روسیه تزاری؛ تنها ابرقدرت توسعه نیافته تاریخ اروپا
ساختار تزاری
در حالی که روسیه از سده ی پانزدهم تا ۱۹۱۷ در حال گسترش بود و تنوع قومی بیشتری می یافت ، تحت فرمانروایی دیکتاتوری به نام تزار ، کشوری فقیر باقی ماند. تزار ها بر دولت روسیه فرمان می راندند و کشور را ملک شخصی خود می دانستند که {گویا} آن را خدا به آنها واگذاشته بود تا اداره کنند ، هنگامی که تزار از دنیا می رفت یک عضو دیگر خانواده ی او به قدرت می رسید.
قدرت متمرکز تزار
طبقه ی کوچک اشراف به تزار خدمت می کردند، آنها دستور ها را به اجرا درمی آوردند و به جمع آوری مالیات می پرداختند. برخی از اشراف از زمره ی خانواده های ثروتمند و قدرتمندی بودند که هزاران جریب زمین در اختیار داشتند، تزار ها معمولا مشاوران خود را از اعضای این خانواده ها برمی گزیدند. با وجود این اکثر اشراف مقدار کمی زمین را در اختیار خود داشتند، آنها نه ثروتمند بودند و نه قدرتمند.
گذار از فئودالیسم
اکثریت قاطع روس ها را دهقانان فقیر ، سختکوش و با ایمان تشکیل می دادند. دهقانان پر کار بر روی قطعه زمین های کوچک متعلق به یک اشراف زاده یا دولت امرار معاش می کردند. هرچند که دهقانان غالبا از روی فقر سر به شورش می گذاشتند ولی هیچگاه به طور جدی قدرت اشراف یا تزار را مورد تهدید قرار نمی دادند. با وجود این، در سده ی نوزدهم دو گروه تازه در روسیه سر برآوردند که با نظام سیاسی و اقتصادی کشور به چالش برخاستند. یکی از این دو گروه دانشجویان دانشگاه ها و دیگر روس های دانش آموخته بودند و گروه دیگر کارگران کارخانه ها.
پایان تزار
در فوریه سال ۱۹۱۷ روسیه سلطنتی نصف اروپا یک سوم آسیا به عنوان یکی از مقتدر ترین، کم تمدن ترین و تسخیر ناپذیر ترین دولت های زمان شهرت داشت. معذلک در در سه روز، سلسله ی رومانف ها ، که از سه قرن پیش سلطنت می کرد ناگهان از میان رفت و در حدود هشت ماه بعد حزب بلشویک که تا آن موقع ناشناس بود در مسند قدرت قرار گرفت و شروع به دگرگون ساختن کامل اجتماع روسیه کرد. در سال ۱۹۶۰ می توان گفت که حزب بلشویک چهره ی نیمی از دنیا را بطور کلی عوض کرد و قسمت قابل ملاحظه ای از بقیه آن را تحت تاثیر قرار داده است. این دو گروه در سال ۱۹۱۷ انقلابی برپا داشتند که به حکومت تزاری در روسیه پایان داد.
عالی بود لطفا درباره اقدامات کاترین کبیر هم مطلب بگذارید