زرتشت به روایت تاریخ
2-۱- نام پیامبر ایرانی به شکلی که دو هزار و پانصد سال رواج داشته، زرتشت است. یونانیان این نام «رازوراسترس» ( Zoroastres ) تلفظ کردهاند. این کلمه به زبان لاتین راه یافت و سپس به شکل مأنوس زورواستر ( Zoroaster ) در آمد. قدیمیترین اشارهی معتبری که رد آثار یونانی به زرتشت شده است در رسالهی آلکیبادس ( Alcibiades ) افلاطون آمده است.
تاریخ ولادت زرتشت را در فاصلهی بین ۶۰۰ تا ۶۰۰۰سال پیش از میلاد مسیح ذکر کردهاند. روایات ایرانی، که براساس منابع پهلوی مانند بوندهشن و اردای ویرافنامه تکیه دارند و پس از زوال نفوذ آیین زرتشت، یعنی ۲۰۰۰ سال پس از زمان زندگی او، نوشته شدهاند، میلاد زرتشت را سه قرن قبل از اسکندر مقدونی میدانند. این روایت موهوم به وسیلهی بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان اسلامی پایدار ماند و تا قرن گذشته نیز اعتبار خود را حفظ کرد.
2-۲- ارسطو ( Aristotle ) و اودوکسوس ( Eudoxus ) و هرمی پوس ( Hermippus ) مینویسد که زرتشت پنج هزار سال پیش از جنگ تروا ( Trojan War ) میزیسته است. دیوجانس لائرتیوس ( Diogenes Laertius ) از قول هردمودروس ( Hermodorus ) و کسانتوس ( Xanthus ) همین نظر را نقل میکند. از سوی دیگر، دیودووروس اریتریایی ( Diodorus of Eretria ) و آریستو کسنوس ( Aristoxenus ) میگویند که فیثاغورس یکی از شاگردان زرتشت بوده است. از اینرو پلینی ( Pliny ) به حق شک دارد که زرتشت خود نام یک تن بوده یا چند تن دیگر نیز همین نام را داشتهاند.
پس از زرتشت، جانشینان او که در ری ، واقع در سرزمین ماد، عالیترین مسند روحانی دین زرتشت را در دست داشتند زراتشتر اتما ( Zarathushtratema ) یعنی زرتشت – واران نامیده شدند.
۱-۳- بررسیهایی که در صد و پنجاه سال اخیر، نخست در اروپا و پس از آن در آمریکا در زمینهی ادبیات و مذاهب و زبانهای شرقی به عمل آمده به حل این مسئله کمک شایانی کردهاند. (در ادامه نظر آقای فرهنگ مهر را خواهیم آورد).
زبان اوستایی خویشاوند زبان سانسکریت است. گاتاها یا سرودهای مقدسی که به توسط زرتشت ساخته شدهاند، طنینی عتیق همانند سرودهای ریگ – ودا، دارند. همچنین نزدیکی محسوسی بین دستور زبان و وزن و سبک سرودهای ریگ – ودا ، و دستور زبان و وزن و سبک گاتاهای زرتشت موجود است، و در حقیقت ساختمان صرفی زبان گاتاها از ساختمان صرفی سرودهای ریگ – ودا، ابتداییتر و سادهتر است. در هر حال اکنون این طرز تفکر وجود دارد که تصنیف گاتاها نمیتواند به طور جداگانه و در یک فاصله زمانی دور از زمان تصنیف وداها صورت گرفته باشد، و بر روی هم محققان کنونی به اجماع، عصر زرتشت را حداقل یک هزار سال قبل از مسیح میدانند.
ایران؛ زادگاه فلسفه
۱-۴- میگویند که آیین بودا دین نیست: بلکه فلسفه است. همدان امروز، یا اکباتانای ( Ekbatana ) ایران باستان که در کتیبههای بابلی آگاماتانو ( Agamatanu ) خوانده شده و یونانیان آن را اکباتانا ( Ecbatana ) نامیدهاند، به معنی ملتقای چند راه آمده است. از طرفی چون ایران باستان در حقیقت راه مهمی بین اقوام گوناگون بوده، به ناچار در طول تاریخ خود محل برخورد افکار فلسفی شرق و غرب و انتقال و نشر آن فلسفهها به اکناف عالم، بوده است. در میان ایرانیان تفکراتی در زمینهی حقایق جاودان هستی وجود داشته که فلسفهی قدیم یونان از آن متأثر شده است. همچنان که آیین مهر و آیین مانی در ایران تحت تأثیر دین زرتشت برخاستند و بعداً وارد اروپا شدند و افکار فلسفی غرب را به شدت تحت تأثیر قرار دادند در این مورد به تأثیرات اندیشه ایرانی بر فلسفه افلاطونی مراجعه فرماید).
