازم اورشلیم شدند. ریچارد اول معروف به ریچارد شیردل امپراتور انگلیس نیز عازم شد.وی از ترس اینکه مبادا در غیاب او پادشاه فرانسه فیلیپ اگوست ، اقدام به تصرف بریتانیا کند ، اصرار کرد که فیلیپ نیز بایستی همراه او عازم شود. هر دو پادشاه از طریق دریا رهسپار اورشلیم شدند .ریچارد در سر راه خود جزیره قبرس را تصرف کرد و به پادشاه لاتین اورشلیم که اینک سرگردان بود تقدیم کرد .ریچارد سپس شهر عکا را بار دیگر به دست آورد و عملاً وارد جنگ شد. وی بهعنوان سردار مشهور جنگ سوم صلیبی مدتها در اورشلیم باقی ماند، ولی فیلیپ به دلیل نگرانی از وضع کشورش به بهانه بیماری به کشورش بازگشت.
ریچارد برای خاتمه دادن به جنگهای صلیبی پیشنهاد کرد که خواهرش را به عقد ازدواج عادل برادر اصطلاح الدین درآورد، ولی کلیسا موافقت نکرده صلاح الدین پیشنهاد صلح به ریچارد داد و ریچارد نیز به دلیل نگرانی از کشورش صلح را پذیرفت اما زمانی که متوجه شد صلاح الدین پیشنهاد صلح به ریچارد داد وریچارد نیز به دلیل نگرانی از کشورش صلح را پذیرفت .اما زمانی که متوجه شد صلاح الدین در مصر با شورشهایی روبرو است از پذیرش صلح خودداری کرد و یا فا را محاصره نمود.هر دو سردار شایسته از ادامه جنگ و شورشهای پراکنده در سپاهشان خسته شده بودند و در پی راهی بودند تا با حفظ وضع موجود صلح را برقرار و به جنگ خاتمه دهند. بالاخره در سال ۱۱۹۲ بین طرفین قرارداد صلحی امضاءشد و مقرر گردید که شهرهای ساحلی که در دست مسیحیان است در اختیار آنان باقی بماند و اورشلیم در تصرف مسلمانان باشد .رفتوآمد زائران آزاد شد منتهی بدون حمل اسلحه. این قرارداد برای مدت سهساله امضا شد و ریچارد برای بازگشت به انگلیسی به کشتی نشست .صلاح الدین که هنگام امضا ءقرارداد بیمار و در آستانه مرگ بود در سال ۱۱۹۳ با جانشین کردن فرزندش فوت کرد .بهاینترتیب جنگ سوم که از مهمترین مراحل جنگ صلیب بود به پایان رسید.
چهارمین جنگ صلیبی
جنگ سوم ازنظر حضور امپراتوری بزرگ اروپا با سپاهیانی عظیم ازیکطرف نشان از اهمیت جنگ میداد و از سوی دیگر مشخص شد که اروپا آخرین حربههای دفاعی خود را برای تصرف اورشلیم رو کرد،مسلمانان هم از ادامه جنگ خسته شده بودند .مواردی متعددی از شورش و طغیان علیه صلاح الدین در میان نظامیانش بروز کرده بود.بنابراین جنگ سوم آخرین نمایش قدرت طرفین نبرد بود . به همین دلیل جنگ چهارم به جنگ صلیبیون علیه مسیحیون تبدیل شد. تا مرگ صلاح الدین احتمالاً امید به ادامه جنگ با برطرف اورشلیم میان مسیحیان احیاء کرد ،درحالیکه شوق مذهبی آنان فروکشی کرده بود.
این بار شوق تصرف سرزمین ثروتمند مصر را در دل صلیبیون انداختند. برای رسیدن به مصر که ضمناً پایگاه مناسبی برای دستیابی به اورشلیم خواهد بود ،و نیازمند کشی بوند. انجام این مهم فقط باقدرت دریایی و نیروهای مسیرمیشد. تجار و نیزی نیز بیمیل نبودند که از وجود قدرت نهفته و در دل صبور و صادق صلیبیون برای رسیدن به مقاصد سودا گرایانه خود بهره بگیرند. و همین دلیل و نیز حاضر شد صلیبیون را با کشتی به مصر منتقل کند و بهشرط آنکه نیمی از سرزمینهای تصرفشده را به این جمهوری کوچک بدهند. منتهی ونیزی پنهانی هم با مصریها به هم با مسلمانان بیتالمقدس وارد مذاکره شدند که از حمله مسیحیان به این دو منطقه جلوگیری کنند زیرا مصر و مسلمانان منطقه شامات است بازار سنتی و نیری ها بود و این سو داگران حاضر نبود برای رضایت کلیسا بازار خود را از دست بدهند .و نیروها میگفتند اول نیروهایی هستیم یعنی تاجریم،سپس مسیحی.
و نیزی ها از همکاری با صلیبیون دو هدف مهم را دنبال میکردند که به همین دو دلیل جنگ چهارم صلیبی ازآنجهت اهمیت دارد که نشان از عمق بیایمانی و پولپرستی صلیبیون میدهد که حتی به فتوا و تکفیر پاپ هم توجهی نشد. اول اینکه رئیسجمهور و نیز اعلام کرد که بهجای بخشی از هزینهها و کرایه کشتیها در تصرف بندر زارا به ونیزیها کمک کنند . این بندر بعدازو نیز مهمترین بندر آدریاتیک بود که به مجارستان تعلق داشت رقیب و نیز بود. علیر رغم تحریم این اقدام از طرف پاپ ، بندر زارا که مسیحی نشین بود از طرفی صلیبیون قتل و غارت شد .
اما اقدام دوم که بسیار پراهمیتتر از دلیل اول بود اینکه نیروها ، بیزانسیها را در تجارت مدیترانه و اطراف آن رقیب خود میدانستند ،بنابراین در سال ۱۲۰۴ به تحریک تجار ونیزی، بیزانس به دست صلیبیان هیچگاه در غم «نجات مزار مقدس »نبودند ، بلکه فقط به غارت و تصرف برای التیام فقروگرسنگی خود رهسپار جنگها شدند.
صلیبیان در بیزانس تشکیل امپراتوری لاتین را بهجای امپراتوری بیزانس (یونان )برای مدت ۶۰ سال اعلام کردند. به شیوه اروپای غربی و به تقلید از سنت ژرمنی ، نظام فئودالی را نیز به اجرا گذاشتند. بالاخره مردم ناراضی بیزانس گرچه از امپراتوران خود نیزدلخشو بودند، در سال ۱۲۶۱ علیه اروپاییان دست به شورش زدند و آنان را قتلعام و مجدداً امپراتوران بیزانس را برقرار کردند.
آنچه بیشتر جنگهاصلیبی را بهعنوان یک اقدام وحشیانه و تحت لوای پرچم کلیسا در افکار جهانیان بدنام کرد، به حرکت درآوردن کودکان بهسوی اورشلیم بود، زیرا عدهای معتقد بودند که چون صلیبیون گناهکار بودند شکست خوردند. در سال ۱۲۱۲ دختران و پسرانی که تحت تأثیر تبلیغات دینی و برانگیختن شور نوجوانی قرارگرفته بودند بدون اجازه اولیاءخود پنهانی عازم جنگ شدند. گروهی از این نوجوانان در دریا غرق و بقیه بهعنوان برده به مصریان فروخته شدند .جالب اینکه اولیاء کلیسا با این اقدام رسماً مخالفت کردند ولی این آتشی بود که کلیسا روشن کرده بود و دیگر خود قادر به مهار آن نبود.
خانم احمد صادقی عزیز بسیار عالی بود