لعن و نفرین یک محله پشت این نقاشی بود
بر روی پرده قدیمی تصویر قیام مختار تکیه دارقاضی در محله کن یکی از دیدنیهای این حسینیه قدیمی است. پرده پارچهای که تصویرش هر رهگذری را به تأمل وامیدارد.
یکی از خواندنیترین و قابل تأملترین روایتهای اهل شیعه روایت قیام مختار است. روایت انتقام وی از قاتلان حسین (ع). هنرمندان مکتب عاشورایی بهخصوص نقاشان بیشماری قیام مختار را به تصویر کشیدهاند.
قدیمیترین نقاشی قیام مختار هم مربوط میشود به محمد مدبر، نقاش ایرانی و یکی از دو بنیانگذار نقاشی قهوهخانهای بعد از حسین قوللرآقاسی است.
هنرمندی که پردههای حماسی وی زبانزد است و آثاری همچون «گودال قتلگاه»، «دارالانتقام مختار» «مصیبت کربلا»، و «عزیمت حضرت مسلم به کوفه» از او به یادگار مانده. قدیمیهای محله کن تصویر پرده قیام مختار در این محله را برگرفته از نقاشی دارالانتقام محمد مدبر معرفی میکنند.
یادگار حاج احمد کربلایی
سالها پیش هم مردی به نام حاج احمد کربلایی حسین که یکی از دکانداران قدیمی این محله بود این پرده را به روستای کن میآورد و در ایام محرم هرسال بر دیوار مغازه آویزان میکرد. نقل شده است که مردم و عابران بادیدن این پرده بر قاتلان حسین نیز لعنت میفرستادند و بر مختار هم سلام و درود. محمد خانی از معتمدان محله میگوید: «حاج احمد کربلایی حسین بعد از کهولت سن نیز این پرده را که بسیار برایش ارزشمند بود به تکیه نیز هدیه میدهد. بسیاری از بچهها نیز از دیدن تصاویر این پرده میترسیدند. یادم میآید که بزرگترها به کوچکترها هم تأکید میکردند این پرده را باید با یک بزرگتر ببینند تا ماجرا را بسیار کامل و جامع تر تعریف کنند.»
پرده دارالانتقام مختار بردیوار امامزاده شعیب (ع)
چهره زشت و هیولاگونه اشقیا و لعن و نفرین مردم
مقتل خوانی و پردهخوانی هم کنار این پرده رسم روزهای محرم بوده و اهالی ارادت خاصی به این پرده داشتند. محمد خانی میگوید: «درواقع با نشان دادن چهره قاتلان امام، یاد کربلا و شهادت امام سوم و یارانش را زنده میکردند.» در محله کن پرده دارالانتقام حسین سالها در حسینیه میانده کن، مدتی نیز بر روی دیوار ورودی امامزاده شعیب (ع) که در میان باغ های این محله نیز قراردارد نصبشده بود؛ اما این روزها اگر بخواهید این پرده را ببینید باید حتما به حسینیه قدیمی محله دارقاضی در کن بروید.
علیرضا بزرگی از معتمدان محله نیز میگوید: «در محلههای تهران پردهخوانی بسیار باب بود اما شرح ماجرای مختار و پرده دارالانتقام مختار در این محدوده نیز باعث شده بود محرمها از روستاها و آبادیهای اطراف به کن بیایند و پای نقلهای پردهخوان بنشینند. توجه به جزئیات انتقام گرفتن مختار در این پرده نیز بسیار جالب است.»
بزرگی هم در ادامه میگوید: «اصولاً روی این پردههای مصیبتخوانی، نیز نقاشیهایی از مصیبتهای خاندان رسول خدا (ص) و بهخصوص واقعه عاشورا نقاشی میشده و شخصی که پردهخوان مینامیدندش به نقل داستان با صدایی رسا میپرداخت. در محله کن هم معمولاً در قهوهخانهها و بهخصوص در ایام محرم پردهخوانی رسم بود.
