سلوکوس یکم
سلوکوس یکم نیکاتور (/səˈljuːkəs naɪˈkeɪtər/ پیش از میلاد ۳۵۸ – سپتامبر ۲۸۱ پیش از میلاد; یونانی باستان: Σέλευκος Νικάτωρ Séleukos Nikátōr “سلوکوس پیروز”) یکی از اعضای دیادوخوی (ژنرال های شورشی, نزدیکان, و دوستان اسکندر مقدونی که پس از مرگ او برای بدست گرفتن قدرت امپراتوری او در تلاش بودند).[A] سابقا به عنوان ژنرال پیاده نظام در ارتش اسکندر مقدونی خدمت می کرد,
او در نهایت عنوان باسیلئوس[B] را کسب و امپراتوری سلوکی را بنا نهاد او بیشتر قلمرو اسکندر مقدونی در آسیا را به قلمرو خود ضمیمه کرد. پس از مرگ اسکندر و در خلال جنگهای دیادوخوی، سلوکوس دودمان سلوکی و سپس امپراتوری سلوکی را بنیاد نهاد. سلوکوس یکم نیکاتور، پس از اعلام پادشاهی خود در آسیا، به نیرومندترین پادشاه مقدونی در امپراتوری پیشین اسکندر تبدیل شد و نفوذ او حتی از بطلمیوس یکم هم بیشتر بود.
پس از فتوحات اولیه، بیشتر وقت سلوکوس به گسترش امپراتوری و تنظیم اداری گذشت. نظام ساتراپ های هخامنشی دست نخورده باقی ماند و تنها مأموران مالیاتی از هرگونه پاسخگویی به شسبها آزاد شدند و تنها در برابر خزانهدار کل مسئول بودند. سیستم «پولیس» که در آن، شهرها به صورت واحدهای مستقل از شسبها اداره میشدند و خودمختاری داشتند، در سرزمینهای شرقی نیز پیاده شد. در این نظام، شهرها و زمینهای اطراف آنها، تنها در برابر شخص پادشاه پاسخگو بودند و طبقه حاکمه آنها که از اشراف تشکیل میشد، در امور داخلی شهر و اداره زمینهای کشاورزی اطرافشان استقلال داشتند.
شسبها و حاکمان تحت اختیار آنها عامل اداره زمینهای کشاورزی در بقیه مملکت بودند و درآمد آنها را به خزانه مملکت میریختند. نظام پولیس در ایران بیسابقه نبود و شهرهایی مانند بابل و شوش عملاً از این سیستم بهره میبردند، اما رسمی شدن این نظام در زمان سلوکیان منجر به رشد طبقه اشرافی در شهرها شد و آنها را به عنوان مراکز فرهنگی، علمی، و اقتصادی مستقل از روستاها درآورد.
از سال ۲۹۴ تا ۲۸۶ پ.م. سلوکوس به جنگ با دمتریوس، پسر آنتیگون پرداخت و پس از شکست دمتریوس در جنگ و اسیر شدن او به دست سلوکوس در کیلیکیا، دمتریوس تا دم مرگ شراب خورد! در همین زمان، مردم آناتولی از سلوکوس دعوت کردند که برای خلع لیسیماخوس به آنجا لشکرکشی کند. لیسیماخوس در سال ۲۸۱ پ م در جنگ کوروپدیون شکست خورد و کشته شد. سلوکوس به این ترتیب توانست تمام آناتولی را نیز تحت اختیار خود بگیرد. به نظر میآمد که سلوکوس قادر خواهد بود امپراتوری اسکندر را احیا کند.
اما دست سرنوشت از آستین بطلمیوس کرانوس، پسر مغضوب بطلمیوس یکم و برادر بطلمیوس دوم فیلادلفوس، که در دربار سلوکوس به سر میبرد، درآمد و در سواحل تراکیه، سلوکوس را به ضرب خنجر کشت (۲۸۱ پ. م). بطلمیوس کرانوس برای مدت کمی تاج سلطنت را به سرگذاشت، اما بهزودی، پسر سلوکوس، آنتیوخوس یکم، جای پدر را گرفت.
