اسناد بابلی در دوره هخامنشی
اسناد بابلی از عصر سلطه هخامنشیان
در قرن ششم قبل از میلاد، امپراتوری هخامنشی سراسر آسیای غربی و برخی نواحی مجاور را تحت انقیاد خود در آورد. سرعت و دامنه فتوحات نظامی در تاریخ عصر باستان بیسابقه بود. این فرمانروایی تا حدود دویست سال دوام آورد و آنگاه پس از چندین قیام استقلالطلبانه که همگی سرکوب شدند، در نهایت تضعیف و تجزیه گردیده و متلاشی شد.
در آن هنگام، بابل کشور و شهری پرجمعیت بشمار میرفت که به مفهوم امروزی خود یک مگاپلیس بزرگ و تمام عیار بود. کشوری که ناگهان تمامی سابقه تاریخی و استقلال سیاسی خود را متعاقب حمله کورش هخامنشی برای همیشه از دست داد و هیچگاه نتوانست مجدداً آنرا احیاء کند.
بابل و عموم تمدنهای بینالنهرین را میتوان مهد پیدایش و رونق نگارش و کتابت بشمار آورد. از آنجا بیش از صدها کتیبه سلطنتی و هزاران لوح گلی حقوقی و اداری به دست آمده است. اوج این اکتشافات و تلاش برای دستیابی به کتیبهها و الواح باستانی در بینالنهرین به نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی باز میگردد. زمانی که بینالنهرین بخشی از قلمرو عثمانی را تشکیل میداد. در آن هنگام گروههای اکتشافی متعددی از بریتانیا، فرانسه و آمریکا در آن منطقه و بخصوص در محل شهرهای باستانی بابل* و نیپور** مشغول تفحص بودهاند و الواح کشف شده را به موزههای مختلفی در جهان و از جمله موزه بریتانیا، موزه لوور و انستیتوی مطالعات شرقی دانشگاه شیکاگو منتقل کردهاند.
*شهر بابل که پایتخت کشور بابل بود، بر کرانه یکی از شعب رود فرات و در ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی کربلا و ۹۰ کیلومتری جنوب بغداد امروزی جای داشت.
*شهر نیپور از شهرهای مهم سومری و بابلی بود که در ۸۰ کیلومتری شرق نجف امروزی جای داشت.
***رونق اکتشاف کتیبههای باستانی و خواهان زیادی که این کتیبهها و الواح در بین موزهها و مجموعهداران به وجود آورده بود، موجبات ترغیب و تشویق عدهای از شهروندان بریتانیا به ساخت کتیبههای تقلبی و شبهباستانی را فراهم آورده بود. کریستوفر واکر در کتاب «خط میخی» نقل میکند که «در فاصله سالهای ۱۸۹۰ تا دهه ۱۹۳۰ میلادی کتیبههای زیادی به اروپا و آمریکای شمالی منتقل شدند و به موزهها و مجموعههای خصوصی راه یافتند که بسیاری از آنها جعلی بودند. کتیبههای تقلبیای که برادران ریدی (Ready) به نحوی بسیار حرفهای میساختند، حتی از نظر متخصصان نیز قابل تشخیص نبودند. بدین لحاظ برادران ریدی به استخدام موزه بریتانیا در آمدند تا مشغول ساخت کپیهای رسمی از آثار شوند». برای آگاهی بیشتر بنگرید به:
Walker, C. B. F., Cuneiform, University of California Press, 1987, pp. 59-60.
هرچند که کتیبههای سلطنتی عمدتاً در بردارنده محتوای شعارگونه و تبلیغاتی به نفع فرمانروای غالب را دارند، اما اسناد و الواح حقوقی و اداری که تعدادشان بسی بیشتر است، به عنوان اسناد دست اول، آگاهیهای ارزشمند، بکر و دست نخوردهای را از چگونگی زندگی عامه مردم و جزئیات اجتماعی و اقتصادی در اختیار محققان قرار میدهد.
