روحانیان فاسد و سرنوشت شومِ ساسانیان | دکتر زرین کوب

این ضربتی بود که عرب وارد آورد و مدت دو قرنِ دراز، کشوری آباد و آراسته را عرضه دردناکترین طوفان حوادث کرد.

http://tarikhema.org/images/2012/11/634551504973150000.jpg

… با این همه، دولت ساسانی بر رغم شکوه و عظمت ظاهری که داشت، به سختی روی به پستی و پریشانی میرفت. در پایان سلطنت نوشیروان، ایران وضعی سخت متزلزل داشت. سپاه یاغی بود و روحانیت روی در فساد داشت. فسادی که در وضع روحانی بود، از قدرت و نفوذ موبدان برمیخاست. تشتت و اختلاف در عقاید و آراء پدید آمده بود. و موبدان در ریا و تعصب و دروغ و رشوه غرق بودند.

مزدک و پیش از او مانی، برای آن که تحولی در اوضاع روحانی و دینی پدید آورند، خود کوششی کردند اما نتیجه‌ای نگرفتند. کار مزدک با مقاومت روحانیان و مخالفت سپاهیان مواجه شد و موجب فتنه و تباهی گشت. رأی و تدبیر نوشیروان که با خشونتی بی اندازه توأم بود، این فتنه را بظاهر فرو نشاند، اما عدالتی که در افسانه‌ها به او نسبت داده‌اند، نتوانست ریشه ظلم و فساد را یکسر از بن برآورد. از این رو با مرگ او باز روحانیان و سپاهیان سر به فتنه انگیزی برآوردند.

سلطنت کوتاه هرمز با مخالفت روحانیان و سپاهیان به سرآمد و پرویز نیز با آنکه در جنگها کامیابی‌هایی داشت، از اشتغال به عشرت و هوس، فرصت آن را نیافت که نظمی و نسقی به کارهای پریشان بدهد.

جنگهای بیهوده او نیز با آن همه تجملی که جمع آورده بود، جز آنکه خزانه مملکت را تهی کند نتیجه‌ای نداد. فتنه‌ای که دست شیرویه را به خون پدر آلوده ساخت، از نیرنگ سپاهیان و روحانیان بود. و از آن پس، این دو طبقه چنان سلطنت را بازیچه خویش کردند که دیگر از آن جز نامی نمانده بود. سرداران سپاه مانند “شهر براز” و “پیروز” و “فرخ هرمزد” همان راهی را که پیش از آنها “بهرام چوبین” رفته بود پیش گرفتند. و هر یک روزی چند تخت و تاج را غصب کردند.

اردشیر خردسال پسر شیرویه، و بوراندخت و آذرمیدخت، نیز قدرت آنرا نداشتند که با نفوذ و مطامع سرداران برآیند. چند تن دیگر نیز که بر این تخت لرزانِ بی ثبات برآمدند، یا کشته شدند و یا از سلطنت خلع شدند.

یزدگرد آخرین بازمانده تاجداری بود که از تخمه‌ی ساسانیان مانده بود. اما او نیز کاری از پیش نبرد و گرفتار سرنوشت شومِ بدفرجامی شد که دولت و ملک ساسانیان را یکسره از میان برد. بدین گونه سپاهیان یاغی و روحانیان فاسد را پروای مملکت داری نبود و جز سودجویی و کامرانی خویش اندیشه‌ای دیگر نداشتند.

پیشه وران و کشاورزان نیز که بار سنگین مخارج آنان را بر دوش داشتند در حفظ این اوضاع سودی گمان نمی‌بردند. بنابر این مملکت بر لب بحر فنا رسیده بود و یک ضربت کافی بود که آنرا به کام طوفان حوادث بیفکند.

این ضربتی بود که عرب وارد آورد و مدت دو قرنِ دراز، کشوری آباد و آراسته را عرضه دردناکترین طوفان حوادث کرد.

—————————————

http://tarikhema.org/images/2012/11/dogharn.jpg

پانوشت :

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
19 نظرات
  1. انی کاظمی می گوید

    شوربختانه شیوه‌ی قوم روحانی همیشه چنان بوده است و استثناها بسیار نادر است.

  2. sohrab می گوید

    دو قرن سکوت پر است از دروغ و افترا آقای کاظمی. از شما بعید است با مزدگیرانی چون زرین کوب میانه خوبی داشته باشید!

