همه چیز در مورد یونان باستان

همه چیز در مورد یونان باستان

یونان باستان اولین کشور متمدن در اروپا بود و در قسمت شرقی دریای مدیترانه قرار داشت. شهر های قدرتمند، فیلسوفان و دانشمندان بزرگی در یونان باستان ظهور کردند. یونان باستان همچنین زادگاه دموکراسی نیز می باشد.
تاریخچه
شهروندان حوضه دریای اژه : تمدن در قسمت شرقی دریای مدیترانه، حدود ۳۰۰۰ سال قبل میلاد حضرت مسیح در جزیره کرت به وجود آمد. مینوسی ها (لقب ساکنین جزیره کرت) ملوانان بسیار قهاری بودند و از این راه نیز ثروتمند شدند. در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد، میکانیان یک شهر مهم در جنوب یونان را فتح کردند و کنترل کرت را بدست گرفتند. ۳ قرن بعد دوریان ها از سمت شمال به یونان حمله کردند و میکانیان را به آسیا راندند.شهرستان ها : در حدود ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، دوریان ها و ایونیان که در قسمت شرقی یونان زندگی می کردند شروع به ساخت شهر های بزرگ کردند. این شهر ها دولت و ارتش خود را داشتند و کاملا مستقل بودند. دو شهر بسیار قدرتمند آنها اسپارتا و آتن نام داشتند. اسپارتا مستحکم ترین و قوی ترین شهر بود که با سرباز های بسیار و ارتشی بزرگ محافظت میشد. آنها عاشق جنگ بودند. اسپارتا روستا های اطراف را متحد کرد و ارتش خود را برای فتح و آوردن برده به کشور های همسایه می فرستاد. در سوی دیگر آتن در مبادله، علم و دانش و زمینه های دیگر بسیار موفق بود. آتن اولین شهری بود که دولت دموکرات را بر پا کرد.

 

جنگ با ایرانیان : در حدود ۵۰۰ سال قبل از مسیح امپراطوری ایرانیان تحت حکومت داریوش به بسیاری از شهرای آسیایی یونان حمله کردند. در حدود ۱۰ سال بعد، حمله ایرانیان به سرزمین های اصلی یونان نیز کشیده شد. ارتش یونان با رهبری فرمانده اهل اسپارتا با ایرانیان جنگیدند و آنها را شکست دادند.جنگ های پلوپونز : تحت حکومت پریکلس، آتن به قدرتمند ترین شهر یونان تبدیل شد و کنترل اکثر قسمت های شرقی یونان را در دست گرفت. پریکلس تصمیم داشت آتن را به شهری زیبا و دارای معابد گوناگون تبدیل کند. هنر، فلسفه و دانش عمومی در آتن بسیار حائذ اهمیت بود. اسپارتا از ترس اینکه آتن بیش از حد قدرتمند شود، در حدود ۴۳۱ سال قبل از مسیح به آنها حمله کرد و جنگی میان این دو شهر شکل گرفت. تقریبا ۱ سال بعد طاعون بیش از یک سوم جمعیت آتن را کشت و بعد از آنکه ضعیف و ضعیف تر شدند سرانجام تسلیم ارتش اسپارتا شدند. هرچند که اسپارتا نهایتا ۳۰ سال بر آتن حکومت کرد و بعد از آن توسط تیبوس شکست خورد.

حکومت مقدونیه : هر چه نظام یونان ضعیف تر میشد مقدونیه که در شمال یونان قرار داشت به قدرت بیشتری می رسید. بعد از آنکه پادشاه فیلیپ دوم یونان را فتح کرد، در ۳۳۶ سال قبل از میلاد، پسرش اسکندر به قدرت رسید. او تصمیم داشت ایران را فتح و تا جایی که ممکن است در شرق پیشروی کند. اسکندر کبیر، تفکر و سبک زندگی یونانی را در آسیای غربی و خاورمیانه گسترش داد. اسکندر کسی را برای جانشینی خود مشخص نکرد و به همین دلیل بعد از مرگش فرماندهان زیادی بر سر قدرت با یکدیگر جنگیدند و امپراطوری او به چندین کشور تقسیم شد.

 

اسکندر کبیر در میدان نبرد

حکومت رومی ها : در حدود ۱۴۰ سال قبل از میلاد مسیح رومی ها کنترل یونان را به دست گرفتند. آنها تا ۳۹۵ سال بعد از مسیح بر یونان حکومت کردند تا اینکه بخشی از امپراطوری بیزانس شدند.