فصل اول کتاب حاضر دربردارنده آن بخش از این دو دسته اسناد است که از عصر پادشاهی کورش بر بابل (۵۳۸-۵۲۹ قبل از میلاد) به دست آمدهاند. این متون را اولِه اریکسون هاگِن و لودویگ دِموث در جلدهای دوم و سوم مجموعه مقالات آشورولوژی و زبانشناسی* ترجمه و منتشر کرده و سپس به دفعات توسط دانشمندان دیگر به زبانهای مختلف ترجمه و تحشیه شدهاند.
*Hagen, O. E., Keilschrifturkunden zur Geschichte des Königs Cyrus, in: Beiträge zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Herausgegeben von: Friedrich Delitzsch and Paul Haupt, Zweiter band, Leipzig, 1984, pp. 205-248; Demuth, Ludwig, Keilschrifturkunden zur Geschichte des Königs Cyrus, in: Beiträge zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Herausgegeben von: Friedrich Delitzsch and Paul Haupt, Dritter band, Leipzig, 1898, pp. 393-444.
به گفته م. ا. داندامایف- دانشمند متخصص و صاحبنظر عصر هخامنشی- الواح موجود حکایت از آن دارد که پس از تصرف بابل به دست کورش هخامنشی، اصلاحات اقتصادی نبونید برای کنترل و محدودیت اموال معابد ملغی شد و در مقابل، بابلیان مجبور شدند تا خراج قابل ملاحظهای برای تأمین مخارج پادشاه و حکومت پرداخت کنند. این خراج شامل کالاها و محصولات متنوعی میشد: گوسفند، گاو، جو، کنجد، خرما، شراب، آبجو، روغن، ادویه، ترشی، پشم و کالاهای دیگر. بجر این آنان وظیفه داشتند تا انبوهی از بردگان را برای کار بر روی زمینها و املاک سلطنتی هخامنشیان اعزام کنند.
*Dandamaev, M. A., Slavery in Babylonia, from Nabopolassar to Alexander the Great (626-331 BC), Translated by Victoria A. Powell, Revised edition, Northern Illinois University Press, 1984, p. 58.
اسناد بابلی از عصر پادشاهی کورش از این جهت اهمیت بسزایی دارند که منابع ایرانی، کورش را نادیده گرفته و در مورد او ساکت هستند. نام کورش و یا اقدامات مربوط به او بطور کلی در مجموعه متون اوستایی (اعم از یسناها، یشتها، ویسپرد، وندیداد و خردهاوستا) نیامده است. نه تنها در متون اوستایی، که حتی متون پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی (اعم از کتابها و کتیبهها)، متون دینی زرتشتی، متون مانوی، متون شرق ایرانی (اعم از سغدی، بلخی، خوارزمی، سکایی و جز آنها) در این زمینه ساکت هستند و یادی از کورش نکردهاند. این در حالیست که حتی شاهنامه فردوسی که گنجینهای ممتاز از نامها و فعالیتهای شخصیتهای تاریخی و اسطورهای ایران باستان است، کورش را بطور کلی نادیده گرفته است. دیگر متون ادبیات فارسی نیز همین رویه را در پیش گرفتهاند.
در متون فارسی باستان هخامنشی اطلاعاتی باره کورش وجود ندارد، اما در دو جا نام او به شکلهای زیر آمده است. یکبار در کتیبههای کوتاه و مکرر مشهد مادرسلیمان (پاسارگاد احتمالی): «من کورش، شاه هخامنشی» که با توجه به ابداع خط میخی فارسی باستان در زمان پادشاهی داریوش یکم، نمیتوانند قدیمیتر از عصر او باشند؛ و دیگری در کتیبه داریوش در بیستون که کمبوجیه و بردیا پسران کورش معرفی شدهاند: «پسر کورش به نام کمبوجیه از دودمان ما در اینجا شاه بود»، «مغ گئومات به دروغ چنین میگفت که من بردیا پسر کورش هستم»، «وَهیَزداتَه به دروغ چنین میگفت که من بردیا پسر کورش هستم».