نخستین برخورد شرق و غرب
۱-۵- کوروش در سال ششصد قبل از مسیح یونیا ( Ionia ) را فتح کرد. فیلسوفان یونانی از روزگار طالس ، پایهگذار مکتب ملطی ، با شرق تماس پیدا کردند. نومینیوس ( Numenius ) از مردم آپامی ، میگوید فیثاغورس و افلاطون ، حکمت قدیم مغان ایرانی و نیز حکمت برهنمان هندی که را به ایران آمده بودند، به یونان معرفی کردهاند.
منبع
((زوراست )) یا ((زرتشتر)) یعنى دارنده شتران زرد… مستشرقین با حقه بازى عجیبى ، تاریخ تولد ((زرتشت )) را از ۳۲۹ تا ۶۰۰ ق .م . به ۶۰۰۰ سال ق .م . و حتى ۶۰۰۰ سال پیش از حمله اسکندر عقب مى برند تا به یک نتیجه گیرى نژادى دست بزنند! چرا که اروپائى (هر دین و مذهب و مکتبى داشته باشد) با نوعى ((خودپرستى )) خود را منشاء و دلیل وجودى هر مذهب و مکتب و فلسفه اى مى داند…
… همچنین محل تولد او نیز مجهول مانده . بعضى گویند در ناحیه ماد (آذربایجان ) درشمال غرب ایران و بعضى گویند در باکتریا (بلخ شرق ) بوجود آمده . ولى از قرارمعلوم وى در غرب ایران زائیده شده و در شرق ایران به کار دعوت خود پرداخته است .
روایات باستانى بر آن است که زرتشت در پانزده سالگى نزد آموزگارى تعلیمیافت و از او ((کشتى )) (نام کمربند مقدس زرتشتیان است ) دریافت کرد. از آغاز عمر بهخوى مهربان و سرشت لطیف معروف گردید. در هنگام بروز قحط سالى که در ایام جواناو اتفاق افتاد، نسبت به سالخوردگان حرمت و راءفت و درباره جانوران محبت و شفقتبعمل مى آورد.
چون به بیست سالگى رسید، پدر و مادر و همسر خود را رها کرده براىیافتن اسرار مذهبى و پاسخ مشکلات روحانى که اعماق ضمیر او را پیوسته مشوش مىداشت ، در اطراف جهان سرگردان شد و از هر سو رفت و با هر کس سخن گفت ، شایدکه نور اشراق درون دل او را منور سازد… در منابع یونانى گفته شده که زرتشت مدتهفت سال در بن غارى درون کوهى بسر آورده ک به خاموشى مطلق مى گذرانید. آوازه کار اواز شرق به گوش مردم ((روم )) رسید و شهرت یافت که مردى مرتاض یستسال تمام در بیابانها گذرانیده و جز پنیر، طعامى نخورده است . چون به سى سالگى رسید ک زرتشت را مکاشفاتى دست داد.
روایات در این باب بقدرى فراوان و اغراق آمیزاست که براى او ((معجزات )) عجیبه و ((کرامات )) غریبه ذکر کرده اند. گویند نخستینبارکه براى او کشف و شهود دست داد، در سواحل رود ((دیتا)) در نزدیکى موطن او بود.ناگهان خیال شبحى که بلندى قامت او نه برابر انسان متعارف بود، در برابر نظرشنمودار گردید که او را فرشته ((وهومنه )) (= بهمن ) یعنى : ((پندار نیک )) نام نهادهاند.
