مذهب هخامنشیان
دولت هخامنشیان وارث تمدن های قدیم آسیا بود. در واقع مرکز این حکومت در بین النهرین و عیلام و سوریه قرار داشت و همین موضوع از بسیاری جهات کیفیت فرهنگ و تمدن هخامنشیان را معلوم می دارد.
دین در دولت هخامنشیان مانند کلیه دولتهای باستانی شرقی، نقش مهمی را ایفا میکرد. ضمن آنکه دولت هخامنشیان که ملت های مختلفی با آداب و سنن و عادات گوناگون جزو آن در آمده بودند، از لحاظ فرهنگی و اقتصادی پایه چندان محکمی نداشت و بنابراین امکان وجود یک سیستم مذهبی روشن در چنین شرایطی دشوار بود. در ایالتهای مختلف عقاید مذهبی بطور متعدد جلوه گر میشد که با آداب و عقاید موروثی هر کشوری ارتباط داشت
دولت هخامنشیان وارث تمدن های قدیم آسیا بود. در واقع مرکز این حکومت در بین النهرین و عیلام و سوریه قرار داشت و همین موضوع از بسیاری جهات کیفیت فرهنگ و تمدن هخامنشیان را معلوم می دارد.
دین در دولت هخامنشیان مانند کلیه دولتهای باستانی شرقی، نقش مهمی را ایفا میکرد. ضمن آنکه دولت هخامنشیان که ملت های مختلفی با آداب و سنن و عادات گوناگون جزو آن در آمده بودند، از لحاظ فرهنگی و اقتصادی پایه چندان محکمی نداشت و بنابراین امکان وجود یک سیستم مذهبی روشن در چنین شرایطی دشوار بود. در ایالتهای مختلف عقاید مذهبی بطور متعدد جلوه گر میشد که با آداب و عقاید موروثی هر کشوری ارتباط داشت.
وضع دشوار سیاسی دولت و قبایل مختلفی که تحت تسلط وی بودند و هم چنین وسعت اراضی کشور و اختلاف شرایط محلی، در انتخاب روش سیاست مذهبی هخامنشیان تاثیر فراوان داشت. پیروان مذهب قدیم ایران، یعنی مذهب اهورمزردا همان هخامنشیان اولیه، در بابل و فلسطین و مصر و آسیای صغیر، سنن و مذاهب محلی را پذیرفته و از آن پشتیبانی می کردند. فعالیت های کورش، کمبوجیه (پیش از بروز شورش در مصر) و همچنین داریوش اول شاهد صادق این مطالب است.
… خشایارشای اول از ترس بروز تجزیه کشورهای تحت استیلای خود در تضعیف مذاهب محلی اقدام و مذهب اهورمزدا آرتا را جانشین مذاهب مذکور ساخت. در این مذهب پاکی و بی گناهی اهمیت فوق العاده ای داشت. البته این موضوع به تاسیس عقیده یکتا پرستی که هنوز در آن مرحله از پیشرفت جامعه امکان پذیر نبود دلالت نداشت و هم چنین بر امحای کامل سایر خدایان معابد ایران نیز حکایت نمی کرد.
در این رابطه داریوش اول که پیوسته به اهورمزدا متوسل می شد و او را به اسم می نامید و دروغ را مخالف و مباین عقیده حقیقی خود به اهورمزدا می دانست، با همه این اوصاف از خدایان دیگر نیز یاد می کرد. اردشیر دوم در تمام قلمرو سلطنت خود موازی مذهب اهورمزدا، مذهب خدایان آناهیتا و میترا را نیز بوجود آورد. بطوری که از آناهیتا و میترا در کتیبه اردشیر سوم هم نام برده شده است.(البته نشانه های است که بیان می کند که داریوش به اسم های میترا و اناهیتا یا اناهیت اعتقاد داشته است).
مذاهب محلی و قدیم نیز به همان وضع وجود داشتند و به کار خود ادامه می دادند. به این ترتیب در دوره هخامنشیان با وجود یک مذهب رسمی و یک – وگاهی چند – خدای اصلی، که به وسیله روحانیون مغ ها حمایت می شد و بر اساس عقاید باستانی ایران پایه گذاری گردیده بود، عقاید مختلف دیگری هم وجود داشت.
