گیس بریده، مجازات زنی که ناموس خانواده را خدشه دار کرده
وقتی زنی پا از گلیم فراتر میگذارد، به او گیس بریده میگویند. چرا؟ زیرا گیسبریدگی یک نوع مجازات زن یا دختری بوده که قوانین سنتی طایفه و خانواده را زیر پا میگذاشته و بدین ترتیب مایهی شرمساری قوم خود میشده است. اگر جانش را بر او میبخشیدند، طرهی گیسوانش را با خنجر کین میبریدند به نشانهی رسوایی.
این مجازات به صورت رسم در برخی مناطق ایران باقی مانده است. نمونهای از آن را محمود دولتآبادی در رمان ماندگار کلیدر به تصویر کشیده است. آن جا که شیرو دختر کلمیشی، که کمسواد و متعصب است با عشقش ماهدرویش میگریزد و با او ازدواج میکند. برادرش بیگمحمد که خود نیز پیشتر در عین داشتن همسر گرفتار عشقی ممنوع شده بود، به سراغش میرود و با بریدن گیس شیرو در مقابل چشم مردم ننگ از خانواده میزداید و موجب آرامش خاطر خود، پدر و کل خانواده میشود. کلمیشی در ستایش بیگمحمد برای گیسبریده کردن خواهر گستاخش میگوید: ” به جا کردی کردی فرزندم . به جا ، شیرت حلال ! عمرت به کمال ! عمرم را به من پس دادی . خدایا ! پروردگارا ! زندگانی را از من بگیر و به بیگمحمدم ببخش ! پشتم راست شد؛ سرم بالا. سرافرازم کردی بیگمحمد. اقبالت خوش ! بختت باز ! طالعت روشن! تنت استوار و روزگارت به !”
از همین رو گیسبریده به عنوان دشنامی ننگین در فرهنگ عامه جا باز کرده و همچنان وجود دارد و به همین دلیل در مناطق سنتیتر هنوز هم کوتاه کردن موی دختران و زنان خوشایند خانواده، بهویژه مردان خانواده نیست و زنان برای کوتاه کردن مویشان باید از مرد و سرپرست خانواده اجازه بگیرند و در واقع گیسوی زن به عنوان بخشی از بدن او و به عنوان نشانهای سمبلیک از «ناز» و زیبایی و زنانگی او، در اختیار همسر، پدر و برادران است.
جالب بود. دخترعموم توی مدرسه شبانه روزی دختران روستایی درس میخواند. تعریف میکرد وقتی اونجا مجبورشون کردن موهاشون را پسرانه بزنند و النگوهاشون را دراوردن چطور گریه میکرده…