پس فرشته با او گفت و شنود کرد و به او فرمان داد که جامه عاریتى کالبد را ازجان دور سازد و روان را پاک و طاهر فرماید ک آنگاه صعود کرده ، در پیشگاه ((اهورامزدا)) یعنى خداى حکیم حاضر گردد… از آن پس هشتسال دیگر بر زرتشت بگذشت و او در عالم کشف و شهود با شش فرشته مقرب(امشاسپندان ) یکایک گفت و شنود کرد… از آن پس دهسال تمام بر زرتشت بگذشت که به پرستش و عبادت اهورا مزدامشغول بود و پیوسته از مردم روزگار جفا و آزار مى دید.
پس از این مکاشفه بى درنگتعلیم خلائق را آغاز کرد. ولى در ابتدا کسى به سخنان او گوش نداد. چندین بار نومیدشده ، در معرض فتنه و آزمایش قرار گرفت … عاقبت پس از دهسال ، زرتشت به مقصود رسید و نخستین کسى که آئین او را پذیرفت ، عموزاده وى مردىبه نام ((میندى نیمون ها)) بود. پس در یکى از بلاد شرقى ایران به دربار پادشاه آندیار به نام((ویشتاسپ )) راه یافت .
مدت دوسال زرتشت کوشش بسیار کرد که این پادشاه را به دین خود درآورد. پادشاه با زرتشتهمراه گردید، ولى چون تحت نفوذ کارپانها (= مغان = روحانیون ) واقع بود، آنان بااقدامات شیطانى خود علیه عقاید زرتشت برخاستند و باعث شدند که زرتشت را دستگیرساخته و به زندان اندازند.
سرانجام پس از دو سال از زرتشت معجزه اى به ظهور رسید…
بالاخر شاه به دین او در آمد… ویشتاسپ سراسر نیروى خود را براى نشر دعوت آن پیامبر بهدین بکار برد. درباریان و امرا نیز به دنبال شاه بر او گرویدند… از مدت بیست سال دیگر که از عمر زرتشت باقى بود، روایات و حکایات بسیارى نقل کرده اند. در سراسر این روزگار وى به نشر دین اهورامزدا در میان ایرانیان بگذرانید. در این زمان دو پیکار و جنگ با دشمنان بر پا ساخت . …. جنگ دوم در زمانى روى داد که زرتشت به سن هفتاد و هفت سالگى رسیده بود.
در این پیکار اگر چه پیروز گردید، لیکن عاقبت کشته شد. نویسندگان اوستا در هزار سال بعد گفته اند که چون تورانیان شهر بلخ را به غلبه گرفتند، یکى از آنان ناگهانى بر آن پیامبر یزدانى تاخته و او را در برابر محراب آتش در حال عبادت به قتل رسانید.)) ((زرتشت )) را یونانیان ((زورو آسترس )) و رومیان ((زوروآستر)) و اروپائیان ((زوروآستر)) مى نامند. وجود تاریخى او محل اختلاف است و اعتراض .
مفسر فرانسوى اوستا ((جمیزدارمستر)) از زرتشت ((خدائى )) مى سازد و او را تظاهر ((هوم )) به شکل ((انسان ))مى داند. ((کرن )) هلندى او را افسانه اى منسوب به خورشید مى شناسد. با وجود این آثارى موجود است که وى را شخصیت تاریخى مى دهد…. معمولا این راءى رایج است که زرتشت میان قرن هفتم و ششم ق .م . بوده است .((افلاطون )) (۴۲۹ ۳۴۷ ق .م ) صریحا از ((زرتشت )) نام برده و او را مؤ سس آئین ((مزدیسنا)) دانسته است .
((بروسوس )) مورخ قرن سوم میلادى ((زرتشت )) را سر سلسله پادشاهان ماد مى داند. مورخان اسلامى ، ((زرتشت )) را معاصر((گشتاسب )) یا ((ویشتاسپ )) مى دانند.
یک مححق معاصر ایرانى زمان زرتشت را قرن هشتم ق .م . مى داند.
((پیرنیا)) مورخ ایرانى نظریه جکسون را مى پذیرد ((هربرت جرج )) دوران زرتشت را به عصر هخامنشى مى برد. در فروغ مزدیسنا آمده است که زرتشت در شهر ((رى )) (به زبان اوستا: ((وغ )) و به زبان پهلوى ((راکا))) بدنیا آمده است. یونانیان زرتشت را ((زروآستر)) مى نامیدند؛ یعنى ((ستاره شناس )). ((دیوژن )) زرتشت را به معناى ((ستاره پرست )) گرفت است .
