اَرْدِشیرِ سِوُّم هخامنشی
اَرْدِشیرِ سِوُّم(هخامنشی) om](v)[ardešīr-e sevv، پادشاه هخامنشی (سل ح ۳۵۷- ۳۳۸قم) و فرزند و جانشین اردشیر دوم که پیش از پادشاهی اُخُس نام داشت (پاولی، III/1318-1319).
اردشیر در اوضاعی ناآرام به پادشاهی رسید و منابع یونانی و رومی قتل شماری از اعضای خانوادهاش را به او نسبت میدهند (بریان، ۷۰۰؛ نیز نک : ایرانیکا، II/658). با اینهمه، اردشیر پادشاهی توانا بود که میخواست نیرومندی پیشین شاهنشاهی هخامنشی را به آن بازگرداند. یکی از نخستین گامهای او در این راه، سرکوب شورش کادوسیان بود که به دست کودومانوس، سردار اردشیر که سپس با نام داریوش سوم بهتخت نشست، صورتگرفت (دیودروس،VIII/133؛ داندامایف، ۳۰۷). پس از این جنگجویان کادوسی در سپاه هخامنشی وارد شدند. کودومانوس نیز به شهربانی ارمنستان رسید (همانجا؛ نیز نک : امستد،۴۲۴). در۳۵۶قم اردشیر از شهربانان آسیای صغیر خواست که سربازان مزدور خود را مرخص کنند. از این میان تنها ارتاباز، شهربان فریگیه از فرمان اردشیر سرپیچید و به یاری اُرُنتس، شهربان میسیه و خارس، سردار آتنی، بر اردشیر شورید و سپاه او را شکست داد، اما سپس از آنان شکست خورد و در ۳۵۲قم به فیلیپ دوم مقدونی پناه برد (دیودروس، VII/299؛ داندامایف، همانجا؛ بریان، ۷۰۰-۷۰۱).
در ۳۵۱قم شهرهای سوریه، فینیقیه و قبرس به تحریک و یاری نِکتانِبوی دوم، پادشاه مصر و به رهبری تِنِس، شاه صیدا شوریدند و سپاهیان هخامنشی را از پای درآوردند. اردشیر به نوشتۀ دیودروس (VII/361-367) خود با سپاهی گران آهنگ آن دیار کرد. شورشیان صیدا، پیش از رسیدن اردشیر کشتیهای خود را آتش زدند تا مردم شهر نتوانند برای گریز از کارزار در کشتیها نشسته، راه دریا در پیش گیرند، اما چون دیدند که سربازان ایرانی به شهر رسیدند، همه چیز را آتش زدند. تنس نیز خود را تسلیم کرد و شاه فرمود او را اعدام کنند. مردم شهرهای دیگر فینیقیه و قبرس نیز در ۳۴۴قم سر بر فرمان اردشیر نهادند و این شهرها به تصرف ایرانیان درآمدند (نیز نک : داندامایف، ۳۰۷-۳۰۹).
آنگاه اردشیر در ۳۴۳قم، رهسپار مصر شد تا بار دیگر این سرزمین را پس از ۶۰ سال گسستن از قلمرو شاهنشاهی هخامنشی، به اطاعت وا دارد. در رویارویی ایرانیان و مصریان نکتانبو در پلوزیوم شکست خورد و به ممفیس بازپس نشست. سپس اردشیر در ۳۴۲قم بر تمامی مصر و از جمله ممفیس دست یافت و نکتانبو به نوبه گریخت. به نوشتۀ منابع یونانی و مصری، اردشیر با خشونت با شهرهای مصر رفتار کرد (داندامایف، ۳۰۹-۳۱۱). با اینهمه، در منابع مصری اردشیر را بنیادگذار دودمان سیویکم مصر خواندهاند. اردشیر در بازگشت، مصر را به فِرِنداتِس سپرد و مِنتور، اهل رودس را که با مزدوران یونانی خود سهم بزرگی در تسخیر مصر داشت، به فرماندهی سپاهیان هخامنشی غرب آسیای صغیر گماشت. با تسخیر مصر که بزرگترین دستاورد پادشاهی اردشیر بود، مرزهای شاهنشاهی هخامنشی به گستردگی پیشین آن رسید (همانجا).
اردشیر در تخت جمشید پلکانی سنگی برآورد که در کتیبهاش به آن اشاره میکند (کنت، ۱۵۶). وی در این کتیبه پس از ستایش اهورهمزدا، نیاکان خود را برمیشمرد و از اهورهمزدا و میثره میخواهد کشور او را بپایند. اردشیر در ۳۳۸قم به دسیسۀ باگواس، خواجۀ دربار مسموم شد و او را در تخت جمشید به خاک سپردند. ارسس، فرزند او نیز که پس از وی به پادشاهی رسید، بعدها به دست باگواس به همراه دیگر اعضای خانوادهاش کشته شد (داندامایف، ۳۱۲-۳۱۳؛ دیودروس، VIII/131؛ نیز نک : امستد، ۴۸۹).
مآخذ:
Briant, P., Histoire de l’empire Perse, Paris, 1996; Dandamaev, M. A., A Political History of the Achaemenid Empire, tr. W. J. Vogelsang, Leiden, 1989; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. Bradford Welles, Cambridge/ Massachusetts, 1963; Iranica; Kent, R. G., Old Persian, Grammar, Texts, Lexicon, New Haven, 1953; Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago, 1948; Pauly.با تشکر از : مهرداد قدرت دیزجی
برچیده از : cgie.org.ir باز نشر از tarikhema.org
با سلام و سپاس از اطلاعات مفید و ماندگاری که برای ما ارسال می نمایید . کاش می شد تمامی گذشته تاریخی پرافتخار کشور عزیزمان ایران را برای تمامی فرزندان این سرزمین بیان کرد و علاوه بر افزودن آگاهی تاریخی در واقع روح اعتلا و میهن پرستی و افتخار را در این وارپان زنده کرد تا با امید و غرور راه پیشینیان اصیل و پرآوازه و با صلابت خود را ادامه دهند .
با تشکر از سعی شما مهربانان
میرحسینی
درود بر تو ای میرحسینی که مرا یاد بزرگ مرد مبارز ایرانی میرحسین انداختی
همه ملتها و تمدنها اوج و حضیض داشته اند اما مرحله اوج تعالی ایران چه کم دوام بود و بی بازگشت!!!