زندگی روزمره در یونان باستان

مردان در راس امور خانواده های یونانی قرار داشتند. ثروتمندان برده هایی داشتند که در خدمت زنان خانه بودند. بردگان می بایست از کودکان مراقبت و  به کار های خانه نیز رسیدگی می کردند. بیشتر خانواده های یونانی ازدواج فرزندان خود را از قبل برنامه ریزی می کردند. دختران در سنین پایین و پسران در جوانی ازدواج می کردند. جامعه یونان باستان از دو قشر شهروند رسمی و شهروند غیر رسمی تشکلی میشد. مردان و نجیب زادگان شهروندان رسمی، زنان و برده ها و سربازان، شهروندان غیر رسمی بودند. تنها شهروندان رسمی اجازه تحصیل داشتند. در آتن به محصلان موسیقی، خواندن و نوشتن و ریاضی آموزش می دادند. آنها همچنین به تمرین های بدنی مانند دویدن، پریدن و کشتی اهمیت زیادی می دادند. نظام آموزشی در شهر اسپارتا بسیار متفاوت بود. آنها کودکان را به مدرسه های نظامی می فرستادند تا در اینده سربازان ماهری شوند. غذای مردم یونان عمدتا از گندم و جو بود.

نان غذای اصلی آنها بود ولی ماهی، تخم مرغ، سبزیجات و میوه نیز استفاده می کردند. مردان و زنان یونانی لباس هایی از جنس کتان و پشم که بلندی آن تا زیر زانوهایشان بود، بر تن می کردند. آنها همچنین یک کمربند نیز به دور کمرشان  می بستند. بلندی لباس زنان تا پاشنه پای آنها بود. در یونان باستان خانه ها بسیار کوچک بودند زیرا به خاطر شرایط آب و هوایی اکثر اقلام مصرفی خارج از خانه نگه داری می شدند. دیوار خانه فقرا از جنس آجر و کف خانه از کلوخ بود اما خانه های ثروتمندان از سنگ ساخته میشد و آنها برای آشپزی، غذا خوردن و خوابیدن اتاق های جداگانه ای داشتند.

فلسفه ، علم و هنر 

یونان باستان به لطف متفکران و فیلسوفان بزرگی که داشت بسیار معروف شد. سقراط، افلاطون و ارسطو فیلسوفان بزرگی بودند که برای هرچیزی به دنبال جوابی منطقی می گشتند. اگرچه بیشتر مردم یونان نظریه های فیلسوفان را باور نمی کردند. در حدود ۳۹۹ سال قبل از میلاد مسیح سقراط به دلیل تعالیمش و باور نداشتن بر خدای یونانیان به مرگ محکوم شد. اشعار و نمایش نامه های معروف، امروزه نیز در سالن های تئاتر به نمایش در می آیند و معماران بناهای زیبایی به سبک معماری یونان باستان طراحی می کنند.

دینیونان باستان به لطف متفکران و فیلسوفان بزرگی که داشت بسیار معروف شد. سقراط، افلاطون و ارسطو فیلسوفان بزرگی بودند که برای هرچیزی به دنبال جوابی منطقی می گشتند. اگرچه بیشتر مردم یونان نظریه های فیلسوفان را باور نمی کردند. در حدود ۳۹۹ سال قبل از میلاد مسیح سقراط به دلیل تعالیمش و باور نداشتن بر خدای یونانیان به مرگ محکوم شد. اشعار و نمایش نامه های معروف، امروزه نیز در سالن های تئاتر به نمایش در می آیند و معماران بناهای زیبایی به سبک معماری یونان باستان طراحی می کنند.
مردمان یونان باستان بر خدایان زیادی اعتقاد داشتند. خدایان و الهه های یونانی با اینکه شبیه انسان ها بودند اما قدرت های ماورایی زیادی داشتند.

برای مثال آنها می توانستند آینده را پیشگویی کنند و زندگی جاودانه داشته باشند. عامه مردم گمان می کردند که خدایان و الهه ها اعمال آنها دائما مشاهده می کنند و زیر نظر دارند. آنها معتقد بودند خدایان از طریق وحی و در مکان های مقدس با کشیشان سخن می کنند.. مهمترین مکان مقدس آنها معبد دلفی بود. زئوس بزرگترین خدای یونان باستان بود. او و همرس هرا، به همراه سایر خدایان و الهه ها در کوه المپیوس زندگی می کردند. آفرودیت و اروس خدای عشق، آپولو خدای شب، ارس خدای جنگ و آتنا خدای حکمت بودند.