(هرمودورس )) شاگرد افلاطون زرتشت را به همین معنا گرفته است . یک خاورشناس المانى مى گوید برخى یونانیها، نام زرتشت را از کلمات ((زئیرا)) به معناى ((نیاز)) و ((استر)) یعنى ((ستاره )) گرفته اند که مى شود: ((ستاره نیاز)). یک محقق آلمانى دیگر مى گوید: زرتشت را از دو کلمه ((زئوتر)) یعنى ((نیازدهنده )) و ((استر)) به معنى ((چراگاه ))گرفته اند که مى شود ((مالک مزرعه شایسته براى نیاز)).
زرتشت به معناى ((شخم کننده با شتر)) نیز آمده است . یک دانشمند انگلیسى مى گوید زرتشت یعنى کسى که شتران را مى چراند یا مى راند. محققان غربى معناى دیگرى براى زرتشت از قبیل گ ((ستاره زرین ))، ((عذاب دهنده شتران ))، ((ستاره طلائى ، ((درخشش طلائى ))، ((سلطنت زرین )) و… آورده اند. اعراب زرتشت را ((سلطنت زرین )) گفته اند.
زرتشتیان نام وى را ((سپیتامه )) مى دانند. مارتین المانى مى گوید زرتشت در اصول ((جارات اوتارا)) بوده است که به زبان سنسکریت به معنى ((ستایش کننده عالى )) مى باشد که چون به پیامبرى مبعوث شد، لقب زرتشت گرفته است ، زرتشت یعنى ترکیبى از ((اوش )) به معنى ((سوزاندن و درخشیدن )) و ((زر)) به معنى ((زرین ))، پس ((زرت اوشتر)) یعنى کسى که چهره اش از نور خدادادى روشن است .
((آذر گشسب )) مى نویسد که ((اسفتمان )) پس از رسیدن به مقام روحانى به لقب ((شترپیر)) یا ((زرد رنگ )) مفتخر گردیده باشد. آذرگشسب مى نویسد: شتر حیوانى نبوده که در بین آریائیهاى ایرانى اهمیت و ارزشى داشته باشد تا دارنده آن به خود مباهات کند.
پس ((دارنده شتران زرد رنگ )) به پیامبر ایران نمى چسبد.
واژه زرتشت در تاریخ به دوازده گونه ضبط گردیده است :
زردشت ، زردتشت ، زرهشت ، (این سه ، بر وزن : انگشت )
زاردشت ، زاراهشت ، وزراتشت (این سه ، بر وزن : خارپشت )
زرادشت ، وزراهشت ، وزرادشت (این سه ، بر وزن ، چراکشت )
زره دشت ، زره تشت ، وزره هشت (بر وزن دره پشت )
زردشت ، زرتهشت ، وزاردهشت ، وزارتهت (به دال مهمله و تاء مضموم ).
نام پدر زرتشت ((پورشب )) و نام مادرش ((دغدویه )) آمده است .در باب تحصیلات زرتشت نیز اختلاف بسیار است ک برخى او را تحصیلکرده یونان و برخى دیگر شاگرد مکتبهاى فلسفى هند مى دانند. زرتشت با دختر ((فراشائوش ترا)) به نام ((هووى )) ازدواج کرد و شاه نیز با دختر زرتشت ((و جامناسیاه )) که از زن اول او بود، ازدواج نمود. زرتشت در سن هفتاد یا هفتاد و هفت سالگى در حالى که در برابر محراب به عبادت مشغول بود، بوسیله یک سرباز تورانى کشته شد.
