وردان (اشک نوزدهم)
پس از اردوان سوم پسرش وردان بر تخت نشست. اردوان سوم سه پسر به نامهای اردوان، گودرز و وردان از خود بر جای گذاشته بود، که ظاهراً پس از مرگ او، طبق معمول دربارهای ایران، میان پسران بر سر جانشینی پدر کار به اختلاف کشیده بود. چون به هنگام مرگ اردوان از پسران او تنها اردوان و گودرز حضور داشتند و وردان در استانی دور به سر میبرد، برادران حاضر به جان هم افتادند. گودرز با کشتن اردوان به همراه همسر و پسران او کار را فیصله داد! ظاهراً وردان نیز در انتظار مرگ پربرکت پدر ترتیبی داده بود تا بهموقع از مرگ او آگاه شود. به گمان بلندپایگان پارتی نیز به سبب تندخویی، ستمگری و برادرکشی گودرز بیشتر به سلطنت وردان شایق بودهاند.
وردان خود را با دریافت خبر مرگ پدر، که ظاهراً همراه دعوت مجلس مهستان برای نشستن بر تخت سلطنت بوده است، حدود ۴۵۰ کیلومتر راه را دوروزه پشت سر گذاشت و خود را به دربار رساند و گودرز را که هنوز سلطنتش کاملاً به رسمیت شناختهنشده بود و نیرویی را نیز برای رویارویی فراهم نیاورده بود غافلگیر کرد. اینک چون ساتراپی های پیرامون طرف وردان را گرفتند، گودرز به عادت نیاکان خود راه شرق را پیش کشید تا مگر چارهای برای دستیابی بر تخت پدر بیابد. طبق معمول چنین هم شد وگودرز بهزودی با سپاهی از هیرکانی و اقوام بیگانه پیرامون رو بهسوی پایتخت نهاد.
ورد آنکه کار فرمانروایی خود را با محاصره سلوکیه بسیار مستحکم و همسایه تیسفون و در حال شورش بود آغاز کرده بود، بهمحض دریافت خبر لشکرکشی برادر، محاصره را رها کرد و بهسوی شرق تاخت. قرار بود جنگ تعیینکننده انجام گیرد، اما ظاهراً در این هنگام گودرز از توطئهای در سپاه اشکانی آگاهی یافت که قرار بود به براندازی هر دو برادر بینجامد. او بهناچار وردان را در جریان امر قرارداد. سپس دو برادر صلاح را در این دیدند که برای ربودن شانس از دشمن با یکدیگر از در آشتی درآیند. درنتیجه سلطنت وردان از سوی گودرز به رسمیت شناخته شد. گودرز بیآنکه خیال صرفنظر کردن از سلطنت را از سر بیرون رانده باشد به هیرکانی برگشت و وردآنکه نگران غرب کشور بود رو به تیسفون نهاد.
رومیان با استفاده از درگیری شاهزادگان اشکانی مهرداد ایبریایی را که در زمان امپراتوری کالیگولا به سبب نفرت مردم تبعیدشده بود دوباره به دستور امپراتور جدید کلاودیوس آزادکرده و او را مأمور کرده بودند که با برادرش فراسمن ارمنستان را به چنگ خود بگیرند. ارمنیان با غیبت مهرداد برآمده بودند تا به استقلال خود دست یابند و خود را از یوغ روم برهانند. این مهرداد باید که در سال ۴۱ میلادی سر از ارمنستان درآورده بوده باشد. ارمنیآنکه از هیچ سویی امکان گرفتن کمک نداشتند تسلیم شدند. نخستین برنامه وردان پس از بازگشت از شرق این بود که سلوکیه را دوباره بهفرمان خود درآورد. ظاهراً این پیروزی در سال ۴۳ یا ۴۴ به دست آمد و سلوکیه پس از هفت سال درس دوباره به دست ایران افتاد. دوبواز تاریخ حمله دوم وردان به سلوکیه را ژوئن ۴۲ سبب پیروزی او را کمک اشراف شهر که طرفدار او بودند میداند.
وردان حدود سال ۴۵ میلادی به دخالت در کار ارمنستان نیز شایق بود، اما چون، ویبیوس مارسوس، فرمانده نیروهای رومی در منطقه، او را با تهدید به اعلانجنگ از این کاربر حذر داشت، شوق دخالت را در خود مهار کرد. البته سرکوب شورش دوباره گودرز نیز، که همراه به زیر فرمان کشیدن اقوام پیرامون داهه ها و وادار کردن آنها به پرداخت خراج بود، مدتی از وقت وردان را ربود.
وردان این باد را نیز در سر میپیچاند که جنگی تازه با رومیان راه بیندازد. او حتی از ایزد، شامک آدیابنه، درخواست همکاری کرد که او به این درخواست پاسخ منفی داد و سبب خشم وردان و جنگ بینتیجه او با ایزد شد. پنج پسر ایزد در این هنگام برای پرورش درروم به سر میبردند و او در موقعیتی نبود که در جنگ وردان با روم در کنار او قرار گیرد.
وردان هنوز جوان بود و بیشتر از ۶-۷ سال فرمان نرانده بود که در شکارگاه به توطنه بزرگان پارتی کشته شد. یوزفوس مینویسد که بلندپایگان پارتی او را کشتند تا از جنگ با روم در امان بمانند. این امکان نیز وجود دارد که او قربانی توطئهای از سوی گودرز شده باشد. آخرین سکه او در سال ۴۷ میلادی زدهشده است. البته گودرز از سال۴۵ به ضرب سکه مشغول بوده است.
منبع:
- تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان ، نوشته دکتر پرویز رجبی
- انتشارات پیام نور، چاپ شده در بهمن ۱۳۸۶
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی