درباره منشور کوروش هخامنشی
تاریخچه
در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲)به هنگام کاوشها در بابِل در میان رودان (بین النهرین)، باستان شناس ایرانی، هرمز رسام یک استوانه سفالین کوچک از گل پخته (۲۳ سانتیمتر)، یافت، که شامل یک نوشته از کوروش بزرگ بود یعنی همان منشور کوروش .
جنس این استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتی متر طول و۱۱ سانتی متر عرض دارد و در حدود۴۰ خط به زبان آکادی و به خط میخی بابلی نوشته شدهاست.
بررسیها نشان داد که نوشتهای استوانه مربوط به سال ۵۳۹ (پ.م) از سوی کوروش بزرگ پس از شکست بخت النصر و گشوده شدن شهر بابل، نویسانده شدهاست و به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار داده شدهاست.
استوانه یافت شده در موزه بریتانیا در شهر لندن نگاهداری میشود.
ازسوی دیگر در سالهای کنونی آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانهای که آن را از آن نبونبید پادشاه بابل میدانستند، پارهای از استوانه کوروش بزرگ است که از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ آن میباشد. از این رو این قسمت که در دانشگاه ییل(Yale) آمریکا نگهداری میشد، به موزه لندن گسیل و به استوانه اصلی پیوست گردید.
کوروش بزرگ بعد از خاتمه زمستان در اولین روز بهار، در بابل تاجگذاری کرد.
شرح کامل تاج گذاری کوروش و حوادث آن دوران، به صورت مفصل توسط «گزنفون» سردار و مرد جنگی و فیلسوف و مورخ یونانی ظبط و بیان شدهاست .
کوروش بعد از تاجگذاری، در معبد مردوک خدای بزرگ بابل، منشور آزادی نوع بشر را قرائت نمود .
متن سخنرانی و کتبیه کوروش تا این اواخر نامعلوم بود. تا اینکه اکتشافات در بین النهرین از ویرانه قدیم شهر «اور» کتبیهای بدست آمد و بعد از ترجمه معلوم شد، همان متن منشور آزادی نوع بشر، کوروش میباشد.
این لوح در حال حاضر یکی از با ارزش ترین اشیای تاریخی است که در موزه بریتانیا از آن نگهداری میشود.
فرمان حقوق بشر کوروش یا استوانه کوروش، به عنوان کهن ترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ و مایه مباهات و سرافرازی ایرانیان یاد میشود. کوروش، موسس پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین انهرین) و آموزش همزیستی عقیدتی به انسانها، مردوخ که کهن ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، در پیشگاهش کرنش کرده بر دستش بوسه زد و او را نیایش کرد و سپاس گفت.
او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی ساکنین پیشین سرزمینها را گرد هم آورده و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند.
جایگاه
این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته شده، و به سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به تمامی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد.
این تأییدی است بر اینکه منشور آزادی بشریت که توسط کوروش بزرگ در روز تاجگذاری وی منتشر شده، میتواند برتر باشد از اعلامیه حقوق بشر که توسط انقلابیون فرانسوی در اولین مجمع ملی ایشان صادر شده.
اعلامیه حقوق بشر در نوع خود، در رابطه با بیان و ساختارش بسیار قابل توجهاست، اما منشور آزادی که توسط پادشاه ایرانی (کوروش) در ۲۳ سده پیش از آن صادر شده، به نظر معنویتر میاید.
با مقایسه اعلامیه حقوق بشر مجمع ملی فرانسه و منشور تأیید شده توسط سازمان ملل، با منشور آزادی کوروش، این آخری با در نظر گرفتن قدمت، صراحت، و رد موهومات دوران باستان در آن، باارزشتر نمود میکند.
این لوح با عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر جهانی شناخته میشود لوح کوروش که پس از تسخیر بابل و شکست بخت النصر توسط کوروش به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار داده شده بود نخستین بیانیه حقوق بشرجهانی است که کوروش در آن همه طوایفی را که در زمان امپراتوری بابل به اسارت درآمده بودند آزاد و به آنها اجازه نقل مکان و زندگی آزاد در هرکجای امپراتوری خود را داد.
کوروش پادشاه بزرگ ایران قوم یهود را نیز از اسارت امپراتوری بابل آزاد کرد.
در این کتبیه کوروش خود را معرفی نموده و اسم پدر، جد اول، دوم و سوم خویش را نام میبرد و اعلام میدارد که پادشاه ایران و پادشاه بابل و پادشاه جهات اربعه (کشورهای اطراف ایران) میباشد، آنگاه در مقام بیان حقوق بشر و منشور آزادی خویش اعلام میدارد :
ترجمه
بر گردان منشور کوروش بزرگ نشان داد که نخستین منشور جهانی حقوق بشر را ایرانیان در سال ۵۳۸ پیش از میلاد بیان نموده و مورد اجرا گذاردهاند.
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی (۱۹۶۹م)پس از گذشت ۲۵۰۷ سال پس از صدور فرمان مزبور، نمایندگان کشورهای گوناگون با قرار گرفتن بر آرامگاه کوروش هخامنشی در پاسارگاد از او به عنوان نخستین پایه گذار حقوق بشر و آزادی انسان، قدردانی کردند.
تاکنون یکبار در سال ۱۹۷۱ مسئولان موزه بریتانیا این لوحه را به درخواست حکومت ایران به تهران قرض دادند که مخالفت دولت انگلیس با این اقدام سبب بروز تنش میان مسئولان دولتی و موزه بریتانیا شده بود.
در روزگاری که کوروش بزرگ به نمایندگی ایرانیان، منشور حقوق بشر و آزادی انسان را فرستاد فخر مردمان و شاهان دیگر کشتن، سوختن و ویران کردن بود. متن این منشور چنین است:
«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند.
در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)، دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد.
نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
برده داری را بر انداختم، به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. …
من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند.
خدای بزرگ از کردار من خشنود شد …
او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت.
ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.
فرمان دادم تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند.
همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند …
من برای همه مردم جامعهای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
من به تمام سنتها، و ادیان بابل و اکد و سایر کشورهای زیر فرمانم احترام میگذارم.
همه ی مردم در سرزمینهای زیر فرمان من .در انتخاب دین، کار و محل زندگی آزادند.
تا زمانی که من زنده ام هیچکس اجازه ندارد اموال ودارایی های دیگری را با زور تصاحب کند.
اجازه نخواهم داد کسی دیگری را مجبور به انجام کار بدون دریافت مزد کند.
هیچکس نباید به خاطر جرمی که اقوام یا بستگان او مرتکب شدهاند تنبیه شود.
من جلوی برده داری و برده فروشی از زن و مرد را می گیرم و کارکنان دولت من نیز چنین کنند تا زمانیکه این سنت زشت از روی زمین برچیده شود.
شهرهای ویران شده در آنسوی دجله و عبادتگاه های آنها را خواهم ساخت تا ساکنین آنجا که به بردگی به بابل آورده شدهاند بتوانند به خانه و سرزمین خود بازگردند.»
در این لوح استوانهای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش بیان میکند، که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و کشور سومر به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاههای مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاههای اصلی آنها در میانرودان و غرب ایران برگردانده است. پس از آن، کوروش میگوید که چگونه نیایشگاههای ویرانشده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاههای بابل بودند به میهنشان برگردانده است.
حقوق بشر درایران باستان
نخستین اعلامیه حقوق بشر در جهان ، درایران باستان و در زمان کوروش بزرگ هخامنشی ، صادرشده است . کوروش ذوالقرنین دراین منشور ، برده داری را ممنوع اعلام کرده و به بازگرداندن همه اسیران و بردگان به سرزمین های متبوعشان ، دستورداده است .
با مطالعه بخشهایی از این اعلامیه که به هنگام فتح بابل از سال ۵۵۰ سال قبل ازمیلاد صادر شد می فهمیم که کوروش بزرگ دست به سنت شکنی زده و ازشیوه مرسوم آن زمان که اعمال سیاست زمین سوخته و قتل عام مغلوبین بوده احتراز می کند و می گوید :‹‹ سپاهان من ، بدون مزاحمت ، درمیان شهر بابل حرکت کردند من به هیچ کس اجازه نمی دادم که سرزمین سومر واکد را دچار هراس کند … من احتیاجات بابل وهمه عبادتگاههایش را درنظرداشتم ودربهبود وضعشان کوشیدم .
من یوغ ناپسند بابل را برداشتم ، خانه های مخروبه آنان را آباد کردم ، من به بدبختی های آنان ، پایان بخشیدم .‹‹ درعصر داریوش هخامنشی نیز شاهد یک قانون جامع هستیم که به ‹‹ دادنامه داریوش ›› شهرت یافته است .
