تاریخچه، توسعه و ویژگی های خط براهمی

خط براهمی اولین سیستم نوشتاری است که پس از خط سند در هند توسعه یافته است. این یکی از تأثیرگذارترین سیستم های نوشتاری است. تمام خط های مدرن هندی و چند صد خط موجود در جنوب شرقی و شرق آسیا از براهمی گرفته شده اند.

ستون اشوکان لومبینی
ستون اشوکان لومبینی

واحدهای نوشتاری اصلی آن به جای نمایش حروف بی صدا (C) و صدادار (V) منفرد، هجاهایی از انواع مختلف را نشان می دهد (مانند CV، CCV، CCCV، CVC، VC). دستخط  هایی که بر این اساس کار می کنند معمولاً به عنوان هجاها طبقه بندی می شوند، اما از آنجا که جزء V و C نمادهای برهمی به وضوح قابل تشخیص هستند، به عنوان یک سیستم نوشتاری آلفا-هجایی طبقه بندی می شوند.

منشأ خط براهمی

یک سوال در مورد منشأ خط براهمی این است که آیا این سیستم از خط دیگری نشأت گرفته است یا یک اختراع بومی بوده است. در اواخر قرن نوزدهم پس از میلاد، گئورگ بولر این ایده را مطرح کرد که برهمی از خط سامی گرفته شده است و دانشمندان برهمن آن را برای مطابقت با آوایی سانسکریت و پراکریت اقتباس کرده اند. هند در قرن ششم قبل از میلاد در معرض نوشتار سامی قرار گرفت، یعنی زمانی که امپراتوری هخامنشی ایران کنترل دره سند (بخشی از افغانستان، پاکستان و شمال غربی هند امروزی) را به دست گرفت. زبان “آرامی” زبان مدیریت دولتی ایران باستان بود و اسناد رسمی با خط سامی شمالی نوشته می شد.

کتیبه های یونانی و آرامی توسط شاه آشوکا
کتیبه های یونانی و آرامی توسط شاه آشوکا

در همین زمان خط دیگری نیز در این منطقه به وجود آمد که به نام خاروستی(Kharosthi) معروف بود، که در منطقه دره سند مسلط باقی ماند، در حالی که خط براهمی در بقیه هند و سایر مناطق جنوب آسیا به کار می رفت. اگرچه ما اطمینان داریم که خاروستی اقتباسی از زبان سامی است، ارتباط بین براهمی و سامی همچنان نامشخص است.

در قرن دوم پیش از میلاد، خط براهمی گسترده‌تر می‌شود و ما همچنین می‌توانیم ظهور تغییرات منطقه‌ای مشخص را تشخیص دهیم.

موضع دیگری توسط پروفسور K. Rajan مطرح شده است، که استدلال کرده است که پیشرو خط براهمی سیستمی از نمادها است که بر روی علائم گرافیتی واقع در چندین سایت در تامیل-نادو (جنوب هند) یافت می شود. در این منطقه صدها گرافیتی منقوش یا حکاکی شده بر روی سفال ها و صخره ها یافت شده است: برخی از این نمادها در انتهای کتیبه های براهمی یافت می شود. دیلیپ چاکرابارتی بر اساس شواهدی که در والام (جنوب هند) یافت شده است، از ارتباط بین نشانه‌های گرافیتی و براهمی پشتیبانی می‌کند، در آنجا تنها کتیبه‌های گرافیتی در مرحله اولیه وجود داشت، پس از آن ترکیبی از گرافیتی و خط برهمی در فازهای میانی، و تنها کتیبه‌های براهمی دیده می شد. در آخرین دوره ها تصویر مشابهی در حفاری در منگودی به دست آمده است. اینکه آیا براهمی واقعاً از گرافیتی نشأت می‌گیرد یا نه سخت است، اما ارتباط بین این دو سیستم را نمی‌توان رد کرد.

موضع سومی وجود دارد که مدعی است براهمی از خط سند، یک سیستم نوشتاری به کار رفته در تمدن سند گرفته شده استا که با پایان یافتن این تمدن از کار افتاد. کسانی که از این فرضیه حمایت می کنند به شباهت برخی از نشانه های این دستخط ها اشاره می کنند. با توجه به فقدان کامل شواهد مادی که هر دو سیستم نوشتاری را به هم مرتبط می کند، این دیدگاه هم حدس و گمان به نظر می رسد و هم تأیید آن دشوار است.

