تقسیم بندی طبقات اجتماعی در دوره ساسانی
تقسیم بندی طبقات در دوره ساسانی بر همان اساسی است که در اوستا آمده است، طبقات چهارگانه ساسانی عبارت بودند از:
- الف- روحانیون (آسروان asravan )
- ب- جنگیان (ارتشتاران)
- ج- مستخدمان اداری (دبیران)
- د- توده مردم (روستاییان یا واستریوشان)
صنعتگران و شهروندان که به هوتوخشان که هر یک از طبقات چهارگانه خود به چندین دسته تقسیم می شد. بطور کلی جامعه عصر ساسانی جامعه ای طبقاتی بود که نظام کاستی به دشت در آن اعمال می شد. البته علاوه بر طبقه بندی های فوق که از آن یاد شد در زمان شاپور نیز نوعی طبقه بندی وجود داشته است. که بدان اشاره می کنیم.
- ۱ – شهرداران که فرمانروایانی بودند که از طرف شاه بر مناطق مختلف حکومت می کردند.
- 2 – واسپوهران یا رؤسای طوایف که صاحبان املاک وسیع بودند.
- 3 – ورزگان(بزرگان) که صاحب منصبان بزرگ دولت،روسای اداره ها و وزرا می شد.
- 4 – آزادان یا نجیب زادگان که ظاهرا اسواران که افسران لشکر بودند هم در همین طبقه جای می گرفتند.
- 5 – واستریوشان که همان توده ملت یعنی ورستاییان، صنعتگران، شهروندان و دهقانان بودند.
در حقیقت اگر دیدی واقع بینانه داشته باشیم درمی یابیم که جامعه آن روزگار به دو طبقه کلی تقسیم می شد. طبقه فرادست که شامل خاندان شاهی خاندان های قدیمی حاکمان ولایات و مقامات دولتی و نظامی می شدند. و با نام بزرگان از آنها یاد می شد. و طبقه فرودست؛ که توده مردم بودند و شامل: کشاورزان، صنعتگران و پیشه وران می شد. اما آنچه در ساختار اجتماعی ساسانیان نمودار است؛ تبعیض طبقاتی فاحشی است که ماهیت مردم دوستی آنان را زیر سوال می برد تا آن حد که ارتقا از طبقه فرودست به طبقه فرادست امری محال بود.
پا نوشته :
تاریخ ما، اِنی کاظمی
واقعا معرکه بود .مرسی. به معنی واقعی به درد میخوره مطالب سایتتون
با سلام إز اینکه عشق وعلاقه وافری به تاریخ ایران باستان داری ارزوی توفیق برأی جنابعالی دارم سایت قابل قبول بوده وموضوع وعنوان خوب طرح میشود در ضمن بنده قصد دارم موضوع ریاله خودرا طبقات اجتماعی در دوره سأسألک رأ انتخاب کنم لطفا ضمن إعلام نظر منابع مربوطه را ابلاغ فرماءیید.
لطفا در صورت امکان مطالبی در مورد هیستریسم آرائه فرمایید
سلام . لطفا در مورد نظام طبقات اجتماعی در تاریخ یعقوبی هم مطلب بگذارید .
با درود ممنونم از مطلبتون لیکن آیا صحیح است آنچه گفته های نویسنده زحمتکشی چون کریستین سن را که با فرصت طلبی عده ای ضد میهن که از اشتباه برداشت فردی از وقایع دستاویزی برای حمله به هویت تاریخی این خاک بدون تامل تاریخی بیان نمائیم ؟ جامعه ساسانی شایسته سالار بوده واین موضوع طبقه افراد را تعیین می نموده همه افراد همچون آن کفشگر می توانستند پولدار باشند لیکن شایستگی جایگاه را تعیین می نموده وپاسخ خسرو در پاسخ به وزیرش برای اعلام به کفشگر این موضوع را بیان می نماید اینک منابع مناسبی برای تایید این سخن معروف داریم که بیان می نماید «هیچکس به طبقه بالاتر ارتقائ نمی یابد جز آنکه از خود شایستگی نشان دهد وهیچکس به طبقه پائینتر نمی افتد جز آنکه از خود خستی وکوچکی نشان دهد »
درپایان بیان می دارم اگر ساسانیان درپی جامعه طبقاتی که همواره بدان محکوم می شوند بودن هیچگاه حاکمان بعدی خود را وامدار ایشان نمی دانستند وافرادذی چون فردوسی بزرگ دهقان اینچنین به واقعیت به مهربانی پادشاهان ساسانی نمی پرداختندوخسرو خوبان درادبیات پارسی محبوب نمی شد ونیز جمله مصلحت ملک خویش خسروان دانند درمیان ایرانیان اینقدر گسترده نبود بقول حافظ که طعم حکومتداری وامداران برابری را چشیده
شهریاری بود وخاک مهربانی این دیار مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد ؟
البته موارد بسیار است ومختصر آن با بیان رفرنس درمقاله ای ارائه خواهد شد
هر گاه درزمانه ای افراد بی هویت وبی لیاقت سمتهای یک کشور را میان خویش وثروت آنرا میان خود وفرزندانشان تقسیم نمایند اهمیت شایسته سالاری ساسانیان آشکارتر می گردد ! اینجاست که مردم با شیوایی خواهد گفت مصلحت ملک خویش خسروان دانند
ممنون