اما پس از گذشت زمان(در زمان ساسانیان) مذهب رسمی بطور قطع به شکل یک دین در آمد که در تاریخ به نام “آیین زردشت” معروف است.
با اندکی تغییر برگرفته از کتاب تاریخ ایران باستان نوشته میخائیل میخائیلوویچ دیاکونوف ترجمه روحی ارباب
اصلا چنین چیزی نیست . شاید بعد از کورس کبیر پادشاهان به زردشتی گری با دید دیگری منگریستند ولی این اصل که هخامنشیان انسانهائی آزاده بودند امروزه بر آگاهان روشن و اثبات شده است و این ساسانیان بودند که با دولتی کردن دین باعث تنفر مردم نسبت به آن شدند و بعد هم باعث و بانی آن فجایع تاریخی . کورس کبیر انسان سرد و گرم چشیده ای بودکه سرزمین ها و خدایان مورد پرستش بیساری دیده بود و به همین دلیل بود که به آگاهی خود ساخته ای رسیده بود و هیچ گاه مدافع هیچ دینی نبود بلکه به ادان مورد احترام مردم احترام میگذاشت و سعی در حفظ حقوق آنها در برار هم داشت . بهتر است قلم افسار گسیخته خود را بیشتر مهار کنید و با ردیف کردن اطلاعات تاریخی مجعولی که قبل از انقلاب توسط انگلیس بجهت تقویت نوکران خود یعنی رضا میرپنج و فرزند خائنش بدین صورت پا در عرصه فرهنگ ما نهاده موجبات گمراهی فرزندان ملت را فراهم ننمائید . خودراحافظ
با سلام
این مطلب شاید دارای اشتباهاتی باشه ولی حقش نیست اینقدر تند مورد حمله قرار بدیدش . اگر چه هخامنشیان اقوام مختلف رو وادار به انتخاب مذهبی خاص نمیکردند ولی من با این گفته مطلب موافقم که لااقل خودشون از مذهب خودشون حمایت میکردند و این ثابت شده . مثلا گفته شده که اردشیر دوم تندیسهایی از آناهیتا رو در مراکز امپراطوری نصب کرده بوده .
اصلا چنین چیزی نیست . شاید بعد از کورس کبیر پادشاهان به زردشتی گری با دید دیگری منگریستند ولی این اصل که هخامنشیان انسانهائی آزاده بودند امروزه بر آگاهان روشن و اثبات شده است و این ساسانیان بودند که با دولتی کردن دین باعث تنفر مردم نسبت به آن شدند و بعد هم باعث و بانی آن فجایع تاریخی . کورس کبیر انسان سرد و گرم چشیده ای بودکه سرزمین ها و خدایان مورد پرستش بیساری دیده بود و به همین دلیل بود که به آگاهی خود ساخته ای رسیده بود و هیچ گاه مدافع هیچ دینی نبود بلکه به ادان مورد احترام مردم احترام میگذاشت و سعی در حفظ حقوق آنها در برار هم داشت . بهتر است قلم افسار گسیخته خود را بیشتر مهار کنید و با ردیف کردن اطلاعات تاریخی مجعولی که قبل از انقلاب توسط انگلیس بجهت تقویت نوکران خود یعنی رضا میرپنج و فرزند خائنش بدین صورت پا در عرصه فرهنگ ما نهاده موجبات گمراهی فرزندان ملت را فراهم ننمائید . خودراحافظ
با سلام واحترام وتشکر از زحمات جنابعالی وسایر همکاران گرامیتان . مطالب بسیار عالی میباشد ومن توانستم به نفع احسن استفاده کنم . (به امید روزهای بهتر )
اخه پسر خوب مطالب به درد نخوری که آقای روحی با کمی تغغیر آن را ترجمه کرده و کمی را نیز مدیر وبلاگ ( به گفته ی خودش ) حال شما بگید این که این نوشته ها گفتن راست است من که با ور نمی کنم چون نزدیک به ۳۰ جلد کتاب در مورد هخامنش مطالعه کردم و این مطالب رو رد می کنم راستی به این نکته اشاره کنم که حجابی که در دین اسلام اومده از دین کوروش رفته هر چند سال هایی با هم اختلاف دارند اما خوب او نا هم تاریخ مطالعه می کردند و نسل به نسل این چیزا ردو بدل می شد پس اینرو بدون که کوروش دینی کامل داشت که آن را زرتشتی می نامیدند با تشکر از همه به امید بازگشت منشور کوروش (اصل آن) به ایران زمین
خیلی عالی بود ولی راجع به دین مسیحی چیزی ننوشته بودی
منظورت دین مسیحیت در زمان هخامنشیانه ؟! چون هخامنشیان ۵۰۰ سال قبل از ولادت عیسی (ع) میزیستند !