در متون تاریخی عصر اسلامی نام کورش چند بار به شکلهای کورش، قورش، قورس همراه با شرح مختصری از او در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، تاریخ پادشاهان و پیامبران حمزه اصفهانی و چند متن دیگر آمده که بازتاب و تلخیصی از کتاب تورات یهودیان است. حمزه اصفهانی در همان اثر نام کورش را یک نام عبرانی یهودی میداند.
این همه آن چیزی است که در متون ایرانی در باره کورش آمده است. سکوت منابع ایرانی در قبال نام کورش نشان میدهد که ایرانیان با اینکه اندکی با نام او آشنا بودهاند، اما کورش در بهترین حالت شخصیتی ناچیز بوده است که ایرانیان برای او اهمیتی قائل نبودهاند. از همین بابت است که توجه به متون بابلی اهمیتی مضاعف مییابند.
از نظر م. ا. داندامایف، متون حقوقی و اداری عصر کورش که در بابل پیدا شدهاند، بخصوص از این جهت نیز حائز اهمیتند که تاکنون هیچ سند حقوقی و تجاری مکتوبی به زبان فارسی باستان یا دیگر زبانهای ایرانی باستان شناخته نشده است. بدین ترتیب به نظر میرسد که در پارس و ماد، هیچ معاملهای به صورت سند مکتوب ثبت نشده باشد. با اینحال، پارسیان و دیگر ایرانیان ساکن بابل به صورت فعالانه در تجارت شرکت میجستند و به پیروی از قاعده سنتی بابلی، قبالههایی را با افراد بومی تنظیم میکردند. اسناد سلطنتی در منطقه اصلی هخامنشیان در جنوب ایران عمدتاً به زبان عیلامی و گاهی به زبان آرامی مکتوب میشدند.
*Dandamaev, M. A., Babylonian and Egytian Documents in the Achaemenid Period, in: http://www.iranicaonline.org/articles/documents#pt2
اسناد حقوقی، اداری و اقتصادی بابل عصر هخامنشی که بالغ بر شش هزار لوح گلی هستند، در اغلب مواقع از میان آوارهای بایگانی معابد و نیز از بایگانی دو بنگاه مالی یا رباخانه بابلی یعنی «اِگیبی» (Egibi) و «موراشو» (Murashu) پیدا شدهاند. این اسناد به زبان بابلی نو و لهجه اَکَدی هستند. آنها شامل متون قرارداد فروش و اجاره زمین و خانه، اخذ ربا، گرونامه، رسید پرداخت خراج و امثال آن هستند. اکثر این متون متعلق به عصر پادشاهی کورش، کمبوجیه، داریوش اول و اردشیر اول هستند. تعداد اندکی از آنها (حدود بیست لوح) از همدان، شوش، تختجمشید و اووادئیچَیَه/ خوادایتشیه/ هومادشو (در مجاورت تختجمشید) و چند شهر غرب و جنوب غرب ایران کشف شدهاند. این اسناد، حاوی ثبت معاملات تجار بابلی ساکن ایران هستند.
از بایگانی معبد اِآنا* (Eanna) در اوروک** و معبد اِبابار*** (Ebabbar) در سیپار**** ، اطلاعات جامعی پیرامون اقتصاد و اجتماع بابل به دست آمده است. بیشتر اسناد بنگاه اگیبی (که الواح معرفی شده در بخش دوم همین کتاب به این مجموعه تعلق دارد)، در شهر بابل تنظیم شدهاند.***** اما بیشتر اسناد تجارتخانه موراشو متعلق به شهر نیپور هستند. جایی که محل دفتر اصلی آن بنگاه مالی بود. این اسناد، مهمترین منابع و مآخذ برای مطالعه تاریخ اقتصادی بابل در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد و آشنایی با دیوانسالاری هخامنشی و سیاستهای مالی و زمینداری آن است. این اسناد همچنین اطلاعات گستردهای در باره فعالیتهای مالی پارسیان و دیگر نظامیان و مقامات حکومتی ایرانی که در نیپور ساکن شده بودند، به ما میدهند.