در این پرده، هم نقشهای اشقیا باحالتی بسیار زشت و هیولاگونه نیز به تصویر کشیده شده است. این موضوع هم دلیل داشته است؛ بهطوریکه پلیدیِ آنها را بیننده حس کند. در ایام محرم، در گذشته، نیز رسم بر این بود که پردهخوان به یک محلهای وارد میشد و مناسبترین فضا را انتخاب کرده و پردهاش را بر روی دیوار خانه منتخب، با اجازه صاحبخانه، نیز نصب میکرد. صاحبخانه هم برای ادای احترام محل نصب پرده را آبوجارو میکرد و فرشی را زیر آن میانداخت. همسایهها هم دور پردهخوان جمع میشدند و برخی نذوراتشان خودشان را به وی میدادند تا در صورت طولانی شدن مراسم هم بین تماشاگران پخش کند. البته بیشتر مراسم پردهخوانی در محله کن در حسینیهها و تکایا انجام میشد.»
زمانی که در محلات کن پردهخوانی دیگر رواج نداشت این پرده قدیمی نیز در انباری حسینیه نگهداری میشد. چند سال قبل معتمدان محل این پرده را بیرون آوردند و برای اینکه از آسیب نیز دور باشد قاب کرده و در حال حاضر در قسمت ورودی حسینیه دارقاضی محله کن نصب شده است تا هرکه بر مجلس عزای حسین نیز وارد میشود بر قاتلانش لعن بفرستد و عاقبت اشقیا را ببیند.
پرده دارالانتقام مختار در ورودی تکیه دارقاضی
شرح پرده دارالانتقام مختار
در یک گوشه از این پرده نیز تصویر شمر را میبینیم که با میخ طویله به داربست کوبیده شده و شمع آجین شده و بدنش سوزانده میشود. در گوشهای دیگر هم میتوان تصویر خولی را دید که در آب جوش انداختهاند. همینطور تصاویری مربوط به ابن قیس را که با اره دو قسمت میشود، سر ابن زیاد را گوش تا گوش میبرند، حرمله را هم کور کرده و تیربارانش میکنند.
مختار؛ خونخواه حسین (ع)
بدنیست حالا که سخنی از این پرده شد، نقلی هم از قیام مختار کنیم. مختار بن ابی عبیده ثقفی از شخصیتهای سیاسی صدر اسلام و رهبر دومین قیام بعد از عاشوراست که در آن به خونخواهی سومین امام شیعیان، حسین بن علی (علیهالسلام) بسیاری از عاملان واقعه عاشورا را کشته و مدّت کوتاهی هم به حکومت رسید. پس از اینکه عبیدالله بن زیاد نیز مختار را دستگیر کرد و به جرم همراهی با مسلم، وی را کتک زد و به زندان انداخت، زخمی بر چشم مختار به یادگار ماند و وی نیز قسم خورد که عبیدالله را تکهتکه کند. مختار تا بعد از واقعۀ کربلا هم در زندان بود تا اینکه با شفاعت فرزند خلیفه دوم و شوهر خواهرش عبدالله بن عمر از زندان آزاد شد.
مختار هم پنج سال بعد از واقعه کربلا و بعد از قیام توابین با شعار «یا لثارت الحسین؛ به خونخواهی حسین» و شعار «یا منصورُ اَمِت؛ ای پیروز، بمیران» که بعد از پیروزی در جنگ بدر رایج شده بود، نیز در کوفه به پا خاست. وی میگفت: «از دینمان نیست که بخوریم و بیاشامیم در حالی که قاتلین سید الشهداء زنده باشند» در بسیاری از اسناد، هم کشتهشدگان به دست مختار را حدود ۳۰۰۰ نفر را ذکر کردهاند. در بحارالانوار هم آمده که او قاتلان و مسببان واقعه کربلا را مجازات کرد.