تاریخ میتانی

نویسنده: یزدان صفایی

میتانی دولتی آریایی (هند و ایرانی) در شمال شرقی میانرودان بود که از ۱۵۰۰ تا ۱۳۶۰ پیش از میلاد (۱۴۰ سال) حکومت می‌کرد، پایتخت آن «واشوکان‌نی» Wassukanni رأس‌العین امروزی، در نزدیکی سرچشمهٔ رود خابور قرار داشت. (رواسانی ۱۳۷۰: ۲۱۷.)
هیتی‌ها و هوری‌ها برای تسلط در سوریه با یکدیگر رقابت داشتند. شاهک‌های هوری در میانرودان شمالی و آناتولی شرقی سرانجام با یکدیگر متحد شدند تا دولت میتانی‌ را شکل دهند و بدین ترتیب، شاهک‌های محلی مختلف به وفاداری به امپراتوری میتانی متعهد شدند. (Oller 1977: 202-203) چرا که هوری‌ها مجبور به مخالفت با توسعهٔ هیتی بودند و در این کار، می‌بایست از تمام ابزارهای ممکن استفاده می‌کردند. (Adalı ۲۰۰۹:۱۱۲)
البته میتانی‌ها تنها به شمال شرقی میانرودان محدود نماندند. بلکه با اتحاد با هوری‌ها چشم‌انداز گسترده‌تری را برای حکومت خود در نظر داشتند چنان‌که بعد‌تر این تمایل خود را به گسترش قلمرو نشان دادند.
در واقع میتانی‌ها با هوری‌ها ممزوج شده و پادشاهی میتانی را تشکیل دادند، و سلطنت خود را نه تنها در میانرودان شمالی توسعه دادند، بلکه آشور را محدود کردند و با الحاق دره‌های زاگرس شمالی – که مسکن قوم گوتی بود – به قلمرو خود، قدرت خویش را تثبیت نمودند. بهترین دوران این پادشاهی در حدود سال ۱۴۵۰ پیش از میلاد بود: مصر متحد او گردید، و مقتدر‌ترین فراعنه با دختران پادشاهان میتانی ازدواج کردند.(گیرشمن ۱۳۵۵: ۵۰-۵۱)
ازدواج‌های سیاسی که از عوامل شکل‌دهنده‌ و همچنین نشان‌دهندهٔ قدرت میتانی‌ها بود یک رسم سنتی آریایی بود چنان‌که بعد‌تر این ازدواج‌های سیاسی به استحکام دولت ماد و افزایش قدرت آن در منطقه انجامید. شاید هم ماد‌ها این استراتژی را از میتانی‌ها آموخته و الگوگیری کرده باشند.
این رفت و آمدهای سیاسی-خانوادگی میان دولت‌ها از خود اسنادی نیز به جای گذاشته است. میتانی در زمان خود، حکومتی بسیار قوی بود و حتی با مصر دیگر دولت بزرگ آن روزگار هماوردی می‌کرد. نامهٔ یکی از پادشاهان میتانی به نام توشرتَه در مصر دیده شده است. (گیرشمن ۱۳۵۵: ۹۲.) همین‌ پادشاه است که، نینوا پایتخت آشوری‌ها را گرفت و تا مدتی نگاه داشت. (ولز ۱۳۶۵: ۲۰۸.) از روی این دو سند می‌توان دریافت که پادشاهی میتانی در زمان او از نفوذ و قدرت بالایی در منطقه برخوردار بوده است.
در پادشاهی میتانی، اشراف جنگی، ارابه‌رانان و سران نیروی نظامی، که دارای زمین‌های بزرگ بودند، پایگاه‌های اجتماعی فرمانروایی به شمار می‌آمدند. دولت میتانی، دولتی نظامی بود که شاه در رأس آن قرار داشت.(رواسانی ۱۳۷۰: ۲۲۰.)

نخستین فرمانروی دودمان میتانی، شوتَّرنَه šuttarna (حدود ۱۵۵۰ پیش از میلاد) فرزند «کیرته» Kirta خود را بر تارک ملت هوری قرار داده و کشور میتانی را بنیاد می‌نهد. او و نوادگانش، میتانی را به نیروی سیاسی بزرگی در جهان باستان می‌رسانند. در این زمان، میتانی‌ها با گشودن آشور و بخش‌های بزرگی از آسیای کوچک از نظر سیاسی همتای مصر می‌گردند.(درخشانی ۱۳۸۲: ۵۶۲.)

پَرتَرنه Paratarna در ۱۵۴۰ پیش از میلاد شاه هوری و میتانی بود. پرترنه در متن‌هایی به نام شاه هوری و سرکردهٔ سپاه «ارین منده» و در جای دیگر به نام فرمانروای نوزی (شمال میانرودان-کرکوک)، آلالاخ (سوریه) و شاه دودمان میتانی آمده است. (درخشانی ۷۳۱:۱۳۸۲) از متنی آشکار می‌شود که پس از مرگ، جنازه‌اش سوزانده شده است.(Oppenheim 1944: 16; Wilhelm 1970:9:6)

پَرسَه‌شَتَر Parsašatar در ۱۵۱۰ پیش از میلاد: از او گزارشی در دست نیست و روشن نیست بر تخت شاهی نشسته باشد تنها می‌دانیم که پسرش، شاه میتانی بوده است.

