نبرد تیسفون
نبرد تیسفون، نبردی میان امپراطوری ایران ساسانی و امپراطوری روم است که در سال ۳۶۳ میلادی در تیسفون و سپس سامرا رخ داده است. این نبرد از آن باب سرنوشتسازاست که ارزش آن به کیان سرزمین ایران میباشد. زیرا امپراطوری روم در حال تصرف پایتخت ایران و پایان هشتصد سال امپراطوری ایران بود.
سیام ماه می سال ۳۶۳ میلادی (هشتم خرداد) در کنار دجله، در محلی که اینک شهر بغداد است و نه چندان دور از شهر تیسفون (مرکز مدائن هفتگانه)، پایتخت امپراتوریایران شاهد نبرد سخت ۶۰ هزار لژیونر رومی با ۶۵ تا ۸۰ هزار سرباز ایرانی به فرماندهی سپهبد مرنا بود. فرماندهی رومیان را ژولیان (فلاویوس کلودیوس ژولیانوس) امپراتور روم شخصاً برعهده داشت. مارسلیوس مورخ یونانی (متولد ۳۳۰ و متوفا در ۳۹۱ میلادی) که به عنوان یک افسر ارتش روم ناظر صحنههای جنگ بود شرح نبرد، علل و نتایج آن را برنگاشته است.
به نوشته وی، پس از درگذشت کنستانتین دوم در سوم نوامبر ۳۶۱ در ترسوس که در قسطنطنیه دفن شد ژولیان جانشین او، وارث مساعی او برای پیشگیری از ادامه تصرف قلمرو رومیان در مشرق زمین توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف) شاه وقت ایران از دودمان ساسانی شده بود. وی پنجم مارس سال ۳۶۳ میلادی از فرصت دور بودن شاپور از پایتخت استفاده کرد و با ۹۰ هزار لژیونر عازم ایران شد. شاپور دوم برای سرکوب کردن باقیمانده طوایف هون به آن سوی ورارود (آسیای میانه) رفته بود. شاپور قبلاً دوبار دست به حمله نظامی به قلمرو کنستانتین دوم زده و دست رومیان را از مناطق متعدد در آسیای غربی کوتاه کرده بود. ژولیان در رسانیدن خود به پشت دیوارهای پایتخت ایران به قدری شتاب کرد که منتظر پیوستن ۳۰ هزار تن از نظامیانش نشد که آنان را قبلاً روانه ارمنستان ساخته بود. شاپور دوم پس از آگاه شدن از لشکرکشی ژولیان، با عجله عزم بازگشت به پایتخت کرد و تا رسیدن خود با واحدهای اصلی ارتش، سپاه سپهبد مرنا را مامور متوقف ساختن ژولیان کرده بود. سپهبد مرنا در نبرد بیست و نهم ماه مه موفق به متوفق ساختن ژولیان شد که قصد او تصرف پایتخت ایران زمین بود.
افسران ژولیان که متوجه نزدیک شدن شاپور دوم با سواره نظام زره پوش و به نوشته مارسه لیوس، دارای زره و سلاحهایی به شکل «کاتافراکتCataphract (یونانی) و کلیباناریClibanarii(رومی) و واحدهای فیل سوار زوبین انداز شده بودند از ژولیان خواستند که تا رسیدن ۳۰ هزار سرباز کمکی به سامرا عقب نشینی کند که پذیرفت، ولی شاپور و مرنا از تعقیب او دست برنداشتند و ۲۶ ژوئن (۲۷ روز بعد) در حاشیه سامرا نیروهای رومی را پیش از این که به صورت هلال آرایش یابند به محاصره درآوردند. در جریان جنگ، یک سرباز ایرانی زوبین (نیزه کوتاه ـ سر نیزه که از دور به سوی دشمن پرتاب میشد) به سوی ژولیان پرتاب کرد که بر پهلوی او نشست و چند ساعت بعد درگذشت. در پی در گذشت ژولیان، ژنرالهای رومی ژوویان را به سمت امپراتور موقت انتخاب کردند که وی چون توان و استعداد جنگیدن در نیروهای رومی ندید با شاپور صلح کرد و از پنج منطقه بزرگ در شرق مدیترانه و هرگونه ادعای روم در ارمنستان صرف نظر کرد و متعهد شد که شخصاً به مناطق پنجگانه مراجعه کند و به دست خود پرچم ایران در آنجا برافرازد که چنین کرد و این عمل در تاریخ امپراتوری روم یک تحقیر خوانده شده است. شاپور دوم که ۷۰ سال بر ایران حکومت کرد و شهر نیشابور را در خراسان ساخت به روش شاپور اول، دستور داد که مجسمههایی بسازند که کشتگان رومی را در زیر پای سواره نظام ایران نشان دهد تا این پیروزی هرگز فراموش نشود و به سان شاپور اول، اسیران رومی را هم برای کار کشاورزی به خوزستان فرستاد.