    1. Persica Prince می گوید

      آقای فلان اگر شما زرین کوب را قبول ندارید به من ربطی ندارد!خواهشا مراقب حرفهایتان باشید.چه دلیل و مدرکی برای حرفتان دارید؟

      1. سینان می گوید

        اقای زرینکوب در جبران دروغ هاش کتاب کارنامه اسلام نوشت . مطالعه شود

  3. یا ابا صالح المهدی می گوید

    آقای عاشق زرین کوب من یه جمله از دوقرن سکوت مینویسم تو برام ترجمه کن
    ” آریائیها اقوامی وحشی بودند که از شمال سرازیر شدند و با اقوام محلی دوستانه به جنگ پرداختند”

  4. انوشیروان می گوید

    صفحشو بده من ببینم البته چاپ اصلی باشه نه چاپ تحریف شده

  5. دانشجوی تاریخ می گوید

    برادران و خواهران عزیز، آنچه در دو قرن سکوت نوشته شده است براساس یک اتفاق تاریخی است نه اتفاق اعتقادی.حمله اعراب به ایران به منظور صدور اسلام هم اگر بوده است باید بپذیریم که در صد سال حکومت خلفا وامویان به ایرانیها جفا شده است زنان و فرزندان به بردگی رفتند و مردان بدلیل مقاومت در برابر بیگانگان از منظر خود به خاک وخون کشیده شدند وهیچ حرکت سیاسی ، علمی و فرهنگی از سوی ایرانیان دیده نمی شود حتی عربهای آزاداندیش نیز نمی توانند سیره پیامبر را بنویسند چون برعلیه امویان تمام میشد …. وقس علی هذا

    1. سینان می گوید

      حمله اعراب حمله دینی نبود . سیاسی بود . چون اگه ساسانیان دوباره قدرت میگرفتن کار اعراب تمام بود واسه همین حمله کردن .
      من فکر کنم منظور از حدیث پیامبر از فتح ساسانیان به دست اسلام . انقلاب اسلامی خودمان باشه.اخه سرزمین ساسانیان بخش زیادی از خاورمیانه بود و بعد از انقلاب نفوذ ما در سرزمین های تاریخی قدیم مثل عراق سوریه و کلا بین النهرین زیاد شد .

  6. arefnikoo می گوید

    درود بر غیرت و شرف ایرانی شما.وجود آدم هایی مثل شما باعث افتخاره همه ی ایرانیان است.هموطنان عزیز فرهنگ وحشیانه اعراب ۱۳۰۰سال بر فرهنگ زیبای ایرانی چیره شده بود اما امروز اوضاع تغییر کرد جوانان امروز ایران با جوانان سال ها پیش فرق کرده اند از نظر من جوانان امروز وظیفه ای بزرگ در پیش و رو دارند امروز که اوضاع فرق کرده و خیلی از حقایق بر جوانان آشکار شده ما باید سخت تلاش کنیم تا فرهنگ پاک ایرانی را که هیچ نشانی از فرهنگ بیگانه در آن وجود ندارد را دوباره زنده کنیم با کمک هم ایرانی را که هزارو چهارصدسال پیش از دست دادیم را دوباره به دوران اوجش برسانیم ما باید به گذشته ای برگردیم که پادشاهانی مانند کوروش و داریوش و اردشیر ساسانی و انوشیروان دادگر بر این خاک عزیز حکومت میکردند دورانی که پر بود از آریو برزن ها و بهرام چوبین ها وسورنا ها و ….. ما باید ایران آن زمان را دوباره بسازیم کشوری با فرهنگ ایرانی.زبانی ایرانی.خطی ایرانی.جشن های ایرانیو…باسپاس از سایت خوبتون.

    1. سعید می گوید

      درود بر شما پاینده باشی که شنیدن سخن حق از نوشیدن اب گوارا در اوج تشنگی نیز لذت بخشتر است .
      زنده باد ایران

    2. سینان می گوید

      بهتره برنگردیم چون اون زمان هیج دانشمند و هنرمندی مثل دوره بعد از اسلام نبود . اگه اعراب قصد تحمیل و گسترش دین داشتن با زور نیمشد چون روانشناسی میگه ک با زور چیزی پا برجا نیست . حمله اعراب سیاسی بود چون اگه اونا حمله نمیکردن ساسانیان حمله میکردن .