معبد «اِآنا» در اوروک همان معبد بزرگ و مهمی است که در اسطورههای سومری، گیلگمش- پهلوان حماسی سومری- دیوار باشکوه آنرا میسازد و حماسه سومری «اِنمِرکار و فرمانروای آراتّا» به همین معبد معطوف است. به موجب این حماسه، پادشاه اوروک از فرمانروای سرزمین دوردست آراتّا میخواهد تا برای بازسازی معبد اِآنا، سنگهای مرغوب و لاجورد به شهر او بیاوردند.
**اورورک که بدان «اَرَخ» یا «وارکا» نیز میگویند، بزرگترین شهر سومری و یکی از شهرهای مهم بابلی بوده است. بازماندهای این شهر در کنار یکی از شعب رود فرات در جنوب بینالنهرین باز مانده است.
***معبد «اِبابار» به معنای لغوی «خانه درخشان» به «اوتو» خدای سومری خورشید تعلق داشت. دو معبد بزرگ اِبابار در شهرهای لارسا و سیپار قرار داشتند.
****سیپار از شهرهای مهم و بزرگ سومری و بابلی بود که ویرانههای آن در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی بغدا واقع است.
*****Dandamaev, M. A., Slavery in Babylonia from Nabo-polassar to Alexander the Great, DeKalb, Illinois, 1984, pp. 12-22.
******Stolper, M. W., Entrepreneurs and Empire: The Murašû Archive, the Murašû Firm, and Persian Rule in Babylonia, Leiden, 1985, pp. 1, 23-24.
علاوه بر اسناد بابلی، اسناد دیگری نیز از مصر عصر هخامنشی به دست آمده است که در جای خود بدانها خواهیم پرداخت. این اسناد با خط هیروگلیف مصری بر روی پاپیروس نوشته شدهاند. یکی از این اسناد، مجموعه پاپیروسهای ریلَند است که شامل تعدادی سند از ادوار مختلف است. یکی از آنها به نام «عرضحال پِتِسی» (Petesi) به تملک غیرقانونی اموال توسط روحانیون هخامنشی اختصاص دارد. این سند آگاهیهای ارزشمندی از نظام حقوقی مصر در عصر هخامنشیان بدست میدهد. اسناد دیگر شامل اجارهنامه زمین و ستور (حیوان اهلی)، خرید و فروش برده، استخدام کارگر، ثبت خودفروشی (خود را به بردگی فروختن) و موارد مشابه میشوند.
*پاپیروسهای ریلند (Ryland Papyri) مجموعه بزرگی از هزاران قطعه پاپیروس مکتوب است که از نواحی شمال آفریقا و جنوب شبهجزیره یونان پیدا شده و اکنون در دانشگاه جان ریلند در منچستر انگلستان نگهداری میشوند.
**Seidl, E., Ägyptische Rechtsgeschichte der Saiten- und Perserzeit, Glückstadt, Germany, 1968, pp. 51-83; Cruz-Uribe, E., Saite and Persian Demotic Cattle Documents: A Study in Legal Forms and Principles in Ancient Egypt, American Studies in Papyrology 26, Chico, California, 1985, 103-111.
