نانّا ، ماه خدای سومریان
نانّا (ر)/Nanna(r)/ماه _ خدای سومری
نام او معمولاً بهصورت شش _ کی šeš. ki نوشته میشد و احتمالاً به سبب پیوستگی او با شهر اور بو(در سومری شش.اب. کی ŠEŠ.AB.KI ) و این خود، بهصورت هجی کردن عدد«۳۰» بود که عدد نمادین ماه به شمار میرود.
از نانا در فهرست خدایان سومری کهن از فارا Fara, نام برده شده است. به نظر میرسد که این خدا در اور لااقل از اواسط هزارۀ دوم پیش از میلاد مورد پرستش بود. پرستشگاه او در آنجا در ِا . کیش نوگال E.kišnugal بود که در سرود معبد سومری مورد ستایش قرارگرفته است. منصب کاهنۀ اعظم در اور، معمولاً در دست یک شاهزاده خانم بود و بر تخت نشستن اواقعهای دارای اهمیت ملی بود و بهطور شایسته ای در نام سال ها آمده است. اشارات و نامهای خدا و اسم های مشتق از نامهای خدا، مرکب با نانا غالباً از دورۀ اورسوم به بعد آمده است. در این زمان، بسیاری از اماکن مقدس و پرستشگاهها برای او یا ساخته یا تعمیر شد بهویژه زیگورات مشهور در اور توسط اورنامو urnammu نانار پسر نین لیل و «پسر اول» انلیل است. وی در مورد تعیین سرنوشتهای سیاسی بسیاری در توصیف عشقبازی آنها و سرانجام عشق پرشور آنان است. نتیجۀ وحدت آنها اوتو یعنی خورشید_ خداست. به عقیدۀ سومریها، شب روز را میزاید؛ تاریکی دارای یک صفت آفریننده است که در جنبههای باروری نانا متجلی میشود. برعکس، خورشید، بهطور مستقیم مربوط به منبع حیات نبود.
صفات نانّار عبارتند از اشیم بابّار ašimbabbar به معنای«درخشان» است که اشاره به ماه درخشان در شب دارد؛ آمار amar به معنای«گوساله»، همچنین آمار. بان. دا. ان. لیل. آ amarban da en. lil. a. به معنای«گوسالۀ جوان انلیل» و ما. گور mă.gur به معنای«قایق» است. هر دو ارجاع حاکی از شکل ماه نو است که هم، شاخ ها و هم، قایق های نئین باتلاق ها را به خاطر میآورد.
ماه _ خدا در بسیاری از فرهنگها، با باروری پیوستگی دارد و احتمالاً از دورۀ دشتان ( حیض) رمه هاست ( شکل هلال ماه به شاخ تشبیه شده است). یک سرود (ایزت ۱,IZET ، و ۹۷-۹۶ ، Ni و ۲۷۸۱) اعلام میدارد که (تو) گاو نر بارور کننده را می آفرینی و گاو نر خوب، برای تو بر مادهگاو می جهد و برای تو کار میکند که بذر خوب برایت ایجاد شود. او شیر و چربی درجه یک را میافزاید. سرودۀ دیگری به سفر نانا به نیپور، رابطه با حاصلخیزی را توضیح میدهد به طرزی که، شامل همۀ جنبههای کشاورزی سومری باشد. این سروده، با توصیف نیپور آغاز میشود که توصیفات خوب ازلحاظ زندگی گیاهی و حیوانی ولی فاقد زندگی انسانی است. نانا تصمیم میگیرد که از شهر پدر خود با قایق دیدار کند. او آن قایق را پر از درخت و گیاه و جانور میسازد. در راه، چند بار توقف میکند و از سوی خدایان محلی مورد استقبال قرار میگیرد. سرانجام، به نیپور میرسد و در آنجا، همۀ هدایای خود را برای دربان میشمارد. انلیل مشعوف، ضیافتی بر پا میدارد و آن دو باهم می نشینند و سرانجام نانا، به مطلب اصلی میپردازد و در عوض، خواهان الطافی میشود«در رود به من آب فراوان بده، در دشت غلۀ بسیار برویان، در باتلاق ها علف؟ و نی برویان، به نخلستان و تاکستان، عسل و شراب ببخش، در قصر، حیات طولانی به من عطا کن.» هنگامیکه انلیل همۀ این آرزو ها را بر آورده میکند، او به شهر اور بازمیگردد. این اسطوره احتمالاً مربوط به یک سفر تشریفاتی سالانه میان اور و نیپور است، که مبادلۀ تشریفاتی محصولات لبنی و زراعی را به دنبال داشته است.
در طی ماه نو، نانا روزهای ویژۀ خواب خود را در جهان فرودین می گذارند، جایی که او در مورد سرنوشتهای مردگان تصمیم میگیرد.
نانا نیز سوئن suén(بعد ها بهصورت مخفف سین) نامیده میشد. در بعضی از متون، سوئن اشاره به هلال ماه و آشیم بابار Ašimbabar به معنای ماه نوی است که به طرف بدر میرود، اما همیشه به این موضوع اشاره نمیشد. مراحل گوناگون دورۀ قمری در مراسم معین بر پا میشد. مراسم تطهیر برای ماه نیز در سال نو انجام میگرفت. در طی ماه گرفتگی، توجه مخصوص ابراز میشد. در یک مقدمۀ اسطورهشناختی در یک سلسله تشریفات گفته میشد که اثر واقعه کار قوای دیوان است که به نانا حمله کرده و کودکانش یعنی اینانا و ایشکور را مقهور ساخته بودند. سرانجام، او نجات مییابد و با مداخلۀ مردوک به حال اول بر گردانده میشود.
نانّا
نانّا