سلسه مقرارت آیین زردشت – که وندیداد نامیده می شود . – مبتنی برهمین دادنامه است . یکی ازمظاهر حقوق بشر دردوران هخامنشی ، بردباری مذهبی است . داریوش بزرگ ، دادگری وعدالتخواهی را به بهترین شیوه درزمان خودش برقرار کرد ودراین میان ، ازدادرسان ویژه مسائل دشوار حقوقی یاری می جست .
اوقانون اساسی کشور را برمبنای بردباری دینی ورعایت حقوق اقلیتهای مذهبی ، تدو ین کرده بود ودرنگارش این قانون، آداب ورسوم وسنتهها وقوانین ومقرارت ملل مغلوب را تاجایی که به کیان امپراتوری هخامنشی لطمه نمی زد ،لحاظ کرده بود . اوبرای اجرای هرچه بهترقانون اساسی ، شورایی متشکل از دادرسان خانواده شاهنشاهی وموبدان را مسؤول نظارت براجرای قانون قرار داده بود . این شورا،گزارشهایی را که ازشهر بانان وایالتهای امپراتوری اخذ می کرد به اطلاع پادشاه می رسانید
. به این ترتیب را ه برهرگونه اعمال تبعیض نژادی مذهبی ، بسته می شد وکلیه ملل مغلوب باوجود تفاوتهای نژادی ، مذهبی ، زبانی و… باهم داشتند ، تحت لوای امپراتوری هخامنشی ، درصلح وصفا به سرمی بردند واین مرهون سیاست تبعیض زدایی حکمرانان وقت بوده است . قرنها بعد است که دراعلامیه حقوق بشر، چنین حقی برای انسانها به رسمیت شناخته شده است . درماده دوم این اعلامیه آمده است :‹‹ هرکس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، مخصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر وهمچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هرموقعیت دیگر ، ا زتمام حقوق وکلیه آزادی هایی که دراعلامیه حاضرذکر شده است ، بهره مند گردد.
به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بروضع سیاسی ، اداری ، قضایی یا بین الملل کشور یا سرزمینی باشد که شخص با آن تعلق دارد . خواه این کشور ، مستقل ، تحت قیمومت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد .
درعصر هخامنشی ، حق پناهندگی افراد به کشورها ، مراعات می شد . ماجرای پناهندگی ‹‹ تمیستوکل ›› سردار بزرگ یونانی به دربار اردشیر هخامنشی نمونه ای ا زاعمال اصل رعایت حق پناهندگی اتباع کشورهای بیگانه است که درماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر برآن تأکید شده است :
هرکس حق دارد دربرابر تعقیب ، پناهندگی جست وجو کند ودرکشورهای دیگر ، پناه اختیار کند .
رعایت حقوق اجتماعی افراد ، یکی دیگر از نمونه های تضمینی حقوق فطری انسانها وتوجه به حقوق بشر دراین دوران است . دراسناد به دست آمده از تخت جمشید درلوح های معروف به الواح گنجینه ، پرداخت مزد کارگران که دراملاک شاهنشاهی کار می کرده اند ، ذکر شده است وحتی برای کارگران ، تسیهلات ویژه ای مانند مرخصی زایمان وجود داشته داشتند وحتی برخی مشاغل مانند کارگاههای خیاطی ، زنان سرگروه کارگران مرد وزن ، بوده اند. قرنها بعد است که درماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر ، برشرایط منصفانه ورضایت بخش برای کار ورفع تبیعض افراد در اخذ اجرت مساوی درمقابل کار برابر ، تأکید شده است .
منابع :
۱- تاریخ ایران باستان – حسن پیرنیا
۲- قانون ودادگستری درشاهنشاهی ایران باستان – اشرف احمدی
۳- زن درحقوق ساسانی – بارتلمه – مترجم دکترمیرزمانی
۴- پیشگفتار و خلاصه متن منشور برگرفته از کتاب: منشور کورش هخامنشی، رضا مرادی غیاث آبادی، چاپ ششم، تهران، ۱۳۸۶
باداشتن دینی همچون اسلام شریعتی چون تشیع با داشتن امامی چون علی (ع) اسوه ی عدالت
وبا داشتن اینچنین تمدن و گذشته پرافتخار
احساس افتخار میکنم که ۱ایرانی مسلمانم و به کسی اجازه نمیدم نه دینم ونه فرهنگمو غارت کنه!