در مصر هخامنشی همچنین حدود دویست سند به خط آرامی کشف شدند. این اسناد شامل قبالههای ازدواج، عهدنامهها، اجارهنامه املاک و دیگر اسناد تجاری هستند. برخی از آنها نشاندهنده سیاستهای دیوانسالاری هخامنشیان در مصر میشوند. عمده این متون آرامی بر روی پاپیروس نوشته شدهاند. از میان آنها سیزده نامه به اَرشامه، ساتراپ مصر در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد تعلق دارد که بر روی چرم نوشته شدهاند. اینها مشتمل بر دستورات و فرامینی هستند که کار اشرافزادههای هخامنشی در امور املاک و متصرفاتشان تسهیل شود.
*Porten, B., and A. Yardeni, Textbook of Aramaic Documents from Ancient Egypt, 3 vols., Jerusalem, 1986-93.
شرح نامهای یادشده در مقدمه
فردریش دلیتزش (Friedrich Delitzsch): آشورشناس آلمانی و یکی از دو سرویراستار مجموعه مقالات آشورولوژی و زبانشناسی.
ابرهارد شرادر (Eberhard Schrader): شرقشناس و آشورشناس آلمانی و متخصص مطالعات تاریخی بر روی متون مقدس مسیحی.
هرمزد رسّام (Hormuzd Rassam): میسیونر مسیحی کلدانی، تبعه بریتانیا، عضو هیئت عتیقهیابی بریتانیا، و مدعی کشف منشور منسوب به کورش هخامنشی. گزارشهای موجود از محل کشف کتیبه موسوم به منشور کورش تا حد زیادی با یکدیگر متفاوت و متناقض هستند. اولِه اریکسون هاگِن در حالی بر اساس تداول زمان خود، محل کشف منشور توسط رسام را در تپه قصر* در بابل معرفی میکند، که شخص رسام بعدها و در شرح خاطرات خود گفته است که این استوانه را در حوالی بقعه عمران بن علی در نزدیکی روستای جمجمه پیدا کرده است.** عدهای دیگر نیز مدعی هستند که منشور کورش در معبد بزرگ اِسَگیلَه (نیایشگاه مَردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر باستانی بابل کشف شده است. تناقضها و ابهامهای زیاد در زمینه محل و چگونگی کشف کتیبههای سلطنتی در حالی است که محل و جزئیات کشف کتیبههای غیرسلطنتی (بخش دوم همین کتاب) به روشنی و دقت، معین و مشخص است.
تپه قصر در بابل همان تپهای را گویند که در مرکز شهر باستانی بابل واقع بوده و زیگورات بزرگ اِتِمِنانکی (Etemenanki) یا برج بابل بر روی آن ساخته شده بوده است.
**Rassam, Hormuzd, Asshur and the land of Nimrod, Londo, Curts & Jennings, 1897; Hilprecht, Hermann Volrath, Explorations in Bible lands during the 19th century, Philadelphia, A. J. Molman and Company, 1903.
ویلیام کِنِت لوفتوس (Wiliam Kennet Loftus): سرهنگ انگلیسی و اولین کسی است که در جستجوی آثار عتیقه در تپههای باستانی شوش حفاری کرد. او از سال ۱۸۴۳ میلادی همکار هیئت اعزامی بریتانیا برای تعیین خط مرزی بین ایران و عثمانی بود و سپس در فاصله سالهای ۱۸۴۹ تا ۱۸۵۱ میلادی (یعنی در سالهای آغازین پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار) تبدیل به باستانشناس شد. او بخصوص این نظریه قبلی سر جان مَلکُم (Sir John Malcolm)، افسر بریتانیایی کمپانی هند شرقی و مأمور سیاسی-نظامی مقیم ایران، را دنبال میکرد که محوطههای باستانی مجاور مقبره دانیالنبی همان شهر شوش یاده شده در عهد عتیق یهودیان است. ویلیام لوفتوس همچنین نخستین گزارشها از وجود نفت در جنوب ایران را به اطلاع بریتانیا میرساند. لوفتوس در سال ۱۸۵۰ مدعی شد که یک کتیبه آجری از کورش در اوروک پیدا کرده است. این کتیبه اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود. اما جیمز واتمن بوسِنکوئِت (James Whatman Bosanquet) گفته است که این کتیبه نه از اوروک که از سِنکِرِه (محل فعلی شهر قدیم لارسا) در جنوب بابل پیدا شده و آنرا نخستین بار سر هنری راولینسون قرائت کرده است.
