شخصیت شاهپور دوم ( ذوالاکتاف )
گزارش های آمیانوس مورخ رومی معاصر شاهپور دوم، ما را به خوبی با برخی از ویژگی های شخصیت شاهپور دوم آشنا میکند. حتی پی میبریم که او بالایی بلند داشته است و یک سر و گردن از ملتزمان خود بلندتر بوده است. و به جای تاج، کلاهی زین، گوهرنشان و گرانبها بر سر داشت که به کلۀ کوچ میمانست. آمیانوس در جبهۀ جنگ روم با ایران، که خود از رومیان و دشمن ایران است نوشته است، که چگونه شاهپور در پای باروی شهر آمِد، مانند یک فرماندۀ دلاور به این سو و آن سوی میتاخت و فرمان میداد. با مطالعۀ چگونگی اوضاع و احوال سیاسی ارمنستان در زمان شاهپور، بی درنگ درمیابیم که شاهپور به رغم برخورد دلیرانه با مسائل، اغلب با خویشتن داری و عاقبت اندیشی، راه حلی را برمیگزید که به صلاح نزدیک تر بود. و در پیوند با ارمنستان دیده ایم که شاهپور اغلب میل به حل مسائل داشته تا فرونشاندنِ خشم خود. در گزارش های آمیانوس تقریباً به نکته ای منفی دربارۀ شاهپور برنمیخوریم. آمیانوس اشاره میکند، هنگامی که همسر بلندپایه ای رومی دستگیر میشود، از این که ممکن است به او دست درازی شود به خود میلرزد. شاهپور او را به حضور میخوانَد و به او میگوید که بزودی شوهر خود را بازخواهد یافت و هیچ کس در ایران به شرافت او بی احترامی نخواهد کرد.
این رویداد از این روی پراهمیت است که از زبان مورخی است که در جبهۀ دشمن، طعم تلخ جنگ و شکست از شاهپور را شخصاً پشیده بود. آمیانوس با این که رفتار را ناشی از چاچول ( حیله ) دانسته است، کمی بعد می آورد که همین شوهر بلندپایۀ این زن ناگزیر از فرار، از کشور خویش میشود، به ایران پناه می آورد و شاهپور همسر و همۀ خویشاوندان و همچنین دارایی او را به او برمیگردانَد، و افزون بر این جایگاهی را نیز به او وامیگذارد.
فاوست بیزانسی هم از پیشکش های شاهپور به بلندپایگان مینویسد. پیشکش برای مانوئل سردار ارمنی عبارت بود از: جامۀ شاهانه ای از پوست خز، نوارهایی سیمین برای آویختن از پشت کلاه، زیورهایی که شاهان بر سینه می نشاندند، سراپرده ای ارغوانی رنگ، با فرش هایی به رنگ آبی آسمانی برای افکندن بر جلو سراپرده و ظرف های زرین برای خوان او.
برچیده از تاریخ ساسانیان
نوشتۀ دکتر پرویز رجبی
در گذشته بزرگانی بودند که احترام ملت ایران را به جهان بنمایانند.
حیف که سیاستمداران کنونی چنین جنم و دوراندیشی ندارند!