به امید ظهوز مولامون امام زمان (عج)
سلام من از این مطلب تو وبلاگم استفاده کردم البته با ذکر منبع
با تشکر
مسلما باید به عنوان یک ایرانی مسلمان در مورد آینده ی کشورمون احساس مسوولیت بکنیم و به هیچ احد الناسی اجازه دخالت در امور کشورمونو ندیم
با تشکر یا علی
برادر گلم بهتر نیست به جای واژه احدالناسی از کلمه هیچکس استفاده کنیم؟مگه ما عربیم؟به جای کبیر بگید بزرگ به جای خلیج بگید شاخاب-سلام:درود و خیلی چیزای دیگه
تا حدی من با این حرف شما که از کلمات فارسی استفاده کنیم موافقم اما سلام اسم خداست و خداوند پاداش اخروی بسیاری برای کسی که سلام بفرسته قائله البته استفاده از کلمات فارسی منافاتی نداره اما اگر بخوایم متعصبانه به این موضوع که مگه ما عربیم نگاه کنید با این دیدگاه از این به بعد نمازمون رو هم باید فارسی بخونیم. در روایات ما اومده که هر انسان که میمیره از هر جای دنیا و با هر زبانی که باشد در شب اول قبر بشیر و مبشر از او بزبان عربی سوال می کنند در واقع زبان خدا و اهل آخرت عربی است این چیزیست غیر قابل انکار اما با این موافقم که پارسی را پارس بداریم. اینطوری صحبت کردنمون اصیل تر و زیبا تره اما تعصب کورکورانه نداشته باشیم
زبان عربی و فارسی در هم آمیخته اند.. بله، باید مراقب بود واژگان فارسی به دست فراموشی سپرده نشوند.. در همین عبارت شما واژه (کلمه) عربی است.. هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم نه تنها از وامگیری های عربی بلکه انگلیسی، فرانسه، یونانی و… که وارد زبان ما شده اند، دوری کنیم.. همانطور که در بسیاری از زبانها از جمله عربی و حتی قرآن، واژگان پارسی با تعداد قابل توجهی وجود دارد
واژه اصیل پارسی میباشد میتوان یکی از دلایل را هم اینگونه بیان کرد که گ چ پ ژ از ایران شروع شده
دوم دوست عزیز در اصل در تاریخ را که نگاه میکنیم میتوان به این نکته اشاره کرد که زبان عربی در اصل از زبان پارسی الهام گرفته و ارتقا زبان پارسی در حال حاضر زبان پیشرفته ای است که دارای ۲۰۰ میلیون واژه و دیکشنری بسیار سخت میباشد که باید درک بالایی برای فهمیدن آن داشت
از بودن چنین نادانهایی مثل تو در وطنم احساس شرم میکنم که آمدی نژاد پرستی میکنی اخه نادان زبان فارسی هم اصلش جدا شده از زبان عربی تو یعنی نمیدونی زبان عربی کامل ترین زبان دنیاست تو یا زیادی غرور ورت داشته یا هم اصلا اهل مطالعه نیستی که بفهمی همه مخلوق یک خدا هستیم نژاد پرستی چرا خیال کردی خیلی گندهایم زمین تاقت سنگینی مارو نداره نه؟
با سپاس از نوشتار پر مغز و زیبای شما
کوروش بزرگ دستاویزی برای بالیدن ایرانیان به گذشته ی خویش است.
اما نباید در گذشته فروماند و از نگریستن به حال کنونی خود غفلت کرد.
امید که ایرانیانی که به این تاریخ پرافتخار می بالند فقط به بالیدن بسنده نکنند و گذشته را چراغی فرا روی آینده خود قراردهند.گرچه تاریخ معاصر ایران سرشار از غفلت و فراموشی ما نسبت به حقوق خودمان که کوروش بزرگ آن را در منشور خود به ما یاذآور شده است.
با سلام وخسته نباشید کورش بزرگ درفتوحاتش با مغلوبان بسیار مدارا میکرد از جمله همه مردمانی را که از سرزمین خود پراکنده وآواره شده بودند را برگرداند حال این سئوال برای ما به وجود آمده که قوم واطرافیان کورش پس از شکست در برابر یونانی ها (اسکندر مقدونی )به کجا فرار کردند خواهشمندم در مورد سر نوشت باز ماندگان کورش اطلاعاتی را ارائه نمایید ویا حتی الامکان ایمیل نمایید ./با تشکر
اولا باید به اطلاعتان برسانم که اقوامی که در سده ی ۶ قبل میلاد مسیح در آسیای مرکزی و شمال شرقی فلات ایران می زیسته اند از قبیل پارت ها سکا ها و ماساجت ها همگی مردمان کوچ نشین ایرانی زبان و از
نژاد آریایی بودند نه مغول. دوما ً فروپاشی امپراطوری هخامنشی تغییری در جامعه پارسی – ایرانی به وجود نیاورد و صرفاً یک تحول سیاسی بود. کسی به جایی فرار نکرد. حمله اعراب هم کم و بیش همینطور بود. اما حمله ی مغول ها بود که فوق العاده ویرانگر بود و زخم های التیام ناپذیری را بر پیکره ی کهن ایران وارد نمود.