با سلام
شواهد نشاندهنده این است که هیچ کدام از شاهنشاهان هخامنشی یکتا پرست به معنی امروزش نبوده اند اما عقایدشان در حال پیشرفت به سوی وحدانیت بوده است با این حال بهش دست پیدا نکرده اند . داریوش با وجود اعتقاد زیاد به اهورامزدا در کتیبه بیستون پس از گفتن نام این خدای بزرگ از لفظ (و اما خدایان دیگر) استفاده میکند البته بعید نیست که او این خدایان را در حقیقت فرشتگان اهورامزدا میپنداشته است .
این که میگید هخامنشیان به جز اهورا اعتقاد های دیگه هم داشتند کاملا اشتباه هست.اگه به اسم اهورا توجه کنی یعنی خدای یکتا پس به عقل جور در نمیاد یکی خدای یکتا رو بشناسه بعد دم از خدایان بزنه.
انگار اشتباهی رخ داده در آیین ایرانیان باستان یعنی آریایان به قوای طبیعی اعتقاد داشته اند ولی با آمدن مذهب زرتشت که اعتقاد بر این است که بین ۶۰۰ تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد بوده باشد آیین یکتا پرستی حتی قبل از هخامنشیان در میهن پاکمان وجود داشته است ولی به این ترتیب باز هم اعتقادعده ا ی بر این است که در دست نویس های دیگر منظور از خدایان یعنی فرشتگان خداوند زیرا در زبان پهلوی به فرمان روایان بزرگ ودارای ویژگی های خاص خدا به فرمانروا های پایین رتبه خدایچه و به خداوند یکتا اهورا مزدا می گفتند
به هر حال میتونید به کتاب های آیین زرتشت مراجعه کنید
تا جایی که من خوندم آیین زرتشت یکتا پرستی بوده نه چیز دیگه ای.
بت پرستهای عرب نیز دین توحیدی داشته اند و بر سر دین حضرت ابراهیم بوده اند .
درود//دراین رابطه باید بگم که هنوز تاریخ شناسان وباستان شناسان به جواب استواری که نشان دهد داریوش یا کورش زرتشتی بوده اند دست نیافته اند..دلیل اول که بسیار از نظر مهم است اینکه//کورش وداریوش و…در هیچ کدام از نوشته هاشون خود را پیرو زرتشت معرفی نمیکنن… ۲در تمامیه نگاره های داریوش از اسم اهورا مزدا نه خدای دیگری نام برده شده اما چون به صراحت اسمی از زرتشت برده نشده نمیتوان گفت که پیرو آیین زرتشت بوده اند……..اما در رابطه به این اصل که به خدای یگانه اعتقاد داشته اند به اتفاق نظر تمامی تاریخ وباستان شناسان شکی نیست…اما مذهب زرتشت نه///هیچ گاه در تاریخ هخامنش چند خدایی وجود نداشته اما الاهه مانند انا هیتا بله////در مورد مرکزییت هخامن…..نباید گفت که در سورییه و عیلام بوده است کشفیات اخیر و نوشته های بدست امده از پادشاهان اشوری و گفته برخی از مورخین یونانی که از زبان کورش بعد ها نقل قول کرده اند صحبت از شهری در نواحی کرمان شده است که البته هنوز در حال برسی است..که اگر ثابت بشه تاریخ هخامنش به انجا منسوب میشه//۲کورش خود را شاه انشان نام میبره که در جنوب فارس ونزدیک عیلام میشده//۳سوریه از نظر مردم شناسی و تاریخو فرهنگ جدا گانه داره هر چند که تاثیر فراوانی از عیلام وبعدها از هخامن…//۴اینکه عیلامییان از رگه پارس بوده اند هنوز اثبات نشده//