طولانی‌ترین حکومت تاریخ ایران

 آنچه امروز مانند رازی سر به مهر باقی مانده، علت بقای این حکومت به مدت نیم هزاره است. به راستی چگونه اشکانیان توانستند این همه سال بر فلات ایران حکمرانی کنند؟

ببنا به روایتی ۲۵ فروردین سالروز تشکیل امپراطوری اشکانیان است. شاهنشاهی اشکانی یا اشکانیان از سال ۲۴۷ ق.م. تا ۲۲۴ م بر ایران و بخشهایی از خاورمیانه و ارمنستان حکمرانی کردند.  در ادبیات غربی این حکومت  با نام امپراتوری پارت‌ها شناخته می‌شود.

اشکانیان  که از تیره ایرانی “پرنی” و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده است که به زبان پارتی “پهلوی” می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند.

هر چند این پادشاهی طولانی‌ترین حکومت تاریخ ایران را داشته است(بیش از ۴۰۰ سال) اما در آثار کهن کمتر از آن یاد شده است. به طور مثال، بخش مربوط به آنان در شاهنامه بسیار کوتاه است. فردوسی دلیل کوتاه بودن آن را چنین اعلام می‌کند:

کزیشان جز از نام نشنیده‌ام                      نه در نامه‌ی خسروان دیده‌ام

منظور از نامه‌ خسروان، احتمالاً “خودای‌نامگ” است. کتابی که توسط ساسانیان نوشته و با توجه به تلاش ساسانیان برای پاک کردن ردپای اشکانیان از تاریخ ایران، در آن تنها به نام بردن از اشکانیان بسنده شده است.

با این حال، آنچه امروز مانند رازی سر به مهر باقی مانده، علت بقای این حکومت به مدت نیم هزاره است. به راستی چگونه اشکانیان توانستند این همه سال بر فلات ایران حکمرانی کنند؟ شاید برخی ضعف همسایگان ایران به خصوص بقایای حکومت اسکندر یعنی بطالسه و سلوکیان را علت این امر بدانند. شاید قدرت بطالسه هر روز کمتر می‌شد و در شرق هم حکومت قدرتمندی در راس نبود اما بدون شک در زمان اشکانیان روم در اوج قدرت بود. از روم سولا و کراسوس گرفته تا سزار و اگوستوس همه و همه معاصر اشکانیان بودند. با این حال، اشکانیان هرگز در مقابل این قدرتها سر خم نکردند.

به راستی علت بقای اشکانیان چه بود؟ در زیر به برخی از مهم ترین این علتها اشاره می‌کنیم:

الف. تمرکز زدایی

شاید مهمترین ویژگی اشکانیان همین تمرکز زدایی باشد. برخلاف هخامنشیان، نوعی نظام ملوک الطوایفی بر قلمرو عظیم اشکانیان حاکم بود. هر ایالت بسته به اقوام موجودش، فرهنگ غالبش و روابط و نسبت‌های مذهبی و اقتصادیش اداره می‌شد. معمولا قوانین هر ایالت مستقل بود. در مقابل این، هر قلمرو و استاندارش خود را وامدار شاه اشکانی دانسته و با دادن سرباز، مالیات و بیعت با شاه اشکانی خود را متعلق به قلمرو ممالک محروسه اشکانی می‌دانست. این سیستم حکومتی باعث شد عمر امپراطوری اشکانی بیش از ساسانیان و هخامنشیان باشد.

به جز این، وجود مجلس مهستان نیز می‌تواند از جمله عوامل تمرکز زدایی شاهان باشد. تاسیتوسِ مورخ نوشته‌است که این مجلس از ۳۰۰ نفر از برگزیدگان روحانیون (مغان)، شاهزادگان و نیز اعضایی از خانواده‌های مهم پارتی همچون سورن، کارن و اسپهبد تشکیل می‌شد. در برخی ارزیابی‌ها، حدود اختیارات این مجلس بسیار وسیع دانسته شده است. انتخاب ولیعهد از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد صلح، بسیج نیرو، عزل شاه درصورت دیوانه شدن، بیماری ممتد، ارتکاب اشتباه (حتی بدون داشتن نیت بد) و دلایل دیگر و نیز تغییر میزان مالیات‌ها و دستور ضرب سکه با تصویر تازه، تعیین شاهان ارمنستان، تأیید تشریفاتی (ضمنی) شاهان پارسی‌تبار سرزمین پنتوس (منطقه ساحلی جنوب و جنوب شرقی دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و همچنین انتصاب فرمانده کل ارتش برای یک دوره معیّن یا مدیریت جنگ از جمله اختیارات مهستان بود.

ب. سیستم بوروکراتیک منظم

پارت‌ها در عین اداره کشور به صورت ملوک الطوایفی اما سیستم بوروکراتیک به شدت منظمی هم داشتند. مجموعه ای از عناوین در کشور وجود داشت. در راس هرم قدرت شاه اشکانی قرار داشت. بعد از این، مقامات مجلس، بزرگان اشکانی و ارتش و سپس مقامات ایالات  قرار داشتند.  مرزبان، ساتراپ و دیزپات سه مقامی بودند که هر یک اداره کننده بخشی از کشور یا ایالت بوده و به صورت ذومراتب تحت قدرت هم قرار می‌گرفتند. ساتراپ‌ها بر اساس ویژگی‌های قومی هر منطقه و معمولا از بین اهالی همان منطقه انتخاب می‌شدند.