  7. امید می گوید

    سلام چجوری میشه کتابشو دان کرد؟؟؟

  8. محمد می گوید

    با سلام خدمت مسلمین و درود به هموطنان غیر مسلمان . حمله اعراب به اسران نبود جز حمله بی چشمداشتسپاه حق تعالی به نظامی که کشور را به نابودی و اختلاف طبقاتی و انحراف دینی کشانده بود . سپاه آن موقع هنوز رنگ و محتوای سپاه اسلام را داشت و هر چه بود از دین انحراف یافته و سطحی زرتشتی بسیار عالی تر بود که با مهاجرت عزیزان فرزندان اهل بیت به تشیع گرایید . عزیزان من به کشورم بسیار غیرت دارم ولی از شما می خواهم این غیرت سبب چشم بستم به فخر اول و اخر افرینشو زمان و مکان اقا رسول الله نشود . این دین ظاهر عربی دارد ولی برای همه جهانیان اعم از بشر و غیربشر است . هنوز گنجها در دل زمین ایران پنهان است که شاهان به مردم ندادند . دعوت می کنم مسلمان شیعه باشید وبدون برتری جویی نسبت به ملیت دیگر . کشور و ملیت ایرانی را اباد کنید . خود من از نژاد خالص اریایی بوده ولی همچون سلمان زیر پرچم پیامبر می روم و همه جهان را برادر و خواهر خود می دانم . دست ترک سیاهپوست زرد پوست اریایی و .. . . را می بوسم و منتظر ظهور نواده شهربانو حضرت سجاد امام زمان هستم .

    1. سعید می گوید

      کسی با عقیده و اسلام دشمنی نداره و با دشمنی نمیشود زندگی کرد
      ولی بنده تو این سی ساله اینقدر دروغ شنیدم که دیگه از بعضی کارای شیعه شرمگینم همه پیامبرا محترمند و سخنان همه اونها اولا نزدیک به هم هست و دوما پذیرفتنی ولی اون شهربانو که شما گفتی با توجه به دروغ دوستانه که منتظره ظهورن بنده سند موثقی ندیدم همه ادیان صحبت از منجی میکنن هرکیم اونو از قوم خودش میدونه و راستی مگه شما چقدر مطالعه در ین زرتشت داری که میفرمایی سطحی !! اصلا چقدر منابع از دوره ساسانی مونده اصلا سعد ابی وقاص کتاب یا منبعی هم گذاشت که کسی بفهمه !؟!؟!؟!؟ بگذزیم بحث اینجا اینه ملت قهرمان و پیشینه وطنی هم میخوان غیره تعالیم پیامبران خدا خودش توقران میفرمافید ما را از قوم های مختلف خلق کردیم باشد که باعثه پیشرفتتان گردد ایرانی باید با فرهنگه خودش آشنا بشه و پیشینه خودشو بدونه تا بتونه بزرگ بشه ببینم تو محرم جز تاریخ اسلام (حرکت حسین از مدینه به کوفه تعریف میکنن ) ؟ پس تاریخ مهمه اما چقدر باید تاریخ دیگران گفته و شنیده بشه ؟ در هر حال هنوزم میبینید که جامعه عربی به جایی نرسیده و هنوزم متمدن نشدن که هیچ مام از تمدن خارج شدیم . بهتره بیشتر با فرهنگ مردمان شعر و ادب و مسیقی ایران و مفاخرمون پیوند بخوریم تا به کمال نزدیکتر بشیم
      درود بر اران و ایرانی و همه پاکنژادان عالم

      1. سینان می گوید

        البته از چزی که در دوره پیش از اسلام به اسم سنت شفاهی برمیاد اینه ک دین زردشت یا فرهنگ ایرانیا نسبت به علم یا حداقل کتاب نویسی تهی است چون از دوره قبل اسلام کتابی نمونده یا اگرم مونده مثل روزگار زریران چند صفحه مونده

  9. رضا می گوید

    اگر شما از عبدالحسین زرین کوب میگید کتابای دیگشون رو هم بخونید کتاب کارنامه ی اسلام رو بخونید تا بفهمید اسلام بیشتر باعث پیشرفت شد تا نابودی

  10. رسسول می گوید

    حمله عمر به ایران به ظاهر برای گسترش اسلام بود
    اگر هم برای گسترش اسلام بود.این راهش نبود چون دردین هیچ اجباری نیست
    شیعه با این حمله مخالفه

    1. سینان می گوید

      حمله اعراب سیاسی بود چون اگه حمله نمیکردن ایرانیا حمله میکردن .

    2. حسین می گوید

      حماقت و بی کفایتی شاهان ساسانی و بی تدبیری و غرور سرداران ایرانی و ترس از کشته شدن سربازان ساسانی باعث این فضاحت تاریخی شد

ارسال یک پاسخ