*Transactions of the Society of Biblical Arcaeology, Vol. 2, p. 148.
تئوفیلوس پینچز (Theophilus Goldridge Pinches): آشورشناس انگلیسی و کارشناس موزه بریتانیا که همزمان با سر هنری راولینسون (Sir Henry Rawlinson) نخستین قرائت از منشور کورش را انجام دادند. راولینسون که دیپلمات و وابسته نظامی بریتانیا در ایران و عثمانی بود، اولین نسخهبردار از کتیبه داریوش در بیستون (در سال ۱۸۳۵ میلادی) و کاشف رمز خط میخی فارسی باستان و چند خط میخی دیگر بود. او پس از مدت اقامت در کرمانشاه و غرب ایران به بغداد رفت و علاوه بر وظایف سیاسی به فعالیتهای مرتبط با کتیبههای بابلی میپرداخت. پینچز کسی بود که اصالت کتیبه موسوم به «رویدادنامه نبونید و کورش» که موزه بریتانیا آنرا در سال ۱۸۷۹ از سمساری «اسپارتولی و کمپانی» (Spartoli & Co) در شهر لندن خریده بود، تأیید کرده بود. کتیبهای که محل کشف آن نامعلوم بود و پینچز مؤکداً اطمینان میداد که این کتیبه به بابل تعلق دارد.
نمونه اسناد بابلی از عصر سلطه هخامنشیان
لوح شماره ۲۵۲
مشخصات
لوح گلی، دارای ۱۷ سطر سالم، پیدا شده از بایگانی تجارتخانه اِگیبی در شهر بابل، متعلق به سال هفتم پادشاهی کورش.
حرفنویسی
۱ manê ۱۰ ŝikil kaspi ša I-N-E ina muh-hi Ikî-ša-aplu aš E-gi-bi a. amrêu sisî. ina ûmu 1. ša Simâni kaspa a 1 manê ۱۰ ŝikil i-nam-din. iluNa-na-a-ki-li-li-usrî u Tab-lu-tu mârti-ŝu maŝ-ka-nu ŝa 1. amrâšu-ú úš-nam-ma ina muh-hi ul i-šal-lat a-di muh-hi ša I kaspa-šu i-šal-li-mu.
II ammu-kin-nu Nabû-zêr-iki-ša aš Apla-a a. E-gi-bi, Ukîn-aplu aš Nûr-e-a a. Ir-a-ni, Nabû-zêr-ikî-ša a. Gu-za-nu a. amsasini(?) u(?) amdupsar Marduk-šâkin-šùm aš Nêrgal-êtir a. Ga-hal.
Bâbilu Aaru ûmu 13. šăttu VII. Ku-ra-aš šàr Bâbili šàr mâtăte.
ترجمه
مبلغ یک مینه و ۱۰ شِکِل نقره، بدهیِ I-N-E (نام مستعار گیرنده ربا م.) به ایکیشا-اَپلو پسر اگیبی است. بدهکار باید تمامی یک مینه و ۱۰ شِکِل نقره را در روز اول ماه سیوان مسترد کند. برای تضمین طلب، نانا-کیلیلی اوصْری و تابلوتو، دختر بدهکار، به گرو گرفته میشوند و در خدمت طلبکار هستند. این دو تن تا استرداد کامل بدهی آزاد نخواهند شد (نامهای شهود و ضامن). به تاریخ روز ۱۳ ماه ایار از هفتمین سالِ پادشاهی کوروش.