سَئوشتّر Sauššatar در ۱۵۰۰ پیش از میلاد فرزند پرسه‌شتّر: در دوران فرمانروایی این شهریار، سرزمین میتانی از کشورهای نیرومند آن دوران می‌شود که از نوزی در شمال میانرودان، تا آلالاخ در سوریه گسترده و دولت آشور را دست نشانده و خراج‌گذار خود کرده بود و دولت آشور، دری از زر و سیم به پایتخت میتانی می‌فرستد.

ارته‌تامه Artatāma در ۱۴۵۰ پیش از میلاد: در دوران شهریاری این شاه، دولت میتانی از ابرقدرت‌های جهان به شمار می‌رود. از همین دوران، پیوندهای خانوادگی با دربار مصر آغاز می‌شود و سه نسل دوام می‌آورد. پس از هفت بار خواستگاری ارته‌تامه، زناشویی دخترش با تحوت موسس چهارم را می‌پذیرد.
گویی در آن دوران، ازدواج والاتباران مصری با دختران آریایی، رواج می‌یابد. در بسیاری از سنگ‌نگاره‌های آن دوران مصر به زنانی با ویژگی-های غیر مصری و بیشتر: آریایی برمی‌خوریم.

شوترنه دوم (۱۴۱۰ پیش از میلاد) پسر ارتاتامه: در دوران فرمانروایی وی نیز پیوندهای سیاسی و دوستانهٔ میتانی و مصر ادامه می‌یابد و شوترنه و دخترش: «گیلوخِپَه» Gilu-Ḥepa را به همسری آمنوفیس سوم می‌دهد. به این ترتیب روابط میتانی و مصر که در پی رقابت دو دولت برای نفوذ سیاسی در سوریه و فلسطین به سردی گراییده بود، بهبود می‌یابد.

اَرتَه‌شومره Artaššumara در ۱۴۰۰ پیش از میلاد پسر شوترنه دوم: پس از مرگ شوترنه، دربار میتانی دچار آشوب می‌گردد. ارته شومره، قربانی جنایت مردی جاه‌طلب می‌شود که توش‌رَته Tušratta برادر نابالغ شاه را بر تخت می‌نشاند، در حالی‌که آشکارا عنصر دیگری از دربار به نام ارته‌تامه دوم خود را وارث تخت شاهی می‌دانست. توش‌رته (۱۳۸۵ پیش از میلاد) برادر ارته‌شومره پس از رسیدن به سن بلوغ، انتقام کشتن برادرش را می‌گیرد وی نیز برای پیوندهای خوب سیاسی با مصر می‌کوشد و از آمنوفیس سوم می‌خواهد تا‌‌ همان پیوندهای دوستانه‌ای که فرعون برای شوترنه قائل بود، به وی نیز ارزانی شود. آشکارا این آرزو برآورده می‌شود. توش‌رته در نامه‌ای می‌نویسد که فرعون مصر «ده هزار بار بیشتر به وی مهر ورزیده تا به پدرش شوترنه» سپس توش‌رته که خواهرش گیلوخپه از سوی پدر به همسری آمنوفیس سوم درآمده بود، دخترش «تتوخپه» Tatu-Ḥepa را نیز به وی به زنی می‌-دهد. میان دو دربار، هدیه‌های ارزشمند پرشماری رد و بدل می‌شود. توش‌رته در نامهٔ درازی، هدیه‌هایی را که به فرعون مصر داده، برمی-شمارد و از وی مقدار بسیاری زر درخواست می‌کند. با بیماری آمنوقیس سوم، توش‌رته، نگارهٔ ایشتر شفابخش را برای بهبودی وی به مصر می‌-فرستد که مؤثر نمی‌شود. پس از مرگ آمنوفیس سوم، آمنوفیس چهارم (۱۳۶۴-۱۳۴۷ پیش از میلاد) فرمانروای مصر می‌گردد. وی‌‌ همان فرعونی است که ستایش خدای آتون را رواج می‌دهد و خود را اِخن‌آتون یا «پسندافتادهٔ آتون» می‌نامد. آمنوفیس چهارم توجه چندانی به سیاست خارجی نداشت، از این روی، روابط با میتانی نیز به سردی می‌گراید. از سویی خطر تازه‌ای از سوی دولت هیتی، میتانی را تهدید می‌کند. شوپی‌لولیومه šuppiluliuma فرمانروای هیتی، شمال سوریه را از آنِ خود می‌کند و حتی تا نزدیکی شهر واشوگانی، پایتخت میتانی پیش می‌رود. در همین روزهای پرآشوب و نگران‌کننده، توش‌رته قربانی توطئهٔ دربار می‌گردد. ارته‌تامه دوم که پس از ارته‌شومره خود را وارث تاج و تخت می‌دانست. ولی دیگر دوران سالخوردگی را می‌گذراند، پسرش شوترنه سوم را بر تخت می‌نشاند.