سلام
اگه میشه منو با نام فرزند ایران لینک کنید و بگید من به چه اسمی شما رو لینک کنم
سلام
اگه میشه منو با نام فرزند ایران لینک کنید و بگید من به چه اسمی شما رو لینک کنم
من صاحب وبلاگ تخصصی تاریخ باستان هستم در نظرات گفته بودی بهت پیام بدم من که منظورت رو نفهمیدم اگه کاری هست در خدمتم
من صاحب وبلاگ تخصصی تاریخ باستان هستم در نظرات گفته بودی بهت پیام بدم من که منظورت رو نفهمیدم اگه کاری هست در خدمتم
آتش سوزی
(تخت جمشید) آیا شکوه پارسه و عظمت بی پایان او با آتش سوزی نهیب اسکندر و زمین لرزه های مکرر زمان رو به زوال رفت و سلطنت دویست ساله هخامنشی منهدم شد
نوشته های تاریخی نشان می دهد که اسکندر بعد از حمله مرگبار خود به پایتخت تمدن جهان دست به آتش سوزی سرزمین پارس زد و با این که مرد م آن شهر خود را تسلیم کرده بودند همه آنان را از د م تیغ گذراند و خانه های آنان را به آتش کشید و از همه مهم تر به آتش سوزی کتابخانه های پارسه پرداخت و کتاب مقدس اوستا را که صدوبیست جلد بودرا آنهایی که در مورد یکتا پرستی و خداشناسی بود به آتش کشید و آنهایی را که در باره فلسفه و خرد گرایی وریاضی و ستاره شناسی و بودرا به یونان فرستاد، و از اینجاست که فیثاغورث خود را فرزند اندیشه اوستا می داند و عقیده های فیثاغورث و اوستا تا در صد بالایی با هم برابرند که فیثاغورث همچون اوستا به یگانگی یزدان ( اهورا مزذا ) ایمان داشته و عدد هفت را با خرد ونور و درستی برابر می داند و عدد نه را با اندیشه در امورجامعه و هستی ، پس نتیجه
می گیریم که اوستا نخستین اندیشه خرد گرا درطول تاریخ بشر است و اگر اسکندر به ایران حمله نمی کرد و کتاب مقدس ما به تاراج نمی رفت و یکتا پرستی اوستایی به آتش کشیده نمی شد ما کنون حال دگر داشتیمو از لابلای همین کتاب و هزاران کتاب به یغما رفته ی دیگر بود که نامدارانی همچون فیثاغورث و افلاتون و ارستو و…….یکباره در صحنه ی فلسفه دنیا پدیدار شدند و زحمات چنصد ساله دانشمندان و محققان پارسی به تارج اجانب رفت که به گواه تاریخ سرامد تمامی نامداران جهان پارسیان بودند
( تحقیق از سورنا آرام تن (( سورنا )))
خب طبیعتا اگر اوستا کامل بود، و تحریفاتی عمیق نداشت. نیازی به ادیان دیگر و اسلام هم نبود. کیست این را رد کند ؟
اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید و ویران نمود ، ما برای احیای آن و معرفی هر چه بهتر آن به جهان امروز که شناخت دقیقی از ایران باستان و ایرانی ندارند چه کرده ایم ؟ فکر می کنید ضربه ای که اسکندر به این بنای عضیم و این تمدن اصیل وارد نمود سهمگین تر بود یا بی تفاوتی ما پس از دوهزار و اندی سال ؟؟
انی کاظمی ، با چه رویی ادعای ایرانی بودن می کنی با آن چرندیاتی که در وبلاکت نوشتی واقاً به حال وطن فروشانی امثال جناب عالی باید گریست که از روی جهل ونادانی وکم سوادی خویش چنین در مورد فرهنگ و گذشته خویش قضاوت میکنند.
سرزمینی که استوره های خویش را فراموش کند به استوره های دیگر کشورها دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی بنیاد و آسیب پذیرند(ارد بزرگ)
بادرود
دست گلتان درد نکند بابت مطالب جالب وکتابهای . عالی
آنچه در این وبلاگ دیدم سراسر شور و غرور و نوخواستگی قوقنوس وار جوانان مهد تمدن قدیم و فخر نسل امروز است امید است از این غفلت هزار ساله دوباره سیمرغی به کوه قاف به پرواز آید
با تشکر از مطالب زیبا و هیجان انگیزی که در وبلاگ درج شده است. مطالب تاریخی بسیار شعف انگیز است اما گاهی هم آزار دهنده که چرا به این روز افتاده ایم.