ج. چند همسری شاه پارت

طبق گزارش برخی از مورخین، چند همسری در بین اشراف اشکانی به خصوص شاه آنها رواج داشته است. برخی معتقدند شاه از طریق وصلت با خاندان‌های مشهور و بزرگان ایالات مختلف آنها را به خود وابسته کرده و مانع از شورش آنها می‌شده است. شاید جالب باشد که این سیاست بعدها در بین شاهان صفوی و قاجار نیز که کشور را تا حدی به صورت ملوک الطوایفی اداره می‌کرده اند، رواج داشته است.

د. پلورالیسم  فرهنگی

شاهان اشکانی به خصوص امپراطوران نزدیک به دوره سلوکیان، به شدت به فرهنگ یونانی علاقه‌مند بوده اند. با این حال، اشکانیان این فرهنگ را با هنر و فرهنگ ایران هخامنشی ترکیب کرده و نوعی فرهنگ تلفیقی به وجود آوردند. وجود هنر تئاتر در این دوره خود گویای این است که اشکانیان یونان دوست بودند. با این حال، شاهان اشکانی به شدت در مورد فرهنگهای مختلف تساهل داشتند. اقوام مختلف در این دوره به راحتی می‌توانستند به سبک خود زندگی کرده و ثروت اندوزی کنند.

ه. پلورالیسم و تساهل دینی

تساهل دینی از جمله ویژگی‌هایی است که هم باعث طول عمر اشکانیان شد و هم در عین حال، زوال آنها را در پی داشت. برخی سندها حاکی از این است که اشکانیان زرتشتی نبوده‌اند؛ به همین دلیل هم نسبت به سایر ادیان تساهل داشته اند. هرچند این مطلب هنوز اثبات نشده است اما یک چیز مشخص است. اشکانیان چه زرتشتی بوده و چه نبوده اند، تساهل دینی بسیاری داشتند. مسیحیان، یهودیان، میترائیست‌ها، گنوسی‌ها، پیروان ادیان شرقی و پیروان ایزدان یونانی در کنار اکثریت زرتشتی زندگی می‌کردند. یک اقدام شاهان اشکانی در این زمینه ترکیب الهگان ایرانی با ایزدان یونانی بود که خشم زرتشتی‌ها و موبدان را به وجود آورد. به طور مثال، اهورا مزدا با زئوس، اهریمن با هادس، آفرودیت و هرا با آناهیتا، آپولو با میترا و شمش با هرمس ترکیب شده و نوعی مذهب ایرانی – یونانی را به وجود آوردند.

این تساهل دینی موجب ناراحتی اکثریت ایرانیان زرتشتی بود. نقل است که یکی از بهانه های اصلی اردشیر بابکان جهت شورش همین تساهل دینی اشکانیان بود. اردشیر با این بهانه که اشکانیان بی دین هستند بسیاری از موبدان را با خود همراه کرد.

ی. ارتش اشکانی

اشکانیان ارتش ثابت نداشتند و از ارتش‌های محلی و مزدوران کمک می‌گرفتند. با این حال، روش جنگی آنها که استفاده گسترده از سواره نظام و تقسیم آنها به کوتاه نیزه داران و بلند نیزه داران بود باعث شد در نبردهای مهم و به خصوص در مقابل لشگر کراسوس رومی پیروز باشند. اشکانیان کمتر به فکر حمله به مناطق دوردست مانند هند و یا فلسطین می‌افتادند و عمده جنگ‌هایشان در دشتهای باز فلات ایران بود. همین عامل باعث می‌شد سرعت بالای سواره نظامشان به شدت مفید واقع شود. اشکانیان فقط در جنگهای کوهستانی از پیاده نظام استفاده می‌کردند و این سربازان پیاده هم همگی از جمله کوهنوردان مشهور بودند.

با اینکه سبک جنگی اشکانیان به نوعی مدل بومی مفید دست یافته بود اما نداشتن ارتش مرکزی نهایتا به ضرر این حکومت تمام شد و اگر اختلافات داخلی ایالات مختلف و سیستم دیوان سالاری کارآمد اشکانیان نبود شاید فردی مانند اردشیر زودتر بساطشان را جمع می‌کرد.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. زیتون می گوید

    چه تحلیل غرض ورزانه و مزورانه ای …..شما یهودی هستید؟(کینه سقوط اورشلیم توسط میترائیسم رومی)…..تساهل دینی را بدفهمیدین ….رعیت که دینش مهم نیست(الان هالیوود می پرستن) …..اتفاقا دولت پنهانش بسیار به آداب دینیش وفادار بود (۳۳۳ مغ)…..احتمالا شما نمی دونی اشکانیان علاوه بر ارتش یک سازمان اطلاعاتی بسیار پر قدرت در خاورمیانه داشته(همه دشمنها را با نیز بلند و کوتاه و سوار نظام تار و مار نکرد عزیزم(قافیه تمام تحلیل هاتون در مورد اشکانیان)…..بعضی جاها از سم های مهلک استفاده شد…..دیوانگی بعضی شاه ها هم اتفاقی نبود)…..

    1. اون یکی زیتون می گوید

      ۳۱۳ درسته نه ۳۳۳….در ضمن مجسمه سازی اشکانی خیلی شبیه هنرمجسمه سازی بودایی است ……نمی دونم چرا اینا میخوان سانسورش کنن(باستان شناسان غربی و دنباله روهای غرب زدشون)

ارسال یک پاسخ