اصلاحات ارضی محمدرضا شاه: انقلابی ناتمام در کشاورزی ایران
زمینههای اجرای اصلاحات ارضی
در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، محمدرضا پهلوی با الهام از برنامههای توسعه غربی، مجموعهای از اصلاحات اجتماعی-اقتصادی را آغاز کرد که به «انقلاب سفید» معروف شد. اصلاحات ارضی به عنوان محوریترین بخش این برنامه با اهداف زیر طراحی شده بود:
-
از بین بردن نظام ارباب-رعیتی
-
ایجاد طبقه متوسط روستایی
-
افزایش بهرهوری کشاورزی
-
جلوگیری از گسترش کمونیسم در روستاها
مراحل اجرای اصلاحات ارضی (۱۳۴۱-۱۳۴۶)
این برنامه در سه مرحله به اجرا درآمد:
۱. (۱۳۴۱-۱۳۴۲):
-
محدودیت مالکیت زمین به یک ده ششدانگ (حداکثر ۴۰۰ هکتار در مناطق مرغوب)
-
تقسیم زمینهای مازاد میان کشاورزان با پرداخت اقساطی
۲. (۱۳۴۳-۱۳۴۴):
-
اجارهداری زمینهای کشاورزی ممنوع شد
-
مالکان موظف به فروش زمین به کشاورزان شدند
۳. (۱۳۴۵-۱۳۴۶):
-
ایجاد شرکتهای سهامی زراعی
-
مکانیزاسیون کشاورزی
آمار و ارقام کلیدی
-
حدود ۲ میلیون هکتار زمین تقسیم شد
-
نزدیک به ۷۵۰ هزار خانوار روستایی زمین دریافت کردند
-
سهم بخش کشاورزی در GDP از ۳۱% (۱۳۴۰) به ۲۴% (۱۳۵۰) کاهش یافت
علل شکست اصلاحات ارضی
۱. مشکلات ساختاری:
-
عدم توجه به نظام آبیاری سنتی (قنوات)
-
نبود برنامهریزی برای تأمین نهادههای کشاورزی
-
تقسیم زمینهای کوچک و غیراقتصادی
۲. ضعف در اجرا:
-
فساد گسترده در هیئتهای اصلاحات ارضی
-
اولویتدهی به مالکان بزرگ و ارتباطداران حکومتی
-
عدم آموزش کشاورزان برای مدیریت مستقل
۳. پیامدهای ناخواسته:
-
مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها
-
کاهش تولید محصولات اساسی مانند گندم
-
وابستگی روزافزون به واردات مواد غذایی
۴. مقاومت اجتماعی:
-
مخالفت روحانیون (مانند امام خمینی)
-
اعتراض مالکان متوسط که دارایی خود را از دست دادند
-
نارضایتی کشاورزان از شرایط جدید
چرا اصلاحات شکست خورد؟
این برنامه با چند تناقض اساسی روبرو بود:
-
تلاش برای مدرنیزاسیون بدون توسعه نهادهای دموکراتیک
-
اجرای تغییرات رادیکال از بالا بدون مشارکت واقعی مردم
-
تمرکز بر تغییر مالکیت بدون ایجاد زیرساختهای لازم
عوارض بلندمدت شکست اصلاحات ارضی و تأثیر آن بر انقلاب ۱۳۵۷
پیامدهای اجتماعی-اقتصادی اصلاحات ارضی در دهه ۱۳۵۰
اصلاحات ارضی نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه بحرانهای جدیدی ایجاد کرد:
الف) فروپاشی ساختار روستایی:
-
مهاجرت بیسابقه به شهرها: بین سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵، حدود ۴۰٪ جمعیت روستایی به شهرها مهاجرت کردند.
-
حاشیهنشینی شهری: حلبیآبادهای اطراف تهران، مشهد و اصفهان گسترش یافتند (مثل اسلامشهر و خاورشهر).
-
گسست نسلی: جوانان روستایی جذب فرهنگ شهری شدند، درحالیکه مهارت شغلی مناسبی نداشتند.
ب) وابستگی غذایی و کشاورزی:
-
ایران که تا دهه ۱۳۴۰ صادرکننده گندم بود، به واردکننده عمده مواد غذایی تبدیل شد.
-
واردات گندم از ۸۵ هزار تن (۱۳۴۱) به ۲.۵ میلیون تن (۱۳۵۶) رسید.
-
افزایش قیمت مواد غذایی به نارضایتی عمومی دامن زد.
ج) شکلگیری طبقه ناراضی جدید:
-
کشاورزان بیزمین که از سهمیه زمین محروم مانده بودند.
-
مالکان خردهپا که زمینهایشان را از دست دادند اما جایگاه اقتصادی جدیدی پیدا نکردند.
-
روحانیون که نفوذ سنتی خود در روستاها را از دست دادند.
ارتباط اصلاحات ارضی با انقلاب اسلامی
شکست اصلاحات ارضی یکی از عوامل غیرمستقیم انقلاب ۱۳۵۷ بود:
الف) ایجاد پایگاه اجتماعی برای انقلاب:
-
حاشیهنشینان شهری (که عمدتاً مهاجران روستایی بودند) به نیروی محرکه تظاهرات تبدیل شدند.
-
کشاورزان ناراضی در اعتراضات سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ مشارکت فعال داشتند.
ب) تقویت گفتمان ضدغربی:
-
شکست برنامههای “مدرنیزاسیون شاهانه”، مردم را به سوی آلترناتیوهای اسلامی سوق داد.
-
شعارهای انقلابی مانند “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” به مقابله با وابستگی غذایی و اقتصادی نیز اشاره داشت.
ج) افول مشروعیت رژیم پهلوی:
-
دولت نتوانست وعدههای اقتصادی اصلاحات ارضی را محقق کند.
-
افزایش فساد مالی در پروژههای کشاورزی (مثل شرکتهای سهامی زراعی) به خشم عمومی دامن زد.