مهر تکشاخ - دستخط  ایندوس
مهر تکشاخ – دستخط  ایندوس

سؤال دیگر در مورد منشأ خط براهمی مربوط به قدمت آن است. تا چند دهه پیش، قدیمی‌ترین نمونه‌های با قدمت مطمئن موجود از خط براهمی به قرن سوم قبل از میلاد برمی‌گردد، یعنی زمانی که هند توسط امپراتوری موریا اداره می‌شد. این نمونه‌ها بر روی مجموعه‌ای از کتیبه‌های صخره‌ای سلطنتی که توسط امپراتور هند آشوکا (۲۶۸-۲۳۲ قبل از میلاد) یافت شد و معروف به فرمان های آشوکا یا کتیبه های آشوکان است.

علیرغم فقدان نمونه های قبلی، برخی از محققان استدلال کردند که خط براهمی زودتر از قرن سوم قبل از میلاد ایجاد شده است. این ادعا بر اساس ترکیب مجموعه‌ای از متون به نام برهماناها است که در قرن ششم قبل از میلاد به ادبیات ودایی پیوستند. برهماناها تنها بخش از مجموعه ودایی هستند که عمدتاً به نثر نوشته شده‌اند، برخلاف بخش‌های قبلی وداها که سرودهایی برای تلاوت هستند و مخصوصاً برای انتقال شفاهی طراحی شده‌اند. تصور ظهور نثر بدون پشتیبانی فن آوری نوشتن دشوار است. شواهد بیشتر از کار پانینی، دستور نویس مشهور هندی باستان که در قرن پنجم یا چهارم قبل از میلاد، اثری تأثیرگذار در تجزیه و تحلیل دستور زبان سانسکریت تألیف کرد، به دست می‌آید. بعید به نظر می رسد که چنین اثری در زمینه ای پیش از ادبی تولید شده باشد. دانش نوشتن در هند نیز توسط نویسندگانی ثبت شده است که تقریباً یک قرن قبل از زمان آشوکا به اسکندر مقدونی به هند پیوستند.

پایگاه ستون آشوکان، سرنات
پایگاه ستون آشوکان، سرنات

در اواخر قرن بیستم پس از میلاد، این تصور که برهمی قبل از قرن سوم پیش از میلاد سرچشمه گرفت، زمانی قوت یافت که باستان شناسانی که در آنورادهاپورا(Anuradhapura)در سریلانکا کار می کردند، کتیبه های براهمی را بر روی سفال های مربوط به دوره ۴۵۰-۳۵۰ قبل از میلاد بازیابی کردند.. قدیمی ترین این نمونه ها تک حروف هستند و تاریخ آنها از طریق تاریخ گذاری رادیوکربن مشخص شده است. زبان این کتیبه ها پراکریت هندی شمالی (هند میانه) است که یک زبان هندوآریایی است.

توسعه دستخط براهمی

بیشتر نمونه‌های براهمی که در هند شمالی و مرکزی یافت می‌شوند، نشان‌دهنده زبان پراکریت هستند. کتیبه های آشوکان در حال حاضر تغییرات جزئی منطقه ای را در خط براهمی نشان می دهد. در جنوب هند، به ویژه در تامیل-نادو، کتیبه های براهمی نشان دهنده تامیل است، زبانی متعلق به خانواده زبان های دراویدی، بدون وابستگی زبانی به زبان های هندوآریایی مانند سانسکریت یا پراکریت.

ستون قطعه آشوکا
ستون قطعه آشوکا

برخی از نمونه‌های تامیل(Tamil) از سفال‌های کتیبه‌دار یافت شده در اورایور (جنوب هند) به قرن اول قبل از میلاد یا قرن اول پس از میلاد می‌آیند. در آریکامدو (جنوب هند) نیز شواهدی از شکل اولیه تامیلی در کتیبه‌های براهمی وجود دارد که مربوط به قرن‌های اولیه پس از میلاد است. در این صحنه، کاراکترهای مختلف براهمی که مخصوصاً مطابق با آوایی تامیل اقتباس شده بودند، قبلاً  هم مورد استفاده قرار می گرفتند. نمونه‌هایی از تامیل در میان قدیمی‌ترین نمونه‌های براهمی که در آنورادهاپورا در سریلانکا یافت شده‌اند و زبانشان پراکریت است، شناسایی نشده‌اند.

در قرن دوم پیش از میلاد، خط براهمی گسترده‌تر می‌شود، و همچنین می‌توانیم ظهور تغییرات منطقه‌ای مشخص را تشخیص دهیم.

