مناظره مهر نرسی (وزیر اعظم دربار ساسانی) با بزرگان ارمنستان
مناظره مهر نرسی (وزیر اعظم دربار ساسانی) با بزرگان ارمنستان که به مسیحیت گرویده بودند
پیش از اسلام به وضوح دیده میشود که مردم ایران زمین علاقه خود را به دین زردشتی و مزدایسنا از دست داده بودند و کم کم به دیگر ادیان من جمله مسیح روی می اوردند.
روحانیون و شاهانی که زمانی بعنوان فرستاده اهورمزدا مورد ستایش و بندگی مردم بودند دیگر جایگاه و احترام خود را از دست داده بودند… در ذیل نمونه ای از بحثهای مهر نرسی دومین شخصیت دربار با بزرگان ارمنستان به زبان کریستین سن تاریخ نگار و ادیب برجسته دانمارکی ذکر شده.
کریستین سن می نویسد :مهر نرسی به بزرگان مسیحی شده ارمنستان نامه ای نوشته وجزوه ای حاوی اصول عقائد مزدایسنی را برایشان فرستاد و از انها خواست که دین مزدایسنا را با دینی که مسیحان تبلیغ میکنند مقایسه کنند، و اگر نمی خواهند بر ائین مهر پرستی بمانند برایشان بهتر است که دین مزدایسنا را برگزینند که دین زندگی است. مهر نرسی در نامه ای بهمراه این جزوه به بزرگان ارمنستان چنین نوشت : ما اصول دیانت خود را که متکی بر حقیقت و مبتنی بر اساس و قوائد مستحکم و متین است نوشته برای شما فرستادیم و میل داریم شما که وجودتان برای کشور تا این اندازه مفید و برای ما تا این اندازه عزیز است , کیش مقدس و حقیقی ما را بپذیرید و دیگر در دین مسیحی که همه میدانیم باطل و بیفایده است باقی نمانیید..
بزرگان ارمنستان که با تمام وجود دین مسیح را پذیرفته بودند نامه مهر نرسی را اینطور پاسخ دادند : حقیقت انست که ما وقتی در کاخ تو بودیم , مغان را که قانونگذاران شما بشمار می روند و در انجا حضور داشتند مورد استهزاء و تحقیر قرار دادیم. حال نیز اگر ما را مجبور کنید که نوشته هایتان را بخوانیم و گفتاری را بشنویم که ابدا قابل توجه و شایسته تفکر ما نتواند بود؛ همان خواهیم کرد که در انجا دیدید. از این رو محض حفظ احترامتان نوشته تان را که موجب استهزاء می شد نگشودیم و دست خطتان را نخواندیم . زیرا دینی که میدانیم تحقیقا باطل است و بیش از نتیجه اوهام چند مرد ابله نیست و تفصیل انرا علمای مزور شما شرح داده و به ما رسانده اند؛ هرگزقابل پیروی نشناخته و اصول انرا شایسته استماع و قرائت نمی دانیم. مطالعه قواعد شریعت شما موجب خنده ما میشود. هم شریعت شما هم واضعان شریعتتان و هم پیروان ان شریعت گمراه کننده بنظر ما در خور استهزاء هستند. از این رو شایسته نمی بینیم که انگونه که دستور داده اید قوائد شریعت خودمان را برای شما نوشته بفرستیم. زیرا که شریعت نا پاک شما را لایق مطالعه و اندیشیدن ندانستیم. بهتر انست که انرا در معرض استهزاء قرار ندهید و بحکم حکمت والائی که ادعای داشتنش را میکنید حق این بود که قبلا این نکته را در نظر می گرفتید و تیر استهزای ما را به جانب خودتان روان نمیکردید. چگونه ممکن است که ما قواعد دین مقدس و اسمانی خویش را بر جاهلانی چون شما عرضه بداریم؟
—————————————-
منبع
کریستین سن /تاریخ ایران در زمان ساسانیان/ صفحات ۳۸۵و ۳۸۶