اساطیر بابلی

Babylonian mythology

آنچه ما آن را اسطورۀ بابلی می خوانیم، شامل تعدادی متون است که در طی هزارۀ دوم پیش از میلاد به اکدی نوشته‌شده است. بعضی از آن‌ها ممکن است کهن تر باشند مثل حماسۀ ارّا Erra- Epic که از هزارۀ اول به‌جای مانده است.

اما بیشتر این نوشته ها، در لوحه‌هایی حفظ‌شده‌اند که در بایگانی‌های بزرگ دورۀ نو_ آشوری و نو_ بابلی یافت شده است به‌ویژه آن‌هایی که در نینوا Ninaveh ، اوروک واور و بابل به‌دست‌آمده اند. از پایان نوشت ها و دیگر گزارش ها معلوم می‌شود که بیشتر این متون عبارت از دست نوشته‌هایی از مواد کهن تر بودند و از نقاط دیگر از هزارۀ دوم پیش از میلاد به دست آمدند. مانند امرنه Amarna در مصر، بغازکوی Bogazkoy در آناتولی Anatolia و سلطان تپه در سوریه و که مطالبی از اساطیر بابلی و مواردی به خط میخی را به دست می‌دهند. تاریخ کهن‌ترین نسخه‌های بعضی از متون، مربوط به دورۀ بابلی کهن است در طی فرمانروایی کاسی ها Kassites ( دورۀ بابلی میانه)، ضمن آن‌که مصنفان تازه ای انجام می‌گرفت، دیگر انواع ادبی به خط میخی تحت تأثیر تشریع و تقدیس صورت می پذیرفت. به نظر می‌رسد که اکثراً اساطیر سومری ( پاک شده‌اند) زیرا، ظاهراً پس‌ازاین دوره، انتقال نیافته اند. متون دیگر، به‌صورت گونه‌های مطابق با موازین منتشر گردیده که در طی بیش از چندین صد سال همگون شدند. در ادوار نو_ آشوری و نو_ بابلی هنگامی‌که بایگانی‌های سلطنتی صورت می‌گرفت متون ادبی، از منابع  مختلف استنساخ و به‌منظور منعکس کردن  نظرات معاصر، گاه گاه، تصحیح شد ( برای مثال _ حماسۀ گیل گمش Gilgameš Epic که با اضافه کردن لوح دیگری پایان تازه ای یافت).

بابلی‌ها فرهنگ و ساختار دینی سومری‌ها را به ارث بردند. دبیران دورۀ بابل کهن، تعدادی از متون اسطوره‌ای سومری‌ها را استنساخ کردند ( فرود آمدن ایشتار، اسطورۀ سیل و بخش‌های از حماسۀ گیل گمش). اما بیشتر آن‌ها از مفاهیم سومری یا آشوری یا آموری گرفته‌شده تا سنت سومری (_ اسطورۀ حرب Harab و پیدا شدن مردوک و نبو) . ضمن آن‌که سرودها و دعاها و دیگر  مطالب فلسفه مانند، تصور مردم را دربارۀ اخلاق، عدالت و پرهیزکاری شخصی تکامل بخشیدند، نوشتن اسطوره اگرچه گونۀ تازه‌ای در بین‌النهرین نبود، برای توجیه و تعدیل خدایان رسمی( نرگال Nergal و ارش کی گال Ereškigal و تا حدی  انوماالیش Enuma  Eliš) به کار رفت. اسطوره‌های بابلی نیز منعکس کنندۀ تا پایداری اوضاع سیاسی و اقتصادی است که نشانه ای از هزارۀ سوم پیش از میلاد است.برخلاف اساطیر سومری، که جهانی منظم را نشان می‌دهد. آن‌ها دنیایی را به تصویر می کشند که غیر قابل پیش‌بینی است و مسائلی را مطرح می‌کنند که هنوز بدون پاسخ مانده است. چگونه بشر می‌تواند با حالات وصف ناپذیر خدایان مقابله کند( اسطوره‌های سیل آترا_ هاسیس  Atra- Hasis ، و آداپا  Adapa)، چگونه با مرگ و عذاب مواجه شدند ( گیل گمش)، تنها معنی که حاکی از احیای اعتماد دیرین به جهانی منظم اشاره می‌کند، انوماالیش است. در شخصیت الهی مردوک و سلطنت آسمانی او، حاکمیت و قدرت برای سودنهایی  جهان باهم ترکیب می‌شوند .

 

 

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

 

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