شوترنه سوم در۱۳۵۰ پیش از میلاد وارث دولت میتانی: بخش‌هایی از سرزمین خود را از دست می‌دهد. از جمله آشور، خودمختاری خود را به دست می‌آورد کوردی‌وزه Kurdiwazza پسر دیگر ارته‌تامه، از بیم ستم برادر به شوپی‌لولیومه، فرمانروای هیتی پناه می‌برد و با وی پیمانی می‌بندند تا در به دست آوردن تاج و تخت میتانی، پشتیبان‌اش باشد.
کوردی وزه (۱۳۴۰ پیش از میلاد) برادر شوترنه سوم در پی پیمان صلحی با شوپی‌لولیومه که اکنون دیگر پدرزنش شده بود، تاج و تخت میتانی را به دست می‌آورد. به این ترتیب، میتانی، دست‌نشاندهٔ دولت هیتی می‌شود. در پیمان یاد شده، ایزدان آریایی میتره، ورونه، ایندره و ناسَتیا‌ها به نام شاهدان پیمان نامیده می‌شوند.

شت‌وره šattuarra یکم در ۱۳۰۰ پیش از میلاد، وَسَه‌شته Wasašatta در ۱۲۸۰ پیش از میلاد و شت‌وره دوم در ۱۲۷۵ پیش از میلاد به ترتیب جانشینان کوردی‌وزه می‌شوند و فروپاشی دولت میتانی که اکنون دیگر «خانی‌گل‌بات» خوانده می‌شد، آغاز می‌گردد. سرانجام با پیروزی شلمانصر یکم، فرمانروای آشور، بر شت‌وره دوم، تاریخ دولت میتانی پایان می‌پذیرد.(درخشانی ۱۳۸۲: ۷۳۳-۷۳۱)

کتاب‌نامه

درخشانی، جهانشاه ۱۳۸۲٫ دانشنامۀ کاشان، جلد ۳ و ۴٫ آریاییان، مردم کاشی، امرد، پارسی و دیگر ایرانیان. زیر نظر حسین محلوجی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات؛ بنیاد کاشان.

رواسانی، شاپور. ۱۳۷۰٫جامعه بزرگ شرق.تهران: شمع.

گیرشمن، رومن. ۱۳۵۵٫ایران از آغاز تا اسلام.ترجمۀ محمد معین، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

ولز، هربرت جرج. ۱۳۶۵٫ کلیات تاریخ. ترجمۀ مسعود رجب نیا. تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی.

Adalı, S. F. (2009). Ummān-manda and its Significance in the First Millennium B.C., University of Sydney.

Oller, G. H. (1977). The Autobiography of Idrimi: A New Text Edition with Philological and Historical Commentary. Michigan, University Microfilms.

.Oppenheim, A. L. (1944). “Assyriological Gleanings II.” Bultin of the American Scool of Oriental Research 93: 14-17.

امردادنامه- شماره سی و چهارم- اردیبهشت ۱۳۹۱

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
4 نظرات
  1. torkanebrahimy می گوید

    خاک بر سر بی خاصیتتون که جز فاحشه گی و جعل تاریخ چیز دیگری بلد نیستید

  2. مهرآسا می گوید

    درود خوبید؟ببخشید من ب پی دی اف چاپ شده این مقاله برای ارجاع دادن نیاز دارم میشه لطفا بهم بدینش؟

  3. مهرآسا می گوید

    درود خوبید؟ببخشید من ب پی دی اف چاپ شده این مقاله برای ارجاع دادن نیاز دارم میشه لطفا بهم بدینش؟

  4. میثم ططری می گوید

    معنی نام های این شاهان برپایه زبان های اوستایی-سَنسکریتی چنین است:
    کیرته به معنی پُرآوازه/نام آور
    شوتَرنَه به معنی دارندۀ گوساله های خوب
    پرترنَه به معنی دارندۀ گوساله های بسیار فراوان
    سئوشتَرَه به معنی شهریار نیک
    ارته تامه به معنی بسیار درستکار یا بسیار راستین
    ارتَشومرَه به معنی به یاددارندۀ اَرته (اَشَه)
    توشرَتَه به معنی دارندۀ ارابه نیرومند
    شتیوَزَه به معنی برندۀ غنیمت و ثروت
    شَتوئره به معنی جنگجو و یا نیرومند
    وسه شته در زبان سنسکریتی به معنی دارندۀ ۷ یا ۸ خانه، و در زبان پهلوی-اوستایی به معنی دارندۀ دارایی بسیار است.

    توضیحات بیشتر در مقاله کوتاه زیر:
    https://s16.picofile.com/file/8425127976/%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D9%85_%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86_%D9%85%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C.pdf.html

ارسال یک پاسخ