امیدوارم که توانسته باشم کمکی کرده باشم.
آیا این نظریه که کورش را همان ذوالقرنین(که در قرآن از اویاد شده ) میداند صحت دارد چنانچه مستنداتی دراین رابطه موجود میباشد ارئه فرمائید باسپاس
بسیار عالی ازشما سپاس گذارم تاریخ ایران همیشه برای ما شنیدنی وخواندنی است
سلام من واسه تحقیق دانشگاه از این مطلب استفاده کردم متشکرم
“ایران و ایرانی همیشه زنده باشی”
موفق باشید.
نمی دانم بر سر ما چه گذشته!!!دانستن آن همه افسوس است.مردمانم برای آنهایی که مردانمان را کشتند زنان را بی آبرو کردند سرزمینم را ویران کردند میگریند نامشان را با افتخار بر فرزندانشان میگزینند….
اسلام یعنی تسلیم در مقابل امر خدا امر خدا که در میان باشد، جان و مال و ناموست را هم که بدهی در مقابل پروردگارت کاری نکردی، کسانی که مردمانمان را کشتند و زنانمان را به کنیزی بردند و بی آبرو کردند و سرزمینمان را ویران کردند همان کسانی هستند که کسانی که نامشان را بر فرزندانمان میگذاریم کشتند و در طول تاریخ به آنان ظلم روا داشتند، شما اگر تاریخ ایران را بخوانید در هیچ جای این کره خاکی علی علیه السلام به اندازه طبرستان ایران محبوب نبود، در ضمن از امام زین العابدین علیه السلام نیز همه امامان ایرانی هم بودند مادر امام زین العابدین شهربانو دختر یزدگرد سوم بود که در حمله عمر بن خطاب به ایران به عنوان کنیز اسیر شدند و حضرت علی او خواهرش را خرید و آزاد کرد و هر دو را به عقد امام حسین و محمد بن ابی بکر درآورد.
ایران و اسلام در هم آمیخته اند و جداشدنشان از یکدیگر ناممکن
لطفا ترجمه منشور کوروش را در سایت زیر بخوانید (همراه با pdf پارسی)
کجا نوشته که کوروش کبیر برده داری رو بر انداخته وا یا آزادی دینی رواج داده؟ به نظر میرسه منشور کوروش در حال تحریف شدنه (یا شده)؟
http://www.britishmuseum.org/explore/highlights/article_index/c/c
yrus_cylinder_-_translation.aspx
حتمأ کتابهای گزنفون رو بخوانید
درباره پدر پارسیان چیزهای زیبا نوشته
من زبونم قاصره در مقابل این مرد
فقط میگم تاریخ کوروش دیگری به خود نخواهد دید
من شیفته مقام و مرام والای کوروش کبیر هستم
ا
با سلام. لطفا اگه در مورد منشور پاسارگاد کوروش و منابعش چیزی می دونید بیان کنید.
اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد.
وصیت جالبی از زبان داریوش که آخرین آرزویش هم فقط آن بود، بر کتیبهٔ مزار او حک شدهاست.
Salam aya inke kourosh haman zolgharneyn has doroste ? hamuni k dar ghoran omade.
خیلی عالی بود واس۳شنبه میخام همینو دانشگاه ارائه بدم البته ب انگیلیسی،مرسیییییییییی???
