زرتشت در زمان یکی از کوی ها که گشتاسپ نام داشت زندگی می کرد . او بنیانگذار آئین زرتشتی است . زرتشت در زمانی زندگی می کرد که حیات اجتماعی ایرانیان در حال تغییر و تحول بود . جهت اصلی ایت تغییر و تحول ، تبدیل زندگی شبانی به زندگی کشاورزی بود .
آریایی ها که در ابتدا دامدار بودند ، تا مدتها پس از ورود به ایران این شیوه زندگی را ادامه دادند . اما این شیوه زندگی برای همیشه نمی توانست ادامه یابد ، زیرا محدودیت چراگاها جوابگوی افزایش جمعیت نبود . برای اقوام ایرانی نیز ، فلات ایران آخرین مرحله مهاجرت به شمار می آمد . به همین جهت لازم بود گروهی به کشاورزی بپردازند .
کشاورزی امکان استفاده هر چه بیشتر از آب و خاک را موجب می شد و می توانست غذای عمده زیادی را تامین کند . اما پرداختن به کشاورزی برای آریایی ها کار آسانی نبود . زیرا اگر چه تجارت اقوام ماقبل آریایی می توانست پرداختن به کشاورزی را ممکن سازد لیکن اعتقادات و رسوم رایج در میان قبایل مانع از این امر می شد . چون پرستش میترا که مورد علاقه شبانان و جنگاوران بود بیشتر با زندگی قبیله ای موافقت داشت .
مراسم پرستش نیز همراه با قربانی کردن چهار پایان از جمله اسب ، خوردن مایعات مدهوش کننده و انجام اعمال جادویی بود . کاهنان و جادوگران که این اعمال را انجام می دادند ، در واقع مانع از تحول زندگی آریایی ها به شرایط جدید بودند و در نتیجه نزاع میان قبایل برای زمین ، غارت یکدیگر ، دزدی و مانند انها رایج گردید . بدین ترتیب زندگی اجتماعی اقوام ایرانی سخت در معرض خطر قرار گرفت .
تلاش زرتشت
در چنین شرایطی زرتشت دریافت که باید اعتقادات اقوام ایرانی را اصلاح کند . به همین جهت از میان رب النوع های متعددی که ایرانیان می پرستیدند ، اهورامزدا را برگزید و برتر دانست . اهورامزدا به معنای دانای بزرگ است . به عقیده زرتشت بالاتر از او خدایی نیست و همه مظاهر طبیعت تابع و فرمانبردار او هستند . اهورامزدا انسان را به پیروی از خرد فرمان می دهد و با اعمال جادویی ، کشتن دامها و مانند آنها مخالف است . پرداختن به کشاورزی و پاکیزه نگهداشتن آب و خاک و بطور کلی آباد کردن امری پسندیده می باشد و اهورامزدا به آن فرمان می دهد .
عقاید و تعلیمات زرتشت با مخالفت کاهنان و جادوگران قبایل آریایی که مغ نامیده می شدند ، روبرو شد . در نتیجه زرتشت برای گسترش افکار و تعلیمات خود به نزد گشتاسپ رفت . گشتاسپ اندیشه زرتشت را پذیرفت و از طرفداران وی گردید . بدنبال آن میان طرفداران زرتشت و مختافانش جنگ در گرفت و در یکی از این جنگ ها زرتشت کشته شد . از آنجا که تعلیمات زرتشت در اصل به منظور اصلاحات مورد نیاز جامعه ایرانی بود پس از مرگ وی تعلیماتش باقی ماند . بخصوص آنکه بتدریج تعدادی از مغ ها نیز به دین او گرویدند و تعلیمات وی گسترش داده ، تفسیر نموده و به دیگران تعلیم دادند . زرتشتی ها را مغ را موبد می نامیدند .
موبدان از طبقه مهم ایران باستان بودند . آنان نه تنها امور مذهبی را عهده دار بودند ، بلکه در حکومت نیز وظایفی داشتند زیرا به عقیده آنان اهورامزدا حامی حکومت بود و به هر کس که می خواست حکومت می داد . آنان همچنین عقیده داشتند که پس از مرگ زرتشت هر هزار سال یک نفر پیدا می شود که سوشیانس نام دارد به عقیده زرتشتیان سوشیانس ها که سه نفر هستند با بدی ها مبارزه کرده و نیکی ها را گسترش می دهند .
