فرهاد سوم (اشک یازدهم)
هنگامیکه فرهاد سوم ملقب به تئوس بر تخت نشست فرمانروایی اشکانی در بحران بزرگی غوطه میخورد که با درگذشت مهرداد دوم پدید آمده بود. اینک مانند دوره مهرداد اول یکبار دیگر لازم بود که در قدرت مرکزی تحرکی دورانساز به وجود بیاید.فرهاد سوم نهتنها بر آن بود که به مرزهای دوران شکوفایی دست بیابد، بلکه با گستردن مرزهای غربی را نیز در سر میپروراند. اقوام تورانی، که از شمال به بلخ تا هندوستان رخنه کرده بودند، چشمداشت به مرزهای شرقی و شمالی را غیرممکن کرده بودند. امکان دستیابی به مرزهای تازه در صفحات غربی ازاینروی آسانتر بود که حکومت محتضر سلوکی در میان قدرتهای نوخاسته اشکانیان و رومیها دستوپا میزد. اما پیش از هر چیز میبایستی ارمنستان، که از دیرباز اغلب بخشی از ایران بود، دوباره به خاک شاهنشاهی اشکانی افزوده میشد. تیگران و همپیمان او مهرداد پونتی با فرستادن سفیری به دربار ایران خواهان آن بودند که فرهاد سوم از آنان در رویارویی با رومیان پشتیبانی کند. تیکران میل داشت همه سرزمینهایی را که از اشکانیان گرفته بود به فرهاد بازگرداند، با این شرط که فرهاد از او به هنگام حمله احتمالی رومیها به ارمنستان حمایت کند. رومیها نیز برای جبران دوستی ایران پیشنهادی همانند داشتند. فرهاد پیمان دوستی با رومیها را به مصلحت نزدیکتر یافت. او به پومپه وعده داد که درصورتیکه آنها مهرداد پونتی را زیر فشار قرار دهند او نیز تیگران را سرگرم خواهد کرد. بهاینترتیب فرهاد بهجای کمک به تیگران سالخورده به پسر او، که او هم تیگران نامیده میشد، که علیه پادر شوریده بود یاری رساند. تیگران جو آنکه به ایران پناهنده شده بود و داماد فرهاد بود به کمک او به ارمنستان حمله برد و پس از تصرف بخشی از قلمرو پدر شهر آرتاکسات را که پایتخت او بود به محاصره درآورد. فرهاد با طولانی شدن مدت محاصره سپاهی در اختیار تیگران پسر قرار داده خود به داخل مرزهای ایران بازگشت. در این هنگام فرات مرز مشترک ایران و روم بود.
با بازگشت مهرداد دوم تیگران پدر بر پسر تاخت و او را فراری داد. تیگرآنکه به خاطر شکستی که خورده بود روی بازگشت به ایران را نداشت، نخست به مهرداد پونتی پناه برد، اما از این بیم که مهرداد او را به ارمنستان تحویل بدهد، ناگزیر از پناهنده شدن پومپه شد پومپه همراه تیگران جوان به ارمنستان تاخت و با پیروزیهایی که به دست آورد تیگران پدر را به تسلیم واداشت. با پیمان صلحی که بسته شد، تیگران از سوریه فینیقیه، کیلیکیه، گالاتیه به نفع پومپه صرفنظر کرد و قرار شد که گوردین و سوفن سهم تیگران پسر این تیگران آزرده از نتیجه پیمان چنان رفتاری کرد که پومپه او را دستگیر کرد، که بهرغم تقاضای استرداد از سوی پدرزنش فرهاد، بعداً درروم اعدام شد. فرهاد سوم، که گوردین را ملک طلق خود میدانست از این پیمان ناراضی بود در سال ۶۵ پیش از میلاد به گوردین حمله کرد. آفرنیوس سردار پومیه درنبرد که روی داد فرهاد را تا اربل عقب نشاند.
اینک سپاه روم به نزدیکی کرانه غربی دجله رسیده بود و پومپه میتوانست نسبت به پیشنهادهای فرهاد بی اعتنا باشد. اما هنگامیکه پومپه در اشاره به فرهاد عنوان«شاهنشاه» را از قلم انداخت، پیمانه شاهنشاه اشکانی لبریز شد و عبور از فرات را برای پومپه ممنوع کرد. پومپه نیز که از روم اجازه جنگ با شاه اشکانی را نداشت، برای اینکه کار بهجای باریکی نکشد به دادن پاسخی مبهم بسنده کرد.
فرهاد در سال ۶۴ پیش از میلاد به ارمنستان حمله کرد و تیگران ناگزیر از درخواست کمک از روم شد. پومپه با این استدلال که جنگ چیزی جز اختلافهای کوچک مرزی نیست تیگران را دعوت به خویشتنداری کرد و از سوی خود سه نفر را مأمور حکمیت کرد. مأموریت این سه تن موفقیتآمیز بود. زیرا دو طرف متخاصم به این باور رسیدند که هردو از پومپه خشمگین هستند و اوست که دشمن واقعی است و اگر دو طرف متخاصم همپیمان شوند بهتر میتوانند از پس دشمن مشترک رومی برآیند. همین و بس. جز این هیچگونه خبری درباره شرکت دربار ایران در درگیریهای ارمنستان و روم نداریم.
فرهاد در سال ۵۸ یا ۵۷ پیش از میلاد بهوسیله پسران خود اٌرٌد و مهرداد مسموم شد. او باید از ۷ تا ۱۰ سال فرمان رانده باشد.
منبع:
- تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان ، نوشته دکتر پرویز رجبی
- انتشارات پیام نور، چاپ شده در بهمن ۱۳۸۶
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی