رفتار تمدن آشور با اسیران جنگی
محاصره شدگان از بالای باروها تیر و نیزه و سنگ و مشعل و تیر افروخته و زنجیر هایی که از کار کردن گلوله های دیوار کوب جلوگیری می کرد پرتاب می کردند و بر سر دشمن((کوزه های متعفن))گاز دار(این نامی است که خود ایشان به آن می دادند)فرو می ریختند تا روحیه دشمن را را خراب کنند و به عقل او صدمه برسانند،در اینجا یک بار دیگر متوجه می شویم که چیزهای نو غالبا بسیار کهنه است.بیشتر عادت بر آن جاری بود که شهر گشوده شده را ویران کنند و آن را بسوزانند و درختان را قطع کنند تا درست با خاک برابر شود و اثری از آبادی در آن نماند.قسمت مهمی از غنائم جنگی میان شرکت کنندگان تقسیم می شد تا به این ترتیب نسبت به دستگاه وفادار بمانند؛تیز برای تحریک شجاعت جنگاوران پیوسته از عادت مالوف در خاور نزدیک پیروی می شد و همه اسیران جنگی را یا به بندگی می گرفتند یا آنها را می کشتند.هر سربازی که از میدان جنگ سر بریده ای را با خود می آورد پاداش می گرفت؛به هین جهت میدان غالبا عنوان کشتار گاهی را پیدا می کرد که در آن سر از بدن دشمنان جدا می کردند.غالبا پس از جنگ همه اسیران را نابود می کردند تا از رنج خوراک رساندن به ایشان بیاسایند،وو از خطراتی که ممکن است برای دنباله قشون داشته باشد در امان بمانند.برای این کشتار دسته جمعی رسم چنان بود که اسیران بر زین زانو بزنند و پشت به اسیر کنندگان خود داشته باشند،و این جماعت با کوفتن گرز بر سر ایشان جانشان را می گرفتند،یا با شمشیر های کوتاه سرهاشان را از بدن جا می کردند؛در این گیر و دار منشیها عدد اسیرانی که به چنگ هر سرباز افتاده بود و آنها را کشته بود ثبت می کردند تا بر نسبت کشتگان هرکس غنیمت جنگ میان آنها تقسیم شود.
منبع : (تاریخ تمد ویل دورانت-جلد اول-مشرق زمین-فصل دهم تمدن آشور-بخش دوم دولت آشور)