تعالیم زرتشت و اوستا
چناکنه دانستید اساس اندیشه و اعتقاد زرتشت را مزداپرستی تشکیل می دهد ، یعنی اعتقاد به برتری و بزرگی اهورامزدا ، پس از اهورامزدا اندیشه نیک یا سپنتامینو قرار دارد . اما سپنتامینو تنها اندیشه موجود در جهان نیست بلکه در مقابل او اندیشه بد یا انگومینو واقع شده است . همه آنچه که در جهان وجود دارد اعم از موجودات ، پدیده های طبیعت و اندیشه ها و اخلاق ، وابسته و پیوسته به یکی از این دو می باشد یکی خیر ( اندیشه خیر ) و دیگری شر ( اندیشه شر ) . باران ، آب ، تندرستی و مانند آن از مظاهر خیر هستند و خشکسالی ، دروغ ، بیماری و مانند آن از مظاهر شر می باشند .
زرتشتیان مظاهر خیر را ایزد می نامند . از ایزدان مهم یکی آناهیتا است که ایزد آب های روان می باشد . به همین جهت آبان ایزد کشاورزی نیز بشمار می آید . یکی دیگر از ایزدان مهم مهر یا میترا است . به عقیده زرتشتیان مهر ، ایزد عهد و پیمان می باشد و به همین جهت ایزد عدالت نیز بشمار می آید .
مظاهر شر را دیو می نامند . از دیوهای معروف اپوش دیو خشکسالی است . دیگر اهریمن است که سرچشمه همه بدیها بشمار می آید .
تعلیمات و اندیشه های زرتشت در کتاب اوستا جمع شده است اوستا مشتعمل بر سرودها و مطالبی است که منسوب به زرتشت و دین زرتشتی می باشد . امروزه تنها قسمت هایی از اوستا باقی مانده است که شامل قسمت هایی چون آبان یشت ( ستایش آبان ) ، مهریشت ( ستایش مهر ) و … می باشد . بعدها موبدان کتابهایی در مورد قوانین دین زرتشتی و دستورات آن نوشتند که از جمله آنها کتاب و ندیداد یعنی قوانین ضد دیوها می باشد .
زندگی فردی و اجتماعی
به عقیده زرتشت هر فرد وظیفه دارد از نیکی دفاع نموده و با شر مبارزه کند . کسانی که به سه دستور پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک عمل نمایند ، از نیکی دفاع می نمایند . آباد کردن زمین بخصوص از راه کشاورزی ، از بین بردن حیوانات موذی و آلوده نکردن آب و خاک از جمله کارهای نیک بشمار می آید . تاکید بر زندگی خانوادگی و احترام گزاردن به روان در گذشتگان از دیگر دستورات آئین زرتشتی است .
اخلاق و تفکری که زرتشت تعلیم می نمود در مجموع جامعه ای را ساخت که بخاطر پرستش اهورامزدا از دیگر اقوام آریایی مشخص و متمایز گردید . در نتیجه از خصوصیات اصلی زندگی اجتماعی و اعتقادی ایران باستان مزدا پرستی و یکتا پرستی می باشد . بر طبق اوستا جامعه ایرانی به سه طبقه تقسیم شده است . موبدان ، جنگاوران و کشاورزان .
موبدان عهدار امور دینی و نگهداری آتشکده ها که مرکز امور دینی زرتشتیان می باشد بودند . در آتشکده ، موبدان مراسم دینی را در حضور آتش انجام می دادند .
جنگاوران عهده دار امور جنگی و دفاع از کشور بودند . به دلیل تسلط نظامی ، این گروه بیشتر این املاک را در اختیار داشتند و فرمانروایان نیز از میان آنان بودند .
کشاورزان در حقیقت آبادی کشور و عهده دار مهمترین بخش اقتصاد آن یعنی کشاورزی بودند . تولید غذای مورد احتیاج جامعه توسط کشاورزان صورت می گرفت . همچنین آنان با پرداخت مالیات مخارج جنگاوران را می پرداختند و با تقدیم هدایا نیازهای آتشکده ها را بر آورده می ساختند . در کنار کشاورزان تعداد کمی صنعتگر و پیشه ور نیز وجود داشت .
بر اساس دین زرتشتی کسی می توانست در میان مزذا پرستان به فرمانروایی برسد که مزدا پرست باشد . اهورا حامی وی و او نیز مدافع مزدا پرستی باشد . به همین جهت پادشاهان همیشه نیازمند تایید و حمایت موبدان بودند ، زیرا آنان متولیان امور دینی بشمار می آمدند . در نتیجه موبدان و جنگاوران با یکدیگر همکاری می کردند و قدرت بسیار داشتند .
منبع : کتاب تاریخ
بسیار عالی بود مرسی.