یک مسئله ای که برای من سوال است این است که دکتر شریعتی ادبیات بسیار زیبایی در نوشته هایش به کار برده ولی در خدمت معرفی تمدن ایرانی نبوده است. آیا با این توانایی اگر حس ناسیونالیستی داشت بهتر عمل نمی کرد؟
به نظر من با ادبیات زیبایش باعث سلطه بیشتر بر ملت ایران شده است.
سلام بر دوستان و یاران زرتشت ، درود بر فرزندان این خاک ارزشمند
من پیامبر زرتشت و دین زرتشت را از صمیم قبول دارم و سعی نزدیکی خود به دین زرتشت را دارم و در یک کلام میخواهم بگویم که من از دین زرتشتم
.درود خداوند بر حضرت زرتشت نبی سلام الله علیه و خاتم الانبیا محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم و تمامی انبیاء الهی صلوات الله علیهم اجمعین.امروز یک زرتشتی واقعی یک یهودی واقعی و یک مسیحی واقعی اشخاصی هستند که به فرمایش پیامبر خود گوش کند و عمل کند و مسلمان شود بعد از تحقیقات
برادر عزیز شماکه به زرتشتی بودن خود افتخار میکنی دلیلت برحقانیت زرتشت چیست ؟وازکجامیتوانی اثبات کنی که پیامبری به اسم زرتشت وجود داشته است؟
درود بر تمام دوستان زرتشتی عزیز
در جواب این دوست گرامی باید بگم که حتی اگر این دین پیامبر و حقانیتی هم نداشته باشه (که داره ولی مطالعه شما کمه ) با این حال اثار انسان دوستانه(کتیبه حقوق بشر از کورش کبیر ) و اصول درستی مانند (پندار نیک . رفتار نیک و گفتار نیک ) رو در میان مردمش بجا گذاشته . من خودم تا ۴ سال پیش اسمم حسین بود و دینم اسلام اما الان ۴ ساله که اسمم رو به کیومرث و دینم رو به زرتشت تغییر دادم و الان احساس خیلی خوبی در زندگی دارم چون حالا دیگه یه ایرانی اصیل هستم و در هر جای دنیا که باشم به ایرانی بودنم و دینم افتخار میکنم . این دین تاریخ ۷۰۰۰ ساله ی ایران عزیزم رو زنده میکنه .
درود به تمامیه ایرانیان
تا ۱۴۰۰ سال قبل بهترین فرهنگ و ادب نزد ما بود
ولی از زمان ورود اسلام و مسلمان به کشورمان فقر فرهنکی اغاز شد و هرچه جلوتر میرویم به فرهنگ عربهای بادی نشین نزدیکتر می شویم
و عربها در تمام زمینه ها موفق میشوند.موفقیت انها به دلیل این است که دین خودشان (اسلام)را یافته اند و تمام ذلت های ما ایرانیان به دلیل این است که دین خودمان(زرتشت)را گم کرده ایم.به راستی که خداوند هر دینی را در سر زمین همان دین فرود اورد.اسلام را در اعراب و زرتشت را در پارس ها و…
به امید این که برای پیشرفت به دین خود بازگردیم.
از مسعودی مورخ شهیر نقل است که در کتاب مروج الذهب آورده است که در خراسان و نواحی دریای خزر و طبرستان و دیلن و کرمان عده زرتشتیان بسیار زیاد است و همچنین در کتاب تذکره موضوعات اثر مقدسی امده که که در بخش غربی ایران جماعت عظیمی از خرم دینان در آیین خود باقی مانده اند و نیز از ابن حوقل امده که در کتاب صور الارض
در فارس شهری و روستایی و ناحیتی
نیست مگر آنکه آتشکده ای داشته باشد
و در جبل (شمال غربی ایران ) هنوز
زرتشتیان در ان اکثریت هستند
قران کریم در سوره حج می فرماید آیه ۴۰
ولولا دفع الله الناس
بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و
صلوات و مساجد یذآر فیها اسم الله
آثیراً
و آگر خدا شر برخی از مردم را بوسیله دیگران دفع نمیکردد صومعه ها
و کلیساها و کنیسه ها و مساجدی که
نام خدا در آنها بسیار برده می شود سخت ویران می شد
پس این خود
مردم ایران بودند که به
تدریج آیین اسلام را
پذیرفتند و اگر مایل
نبودند همانند زرتشتیان
پیشین، بر آیین پدرانشان
استوار می ماندند چنانکه هم
اکنون گروهی از زرتشتیان
در ایران با حفظ دین خود،
به آزادی زندگی می آنند.
