زنان در دوران مشروطه چه حق و حقوقی داشتند؟

جامعه ایرانی از اوایل دوره قاجاریه در گردونه روابط بین‌المللی قـرار گرفـت. عـواملی همچون الف) حضور خارجی‌ها در ایران و تشکیل مدارس و محافل سیاسی و فرهنگی توسط آنان، ب) اعزام محصلان ایرانی به خارج و باز شدن دریچه‌ای بر خرد روشنگرانه آنان و ج) شکل‌گیری و ترقی صنعت چاپ در ایران، رفتـه رفتـه قواعـد جدیـدی را در ساختار جامعه قاجاری مطرح کرد.
این قواعد نوین جامعه غربی را بـه سـان آینـه‌ای در مقابل دیدگان قشر‌های طبقه متوسط شهری نظیر بازرگانان و طبقه متوسط سـنتی نظیـر روحانیون قرار داد؛ بنابراین در میانه دوره ناصـری (۱۳۱۳ – ۱۲۶۴ ق) منـابع متعـددی شکل گرفت و در رساله‌های انتقادی فراهم آمد؛ ایـن منابع جامعـه ایرانی دسـتخوش بحران و بی‌نظمی را در قالب نقد نرم، تمثیل و طنز نشان می‌داد گفتمان آموزشی ایران در دوره قاجار، بر مبنای رویکرد سنتی، تنگ نظری اجتماعی و جزم‌اندیشی به مساله زنـان برسـاخته شـده بـود.

مشروطه و حقوق زنان

بررسی جامعه ایران نشان می‌دهد کـه بـسیاری از هنجارهـا و ارزش‌های حـاکم بـرآن برگرفته از نوعی سنت درونی شده بود و مردم این تعالیم را درون مجموعه آگاهی‌های خود ذخیره داشتند و در مواقع تصمیم‌گیری از آن مجموعه بهـره می‌گرفتنـد.
از ایـن‌رو اکثر زنان جامعه ایرانی با توجه به منابع ساخت قدرت سیاسی و نوع قرائـت مـذهبی و ایدئولوژی حاکم، از تعلیمـات اولیـه، محـروم می‌ماندنـد. ولـی از نیمـه دوم سـلطنت مظفرالدین‌شاه، با توجه بـه تجربـه مـدارس مـیسیونری، فعالیـت‌های دانـش‌آموختگـان نواندیش و روشنفکران ایرانی، زمینه‌های شکل‌گیری مدارس دخترانه و آمـوزش زنانـه پیدا شد. انقلاب مشروطیت دگراندیشی در حوزه زنانه را به‌وجود آورد.
واقعیت امـر ایـن است که تا پیش از انقلاب، مقوله زنان بین طبقه متوسط به مساله تبدیل نشده بود؛ هـر چند دغدغه توانمند‌سازی زنان در میان طبقه روشنفکران وجود داشت، اما امکان طرح آن در جامعه سنتی پیشا مشروطیت بعید بود؛ چنانکه کوچک‌ترین تلاش با برخورد شدید حامیان سنت روبه رو می‌شد. انعکاس مفاهیم اصلی مشروطه همچون آزادی، قانون و برابری در میان جامعه، به مشروطه‌خواهان فرصت داد تا به طرح مساله زنان بپردازنـد.

در واقع، اندیشه اصلی مشروطه‌خواهان در مقوله یادشده در سه اصل مهم متمم قـانون‌اساسی متبلور شد؛ هر چنـد بعـدها در جریـان‌هـای سیاسـی و اجتمـاعی مـشروطیت، مناقشات بسیاری را به پا کرد. یکی اصل هشتم مربوط به حقوق عمومی است که بدون اشاره به جنسیت، «اهالی مملکت ایران» از حقوق یکسان برخوردار شـدند؛ دیگـری در اصول هجدهم و نوزدهم نیز بدون اشاره به جنسیت، آزادی تحصیل و تعلـیم علـوم و معارف تایید و تحکیم شـد.

ایـن جریـان ناخواسـته تعـارض فکـری -عقیـدتی را بـین گفتمان‌های سنت و تجدد دامن زد. بر پایه این مساله، این تحقیق بر آن است کـه پاسـخگوی سوالات زیر باشد: کــنش روشــنفکران و دانــش آموختگــان نوانــدیش در ســاختار اجتمــاعی دوره پیشامشروطیت و دوره مشروطیت چه پیامد‌هایی به همراه داشت؟

نظم آموزشی مدرن در حوزه زنان براساس چه مولفه‌هایی شکل گرفت؟ در زمینه پیشینه تحقیق باید اذعان کرد که حوزه ابتدایی آمـوزش زنانـه و علـل و عوامل شکل‌گیری اندیشه‌های آموزشی در دوره قاجاریـه به‌صورت‌های مختلـف در تحقیقات انجام شده است؛ اما مساله آموزش زنان در انقلاب مـشروطیت، کـشمکش و تنازع آشکار گفتمان‌های سنت و تجدد بر سـر ایـن موضـوع و در نهایـت تبارشناسـی قلمرو‌های آموزشی زنانه، به‌طور کامل نتوانست نظر مولفان و پژوهشگران را بـه خـود جلب کند؛ در دوره مورد بحث، در اغلب کتاب‌ها و مقالاتی که تاکنون منتـشر شـده، بـه توصیف برخی مسائل زنان آن هم از منابع محدود بسنده شده است.

از میان کوشش‌های صورت گرفته، می‌توان به آثاری نظیر انقلاب مشروطه ایران نوشته ژانت آفاری و کتاب تاثیر مدارس دخترانه در توسعه اجتماعی زنان در ایران اثر خانم منیرالسادات میر‌هادی اشاره کرد.

بخشی از مقاله «انقلاب مشروطیت و اعتراض علیه جایگاه آموزشی و تربیتی زنان»، نوشته حسین مفتخری، سهراب یزدانی، محمد بیطرفان و حجت فلاح توتکار

منبع روزنامه دنیای اقتصاد

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