فرم مواد و استفاده

کتیبه های آشوکان بر روی صخره های تراشیده شده، غارها، تخته سنگ ها و ستون های صخره ای یافت می شود. همچنین نمونه‌هایی از کتیبه‌های کوتاه براهمی روی مهرهای کوچک ساخته شده از عاج، استخوان، سنگ و سفال داریم که مربوط به زمان موریان است. نمونه های دیگر از سفال ها و صفحات مسی است. با ظهور بودیسم به عنوان ایمان غالب در هند، کتیبه‌های براهمی را بر روی بناهای یادبودی که به عنوان «سوابق اهدایی» شناخته می‌شوند، می‌یابیم که نام اهداکنندگان مختلف را ذکر می‌کند. در اوایل قرن دوم پیش از میلاد، کتیبه های براهمی روی سکه ها آغاز شد.

اولین استفاده قابل شناسایی از خط براهمی که بر روی سطوح سرامیکی یافت شد برای نشان دادن مالکیت آن مورد بود.

استفاده از مواد فاسد شدنی به‌عنوان وسیله‌ای برای نوشتن، یک روش باستانی رایج در جنوب آسیا است، به ویژه برگ درخت خرما و پوست درخت غان. به عنوان سطوح نوشتاری قابل حمل و مقرون به صرفه، این مواد ایده آل هستند. شواهد مادی مستقیمی مبنی بر استفاده از برگ درخت خرما و توس قبل از زمان کتیبه های آشوکان یافت نشده است. این فقدان شواهد مستقیم می تواند بیشتر با سوگیری سوابق باستان شناسی به دلیل از بین رفتن شواهد در طول زمان ارتباط داشته باشد تا فقدان واقعی یک سنت مکتوب در مورد مواد فاسد شدنی. شواهد غیرمستقیم استفاده احتمالی از سطوح نوشتاری فاسد شدنی در سرنگاوراپورا در شمال هند به شکل آثاری از چوب توس، از سطوح مربوط به قرن بیستم به دست آمده است. دوره قرن ۱۰ تا ۷ قبل از میلاد. چاکرابارتی همچنین به وجود اقلام استخوانی اشاره می‌کند که به عنوان قلم احتمالی برای نوشتن روی برگ‌های خرما و پوست درخت غان توصیف شده‌اند، اما این اشیاء می‌توانند پیکان نیزه نیز باشند.

اولین استفاده قابل شناسایی از خط براهمی که بر روی سطوح سرامیکی یافت شد برای نشان دادن مالکیت آن مورد بود. در اواسط قرن سوم پیش از میلاد، اولین نمونه براهمی را می بینیم که برای ارتباط رسمی در تولید مهرها و روی کتیبه های آشوکان استفاده می شود. چند قرن بعد، براهمی در زمینه های مذهبی، هم در معماری و هم برای انتقال متون دینی به کار گرفته می شود.

کتیبه منگولام
کتیبه منگولام

اگر این دیدگاه را بپذیریم که استفاده از برهمی پیش از اولین نمونه‌های باستان‌شناسی شناسایی‌شده تا کنون است، می‌توان حدس زد که اولین استفاده از براهمی برای ثبت معاملات تجاری و سایر اشکال یا ثبت اسناد بوده است. این مبتنی بر این واقعیت است که در سراسر جهان زمانی که نیاز به ثبت اطلاعات در نتیجه افزایش شهرنشینی، پیچیدگی اجتماعی، مالیات و اتکای فزاینده به سیستم‌های توزیع مجدد برای پشتیبانی ضروری می‌شود، گرایش به افزایش سیستم‌های نوشتاری وجود دارد. فشار جمعیتی فزاینده در شمال هند، این روند تا قرن هفتم قبل از میلاد به خوبی در جریان بود. بعید است که شمال هند قادر به توسعه و حفظ چنین سطحی از دگرگونی اجتماعی و اقتصادی، از جمله ظهور شهرها و پادشاهی ها، در غیاب نوشتن باشد. اگر کار پانینی با کمک خط براهمی تولید شده باشد، می‌توانیم اضافه کنیم که در قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد این سیستم توسط دستور زبان‌های هند شمالی اصلاح و بهبود یافته است.

دستخط  های برگرفته از براهمی

در طول تاریخ طولانی توسعه آن، تعداد زیادی خط نوشته شده از براهمی وجود داشته است. بسیاری از خط‌های مشتق‌شده از براهمی برای مطابقت با آوایی زبان‌های مختلف اقتباس شده‌اند که در بسیاری از تغییرات خط مشتق شده‌اند. منشاء سیستم های نوشتاری متعددی که در حال حاضر در سراسر آسیا مورد استفاده قرار می گیرند، از جمله گورموکی، کانارسی، سینهالی، تلوگو، تایلندی، تبت ، جاوه ای و چندین مورد دیگر را می توان به خط براهمی ردیابی کرد.

مترجم:زهرا طاهری

منبع worldhistory

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