توصیه میکنم وضعیت جزیه ایرانی و جزیه ساسانی را در لغتنامه دهخدا بخوانید
و وضعیت فئودالیسم دهقانی را در زمان ساسانیان از کتب مستشرقین روس مطالعه کنید
کتاب کارنامه اسلام دکتر زرینکوب (چاپ سال شرکت سهامی انتشار۱۳۴۸)را هم مطالعه کنید می بینید که
شاید به این جمله حضرت محمد کمی توجه کنید که بزرگی انسانها
به قوم و نژاد و ثروت نیست بلکه به تقوا است
جملات دکتر شریعتی را در باره پذیرش اسلام توسط ایرانیان را نیز مطالعه کنید
بله ولى وقتى دین اسلام امد به مردم کفت اجدادتان اشتباه کردن واین در مورد ماهم صدق میکنه – بس ما جوانان به دین زرتشت برمیکردیم
سلام
خواهشمند است آدرس ایمیلی برای من بفرستید تا مقالی از شاهنامه و دیگر کتب درباره زرتشت و اصل و نصب ان برای شما بفرستم
با تشکر
bitagh93@yahoo.com
بادرود برتمای دوستانه میهن پرستم.اگر فردا کوروش بزرگ پدر ایران زمین وزرتشت پیامبر مهربان ومهرپرورمان از ما درمورد حفظ سرزمین و دینشان پرسید.چه خواهید گفت؟آیا ما هم همانند امام حسین برای دینمان نباید ازخود گذشتگی کنیم؟بیاید باهم به دین یکتا پرستی.آزادگی.کفتار کردار رفتار نیک.وبه اصالت ایرانییمان برگردیم.راه فقط یکیست http://WWW.MEHDI–BOOROOLOO.mihanblog.com(اهورامزدا)
سلام,من افتخار میکنم که آریایی واز نژاد آرش,کوروش…هستم.
چندوقت هست که یه دوست زرتشتی پیداکردم واو باعث شده بیشتر درباره اجدادم تحقیق کنم,بخاطر همین ازش خیلی خیلی ممنونم.
خوش به حالت ,خیلی خوبه ادم یه همچین دوست هایی پیدا کنه
آره,واقعا خوش به حالم
هرگز فکر نمیکردم داشتن ی دوست زرتشتی انقدر خوب باشه
من خیلی چیزا ازش یاد گرفتم,اون منو بیشتر با خدا آشنا کرد
ازش سپاسگذارم
خیلی خیلی زیاد…
سلفی گری و برگشت به عقب تا چه حد؟
درود
متن زیرتقدیم به نوادگان کوروش بزرگ
دو واژه پارسی درست
جهت آگاهی دوستان و احترام به کلمه پارس که همان فارس است, به دوستان
پارسی زبان خود اعلام نمایید که; سگ واق واق میکند نه پارس. این
ضربهای بود که از تازیها خوردهایم که میخواستند ما پارسیان را خرد و
کوچک کنند که این لقب را به صدای سگان دادندغذا در زبان عربی یعنی پساب
شتر یا همان ادرار (با پوزش فراوان) که این هم یکی دیگر از ضربههای
تازیهاست که به هنگام خوردن شام یا ناهار به ایرانیان
شکستخورده میگفتند ، بگویید: غذا میخوریم. به جای کلمه غذا از خوراک
به امید سرافرازی بیشترسرزمین آریاییمان
استفاده نمائید. خواهشمندم این دو مورد را به دوستان فارسیزبان خود
گوشزد کنید. جهت اطلاع بیشتر میتوانید به لغتنامه دهخدا مراجعه نمایید
از شما دوست خوب سپاسگذارم تمام تلاشم رو در رسوندن این مهم به دیگران انجام میدم اگراز افرادانجمن تاریخ هستید سری به پست مامیتوانیم زبانمان را نجات دهیم بزنید سپاسگذارم
عثلان شما مردم چی ربطی به اریایی دارین اریانا گشور افغانستان بود و اریایی ها هم مردم اصیل افغانستان هستن
مث اینکه شما تاریخ ایران رو مطالعه نکردی ک بدونی افغانستان و ایران بخشی از ایران بزرگه
بعدشم عثلان چیه اول املاتو درست کن بعد بیا نظر بده😐
ایشون زبان و. نگارش آریایی ایرانی بلد نیست در مقابل ما ادعای آریایی بودن میکنه سنی ناصبی افغانی پشتون
لغت پارس یعنی تکه و بخش. صدای بریده و بریده ی سگ هم برای همین پارس نامیده شده است و بار اهانتی ندارد.