آنتیوخوس یکم فرزند ارشد سلوکوس و آپاما، دختر یکی از اشراف سغد بود. آنتیوخوس در جنگهای اولیه پدرش علیه دمتریوس و آنتیگون شرکت کرده بود، اما در زمان قتل سلوکوس، به عنوان حاکم شرق، در پایتخت خود در بلخ به سر میبرد. قتل سلوکوس ضربه سنگینی به امپراتور جوان بود و سالها وقت او را برای استحکام دوباره سلطنت سلوکی در غرب گرفت.
خانواده و جوانی
سلوکوس فرزند آنتیوخوس بود.تاریخدان یونیانوس یوستینوس ادعا می کند که آنتیوخوس یکی از ژنرال های فیلیپ دوم مقدونیه بود ، اما در منابع دیگر چنین ژنرالی ذکر نشده است ، و چیزی از حرفه فرضی وی تحت عنوان ژنرال فیلیپ مشخص نیست. این امکان وجود دارد که آنتیوخوس عضو یک خانواده بزرگ نجیب زاده مقدونی باشد. مادر سلوکوس ظاهراً لائودیس نامیده می شد ، اما هیچ چیز دیگری از او مشخص نیست. بعداً ، سلوکوس تعدادی از شهرها را به نام والدین خود نامگذاری کرد.[۱] سلوکوس در اوروپوس ، واقع در شمال کشور مقدونیه بدنیا آمد.
درست یک سال قبل از تولد وی (اگر سال ۳۵۸ پیش از میلاد بعنوان محتمل ترین تاریخ پذیرفته شود) ، پایونیایی ها به این منطقه حمله کردند. فیلیپ مهاجمان را شکست داد و تنها چند سال بعد کاملاً آنها را تحت سیطره مقدونیه در آورد.[۲] سال تولد سلوکوس مشخص نیست. یوستین ادعا می کند که در طول نبرد کوروپدیوم ۷۷ سال داشت که سال تولد وی را در سال ۳۵۸ قبل از میلاد مسیح قرار می داد. آپیان می گوید که سلوکوس در طول نبرد ۷۳ ساله بود و این بدان معنی است که سال ۳۵۴ قبل از میلاد سال تولد او خواهد بود،
با این حال یوسبیوس سزارا می گوید که، سلوکوس ۷۵ ساله بوده و به این ترتیب سال ۳۵۶ پیش از میلاد سال تولد او خواهد بود و سلوکوس را در هم سن اسکندر مقدونی معرفی می کند، این احتمالاً تبلیغاتی است که از طرف سلوکوس انجام می شده تا او با اسکندر مقایسه شود.[۳] در سن نوجوانی ، سلوکوس به عنوان خدمتکار پادشاه انتخاب شد. مرسوم بود که همه فرزندان مذکر خانواده های نجیب زاده ابتدا در این مقام و بعداً به عنوان افسران ارتش پادشاه خدمت کنند.[۱]
شماری افسانه، مشابه مواردی از افسانه ها که درباره اسکندر مقدونی گفته شده است ، درباره سلوکوس نیز بیان شده است. گفته می شود که آنتیوخوس قبل از عزیمت به پسرش به همراه اسکندر به نبرد با پارس ها گفت که پدر واقعی او در واقع خدای آپولو است. آپولو یک حلقه با یک شی لنگر مانند را به عنوان هدیه ای برای لائودیس گذاشته بود. سلوکوس نیز دارای یک نشان تولد به شکل لنگر روی بدنش بود. گفته شده که فرزندان و نوه های سلوکوس نیز دارای این نشان بودند. این داستان شبیه به افسانه هایی است که درباره اسکندر گفته شده است. به احتمال فراوان این داستان ها صرفاً تبلیغاتی توسط سلوکوس است و احتمالاً این داستان ها را اختراع کرده تا خود را به عنوان جانشین حقیقی اسکندر معرفی کند.
شما دارین دروغ میگین که مردم ایران در حال حاضر از نژاد آریایی هستند..خیر ایرانیان از نسل یونانیان هستند و خون یونانی دارند از زمانی که اسکندر کبیر به فلات ایران آمد و فرمانروایی کرد فرهنگ هلنی را وارد ایران کرد.