شرح
لوح ۲۵۲ از سال هفتم پادشاهی کورش بر بابل، با همه اختصار و کوتاهی، شامل اطلاعات مفید و ارزندهای است. «شِکِل»، واحد سکه نقره به وزن ۸ گرم و «مینه»، واحد وزن و معادل ۶۰ شِکِل بوده است. به عبارت دیگر، مبلغ کل بدهکاری مرهون ۷۰ شِکِل یا ۵۶۰ گرم نقره بوده است. این مبلغ به قیمت امروزی نقره حدود ۱.۴۰۰.۰۰۰ تومان میشود. در سند، نام وام گیرنده بصورت مستعار و با سه حرف اختصاری نشان داده شده که لابد صلاحدید وام دهنده بوده است. وام دهنده یا ایکیشا-اَپلو، پسر صاحب رباخانه اِگیبی است. با توجه به تاریخ ثبت سند و تاریخ تأدیه که بدون ذکر سال است، و نیز با توجه به اینکه ماه سیوان اولین ماه بعد از ماه ایار است، دریافته میشود که او این مبلغ ناچیز را فقط برای ۱۷ روز در اختیار مرد نیازمند گذاشته است. او حتی از ذکر میزان اصل پول و سود متعلقه به تفکیک خودداری کرده و مجموع آنها را بلاتفکیک قید کرده است. طلبکار برای تضمین تأدیه، دو نفر را به گرو گرفته که میباید بدو خدمت کنند. نوع خدمت مشخص نشده و جریمه دیرکرد نیز در سند قید نشده است، چرا که اصولاً جریمه دیرکردی در کار نبوده و مرتهن برای جبران خسارت تأخیر، اقدام به بهرهکشی جنسی از گروگان خویش میکرده است. البته مؤلف بر این نظر است که اصولاً سود نقدی اضافه بر اصل پول وجود نداشته و بهرهکشی از دختر در حکم سود بوده است.
فهرست منابع و مأخد فصل اول
Beaulieu, Paul-Alain, The Reign of Nabonidus, King of Babylon 556-539 B.C. 1989.
Cruz-Uribe, E., Saite and Persian Demotic Cattle Documents: A Study in Legal Forms and Principles in Ancient Egypt, American Studies in Papyrology 26, Chico, California, 1985.
Dandamaev, M. A., Babylonian and Egytian Documents in the Achaemenid Period, in: http://www.iranicaonline.org/articles/documents#pt2
Dandamaev, M. A., Slavery in Babylonia from Nabo-polassar to Alexander the Great, DeKalb, Illinois, 1984.
Dandamaev, M. A., Slavery in Babylonia, from Nabopolassar to Alexander the Great (626-331 BC), Translated by Victoria A. Powell, Revised edition, Northern Illinois University Press, 1984.
Grayson, A. K., Assyrian and Babylonian Chronicles, New York, 1975, 1- 15.
Grayson, A. K., Babylonian Historical and Literary Texts, Toronto Semitic Texts and Studies III, University of Toronto Press, 1975.
Porten, B., and A. Yardeni, Textbook of Aramaic Documents from Ancient Egypt, 3 vols., Jerusalem, 1986-93.
Pritchard, James B., Ancient Near Eastern texts relating to the Old Testament, 3rd., Princeton University Press, 1969, 305- 307 (First edition 1950).
Seidl, E., Ägyptische Rechtsgeschichte der Saiten- und Perserzeit, Glückstadt, Germany, 1968.
Stolper, M. W., Entrepreneurs and Empire: The Murašû Archive, the Murašû Firm, and Persian Rule in Babylonia, Leiden, 1985.
Walker, C. B. F., “Babylonian Chronicle 25: A Chronicle of the Kassite and Isin Dynasties”, in G. van Driel: Zikir Šumim: Assyriological Studies Presented to F.R. Kraus on the Occasion of His Seventieth Birthday, 1982.
Wiseman, D. J., Chronicles of Chaldean King, 1956.