کلمه ی سومریِ مه/ me/ به چه معناست؟
مه، یک کلمۀ سومری و احتمالاً مشتق از فعل« بودن» است. هیچ گونه معنی کافی اکنون برای «مه» پیشنهاد نشده است، ترجمۀ پارسو Parşu « قانون فرمانروایی» نیز تا اندازهای حدود مفهومات سومری را میرساند. در متون سومری که به تازگی ویرایش شده است، « مه» معمولاً بدون ترجمه به جا گذاشته میشود، در جاهای دیگر، بهعنوان« نیروی خدایی» و « فرمان خدایی»، « عامل تازکار»، « قائده» و « توصیه ها» آمده است.
گفته میشود که خدایان دارای« مه» هستند. هر چه بیشتر بهتر. در صفات خداوندی این واقعیت بهحساب آورده میشود که مثلاً« ملکۀ اینانا را ملکۀ همه مه ها مینامند». به نظر میرسد که آن An و انلیل تنها خدایانی هستند که« من» را اعطا میکنند، ولی آن را از دیگری دریافت نمیدارند. آنها نیز میتوانند آن را به شهرها، پرستشگاهها، پادشاهان کشورها اعطا کنند.
انتقال مه، موردبحث بسیاری از نوشتههای سومری مانند انکی و نظم جهانی و بهویژهاینانا و انکی است که در آنجا، فهرستی بیش از یکصد« مه» چندین بار تکرار میشود. آنها شامل سلطنت مقامات روحانی، ابزارهای پرستشی، صنایع و موسیقی و همچنین روسپی گری و آمیزش، سالخوردگی، قهرمانی، نیرو، دادگستری، چاپلوسی، هبوط به جهان فرودین و بیرون آمدن از آن است. مه ویژۀ اینانا، صلح و جنگ است. مه های دیگر عبارت از سوگند شکنی، شهرهای شورشی، کار دشوار، سکوت، فراست، هنرهای دبیری، تعداد زیادی از ابزارهای پرستشی است که مفهوم آنها هنوز بهدرستی معلوم نیست. فهرست بر اساس هیچ گونه ساختار قابل تشخیصی بنا نشده است و احتمالاً به مفهوم نمونهای از«مجموع» مه های ممکن بود. تعداد زیادی مه وجود دارد که بهوسیلۀ عدد مجموع هفت و پنجاه و سه هزار مشخص میشود.
تملک مجموع مه ها نهتنها قدرت مطلق را به دنبال دارد، بلکه مسئولیت مطلق را نسبت به تحقق یا کاربرد آنها در جهان دارد. مه در برابر انهدام مصونیت یا لااقل در مقابل ناپدید شدن موقتی مصونیت ندارد. در سوگواری ها و دعاها، فقدآنکه منجر به همه گونه مصیبت طبیعی و سیاسی میشود و در اینجا نوعی خداشناسی را به دست میدهد که میتواند مصیبت، بد بختی و مصائب را در جهانی که بهصورت مطلوب آفریده شده است، توضیح دهد. روزتن گارتن Rosengarten بر جنبۀ پیش_ افلاتونی مه تأکید ورزیده است. او آنها را بهعنوان زهدآنهای مقدس یک جامعه آرمانی که در جهان متمدن قریبالوقوع است و کاملاً تحقق مییابد، توجیه میکند.