سیاست
ایده دموکراسی که به معنی تعیین دولت توسط مردم است اولین بار در یونان باستان مطرح شد. آتن اولین شهری بود که دموکراسی را اجرا کرد. تمام کسانی که قوانین را وضع و تصویب می کردند عضو مجلس خبرگان ( هیئت جوری) بودند. از بین ۳۰۰۰۰ شهروند یونانی سالانه ۵۰۰ نفر برای کمک به اداره شهر انتخاب می شدند. آنها مقداری حقوق دریافت می کردند زیرا دیگر قادر به انجام شغل قبلی خود نبودند.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. Arash می گوید

    چرت چرا مینویسید،؟اگه یونانیها ایرانیهارو شکست دادن پس چطور اتن پایتختشو تصرف کردن

  2. ܩܲܪܸܝܠ ܣܘܿܠܛ می گوید

    اطلاعات جامع و مفیدی در باره یونان کهن داده شده و بیطرفی و راستگویی بارزی در خودش داره. سپاس از شما.
    ما خاورمیانه ای ها به عنوان کسانی که از تمام تمدن باستانی و پیشامدرنمون تنها چند ساختمان مخروبه، تعداد ناچیزی اثار هنری مبتدی و بی ظرافت، اندوخته ای از سخنان کلیشه ای عارفانه و خرافی، سنگ نبشته هایی ناخوانا که خودمون از پس خوندنش بر نیومدیم ( و اروپاییا رمزگشایی نمودن) و چند اسم ناشناخته در اثار نویسندگان یونان و روم به یادگار مونده و جوامعمون مثل جنگل بی قانون، شهرهامون فرسوده و غیراصولی، سبک زندگیمون فلاکتبار و نوآوری علمیمون هیچه، و سده های درازی هست که قافیه رو به غرب باختیم و صادراتمون فقط نفت و پناهنده خلافکار هستن بیش از حد به پیشرفتهای غرب و گذشته ی ثبت شده شون حسادت و عناد می ورزیم. در یونان کهن، روم، حتی کشورهای به زعم برخی «بی تمدن» شمال و شرق اروپا، افراد زیادی در دوران مختلف بودند که اندیشه های نوین و سنت شکنانه داشتند،نامشون معلومه و اثارشون فراوان. همچنین حتی در جهان باستان حداقل تمدن یونانی زنی فرهیخته به نام «هیپاتیا» در اسکندریه عرضه نموده، که اثارش همچنان مورد بررسی هستن و توسط مسیحیان فلسفه ستیز کشته شد. در خاورمیانه ی باستان هیچ اندیشه فلسفی و هیچ کنش علمی رخ نگرفت، هیچ مرد یا زن سرشناسی پدید نیومد تا بخواد کتابی بنویسه. در دوران پسا اسلامی هم با زور ترجمه اثار یونانی کهن دانش پدید اومد، اما هیچ اندیشمند مستقلی نداشتیم که نوآوری و کشفی بکنه و همه محدود به جزمیت دینی، انکار طبیعت، پرستش ماورا و تقلیل در چهارچوب مذهب بودند. آثار هنری تصویری ما هم بسیار کودکانه، ساده و در موارد نقاشی و تندیسکاری حرام بودن. دستگاه تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک از دیوان زنادقه عباسیان ضعیفتر نبود، اما اروپا به برکت سنت فردگرایانه و آزاداندیشی یونان و روم تونست راهشو بیرون بکشه، کاری که ما با درجا زدن، تشتت، تفکر گله وارانه و اختراع دوباره چرخ نتونستیم.

    غرض از این قلمفرسایی توهین به نیاکان، تقدیس غرب و یا اشاعه ناامیدی نیست. مسئله فقط اینه که ما قبل از یادگیری اصول تفکر نقادانه و همراستا با قوانین طبیعت، واقعگرایی، دوراندیشی، شجاعت چالش کشیدن عرف و اصول جزئی ، تکریم از سنت شکنی خردمندانه و الگوگیری از طبیعت و روان خود در نوآوری نمیتونیم ایرادهای غرب رو متذکر بشیم و به تاریخ پراغراقی ببالیم که نه در تولیدش نقش داشتیم، نه سنت نگارشیش کار ماست و نه توانایی راستی آزماییشو داریم. یادگیری اندیشه در چهارچوب طبیعت به سبک یونان راه پیشرفته، نه تقلید کورکورانه در امور مادی.

ارسال یک پاسخ