نزدیک نوروزه,حتما میدونین داریم به روز تولد پیامبر دین ازیادرفته ی سرزمینمون_پارس_نزدیک میشیم,۶فروردین روز تولد زرتشت بزرگ هست
این روز پیشاپیش بر نوادگان کوروش بزرگ مبارک
با درود به تمامی دوستان
دوست گرامی ایرانیان دین اسلام را خودشان قبول نکردند با نگاهی به کتابهای تاریخی مانند طبری و… میبینیم که تازیان پس از تصرف ایران دست به چه جنایاتی زدند و چه اندازه ایرانی کشتند نیاکان ما را به زور شمشیر مسلمان کردند یا باید فدیه میدادند یا باید مسلمان میشدند تازیان در زمان عمر که نفرین اهورا مزدا بر او باد به خاطر ثروت ایران به کشور ما حمله کردند غارت کردند کشتند آثار به جای مانده از دوران گذشته را ویران کردند فرهنگ ریا کاری و دروغ را از خود به یادگار گذاشتند و رفتند
آقاارسلان
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هرعیبی که هست ازمسلمانی ماست
این دروغ است زردشت از ایران نیست او از افغانستان بوده و در بلخ افغانسان زاده شده او د همانجا توسط تریان کشته شده او در همانجا به خاک سفورده شده است
اریانا.ایرانوویچ.ایران زمین=خراسان یاافغانستان. پرشیا.پرسیا.پارسه.پارسیا=ایران امروز. ایران زمین درواقع کشوری است که امروزه افغانستان نامیده میشه بعلاوه مناطقی ازایران امروزواسیای میانه.
حالا تو که میگی از افغانستانه با چه سوادی داری این حرفا را میزدی افغانستان دو قرن قدمت نداره و زرتشت هم در زمان هخامنشیان بود حالا اگر صفحات تاریخ رو به هم بزنی متوجه میشی
افغانستان قسمتی از ایران بزرگ هست که هم نژادان پارت آریایی ما محسوب میشوند.ما پارسی آریایی هستیم و غرب ایران ماد آریایی هستند.زرتشت و محمد و صد و بیست و چهار هزار پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین مبعوث شدند تا ما رفتارهای جاهلی رو انجام ندیم.نه اینکه پیامبر خدا رو بازیچه افکار جاهلی کنیم.کاشکی میفهمیدیم که رفتار جاهلانه ما رو در صف دشمنان پیامبران الهی قرار داده.من نمیخوام ابوجهل باشم .درود خداوند بر حضرت زرتشت نبی و تمامی پیامبران الهی.عاشق همشون هستم و شهادت میدم که هم قرن ها و هزاره های قبل از اسلام تمامی انبیا این شهادت رو دادند و اگر زنده بشوند شهادت خواهند داد به این که اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان مولی امیرالمومنین علی ولی الله
عموزاده وى مردىبه نام ((میندى نیمون ها)) بود.
میشه لطفا منبع این جمله رو ذکر کنید؟
ایران همه چیز ها را جعل کرده و بنام خود نوشته .اما روزی همه حقیقت ها برملا خواهند شد
معلومه ک از تعصب و خشم اعصابت خورد شده داری اینو میگی
با سلام ممنونم از توضیحات خوب شما.درود خداوند بر حضرت زرتشت نبی سلام الله علیه و خاتم الانبیا محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم و تمامی انبیاء الهی صلوات الله علیهم اجمعین.امروز یک زرتشتی واقعی یک یهودی واقعی و یک مسیحی واقعی اشخاصی هستند که به فرمایش پیامبر خود گوش کند و عمل کند و مسلمان شود بعد از تحقیقات