این دیگه یعنی چی متوجه نمیشم مگر کورش یکتا پرست نبوده؟ پس چرا خدایان بابل رو ستایش میکرده؟ آزادی ادیان دیگه چه صیغه ایه؟ مگر جایی که حکومت خدای یکتا باشه جایی هم برای خدایان دروغین که خودشونم مخلوق هستند جایی هست؟این یعنی چی که کورش یکتا پرسته و به آیین خدایان دروغین هم احترام میزاشته و معابد براشون درست میکرده با عقل جور در نمیاد با ذوالقرنین قرآن که دیگه اصلا جور در نمیاد. پیامبران خدا تک به تک امدن که با شرک و بت پرستی مبارزه کنند بعد کورش به خدایان دروغین مردم بابل احترام میزاشته؟ واقعا که مسخره است این متن میگه کورش مشرک بوده که. و چنین آدمی مستحق ذوالقرنین بودن رو نداره حقیقتن مگر اینکه دیگه متن دست کاری شده باشه والا اگر حقیقت این باشه نتنها کورش ارزش افتخار نداره بلکه مشرکه و مورد غضب خداوند یکتاست والا خداوند هرگز راضی نیست در حکومتش خدایان دروغین ستایش بشن چون خداوند یگانه است و هر چیزی در عالم هستی مخلوق خداوند یکتاست
با سلام خدمت شما
اینکه بر منشور حقوق بشر بودن این استوانه بدمید یک اشتباه بزرگ و البته خیانت در بطن تاریخ است …
این ادعای مضحک حتی صدای تاریخ دانان را هم درآورده جناب هوفر و همینطور ریچارد برگر و ….
خیانت به شواهد تاریخی و باستان شناسی تا این حد !!!!
درود بر شما
خائن و جاهل شما و امثال شما هستند
واقعا برای چنین سایتی متاسفم که اسم تاریخ را بر خود گذاشته و امثالی متعصب و جاهل در راس آن این چنین حقایق را کتمان و حرافی هایی را ثبت میکنند که در شان بررسی تاریخی نیز نیست ( من باب شما تاریخ را هر طور مایلید خیرات میکنید ) چقدر جمله جناب غیاث آبادی در باستان شناسی تقلب برازنده امثال شماست ، تحریفگران بی سواد که عامدانه این کار را انجام میدهند … عرض کردم ادعای شما در این نوشتار توسط برجسته ترین محققین رد شده و این عمل شما چیزی جز یک کار ناشیانه و نابخرادنه نیست … لذا من احوال شما و نیز سایت را به همین دو بیت ارجاع میدهم ؛
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
مصداق بارز ناسیونالیسم های افراطی و خائن
درود بر شما
حقایق همین مطالبی هست که با ذکر منبع ذکر شده دوست عزیز . اون برجسته ترین محققین رو ما که ندیدیم . البته امثال شما که تازی هستید همیشه به تاریخ ایران زمین حمله میکنید ولی دستتون همیشه کوتاه میشه .
سپاس از نظرتون
در نادانی شما همین بس که بزرگانی چون جنابب هوفر و ریچارد برگر را نمیشناسید و یا بهتر باید گفت نمیخواهید حقیقت را نشر دهید .
در نمونه ادعای دروغین شما همین بس که کورش بت پرست ( مردوک ) را ذوالقرنین موحد جا میزنید .
تازی و عجم و … همه انسانند و این را شما نژاد پرستان نمیفهمید .
منشور حقوق بشر تنها این کلام است . انسان ها یا در دین با تو برادرند یا در آفرینش برابر .امام علی
اولا گزنفون افسانه نوشته. خیلی چیزها راجب کوروش نوشته که تایید نمیشه. پس به باقی حرفهاش هم نمیشه سند کرد. دوما حسن پیرنیا که نیمی از تاریخ ایران را نوشته فراماسون بوده و نمیشه به نوشته اون سند کرد. طبق تا یخ نویسان دیگر کوروش نه فقط ایرانی ها را کشت، آن ها را به بردگی گرفت بلکه زنهای اونها را هم بین سربازان خودش تقسیم کرد. یک کار مرسوم در آن زمان. دوما یهودی ها را لو آزاد کرد نه بخاطر حقوق بشر بلکه میخواست از آنها در مقابل دولت مصر استفاده کنه. که خودش موفق نشد ولی کمبوجیه با کشتار فراوانی مصر را فتح کرد. البته من نمیخوام کوروش و مخصوصا داریوش سوم را که بنظر من بزرگتر از جدش کوروش بوده را خراب کنم یا نفی ولی دو تا ایرانی که فراماسون بودن تاریخ ایران را نوشتند. و وقتی ذداقرنین پیش میاد به طباطبایی ارجاع میدن که من خود او را قبول ندارم. بنظرم با پهلوی ضد ذای مردم و مصدق همکاری کرد. چه کسی ذوالقرنین هست طبق شواهد ۷ نفر در دنیا میتونند این مقام را داشته باشند و هر کشور و فرهنگی یک چیز میگه. الکی ذوالقرنین را به کوروش ربط ندیم اول باید ثابت بشه. کلا تاریخ واقعیتش زیباست هر چند خیلی ها زیبا شدن تاریخ به دست مورخین را میپسندند.