نقطه شروع ترور در ایران

بعد از رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنی صدر در سی خرداد ۱۳۶۰ ماجرایی تلخ از روزهای بعد برای کشور رخ داد.

ترور مقامات و افراد با ریش و زنان چادری

وضعیت ترورها چطوری بود؟ مقامات و پاسداران و مردم را و همه را شامل می‌شد و ترور کور بود و براساس تیپ و ظاهر افراد هم می‌توانست باشد و این‌طوری بود: «در این قبیل عملیات فقط هدف انجام ترور بود و اینکه قربانی ترور چه فرد یا شخصی باشد اهمیتی نداشت. از این رو عمده اهداف این ترورهای کور مردم عادی، شهروندان بی‌دفاع، رهگذران، مسافران وسایل نقلیه عمومی و… بودند. سازمان منافقین بدون پرده‌پوشی موارد و نمونه‌هایی از ترورهای شهروندان عادی را در ارگان مطبوعاتی خود ذکر و از این عملیات تروریستی با عناوینی مثل اعدام انقلابی و آتش قهر خلق یاد می‌کرد».

 

خودشان هم بعدها به همین سبک ترور اعتراف کردند و این‌طوری بود: «اعضای دستگیرشده در موارد متعددی اعتراف کردند تنها دلیل ترور یک فرد برای آنان به‌عنوان مثال شلوار سبزرنگی شبیه لباس سپاه، اورکتی قهوه‌ای‌رنگ یا محاسنی بر صورت یک مرد یا چادری بر سر یک زن بوده و هدف آنان گرفتن تلفات پرشمار بوده است».

 

نتیجه هم این بود: «در سال ۱۳۶۰ کشور ایران ۱۹۶۹ شهروند را در اقدامات تروریستی که توسط گروهک‌های منافقین، کومله، رزگاری، دمکرات، پیکار، چریک‌های فدایی خلق (اقلیت) و اتحادیه کمونیست‌های ایران انجام شده از دست داده است؛ گروهک منافقین با اقدام به ترور ۸۴۱ تن رتبه نخست را در خیانت به مردم و کشور در این آمار کسب کرده است».

جوان هایی که فریب خوردند

حالا ببینیم همان‌موقع، همان روز اولی که این‌ها معلوم شد می‌خواهند بریزند در خیابان‌ها و می‌خواهند علیه مردم و برخلاف مردم باشند، همان اول تیرماه ۱۳۶۰ که تظاهرات خرداد منافقین هنوز تازه بود و هنوز در آن چاه عمیق نیفتاده بودند، امام خمینی (ره) چه فرموده بودند به اینان و چقدر روشنگر: «به این جوان‌های گول‌خورده‌ای که از چند نفر گرگ گول خورده‌اند، نصیحت می‌کنم… توجه داشته باشید این امری که دو روز پیش اتفاق افتاد این را مطالعه کنید، ببینید چه بود؟‌… شما که بازی خوردید و سران جنایتکار منافقین شما را بازی دادند و خودشان در پناهگاه‌ها نشستند و شما را به خیابان آوردند و آن غائله اسفناک را به دست شما به بار آوردند. اعلام قیام مسلحانه در مقابل کیست؟

 

اعلام قیام مسلحانه در مقابل ملتی است که قریب بیست سال و اخیرا دو سال، خون خودش را داده و دست آمریکا و بلوک او را… از این کشور کوتاه کرده است… کرارا من به بنی‌صدر گفتم که بیا و از این گروهک‌های فاسد، از این منافقین، تبری کن، حیثیت خودت را از دست نده، برو در ملأ عام و این‌ها را از خود بران. این‌ها تو را به تباهی می‌کشند…

 

من خیر این گروه‌ها را می‌خواهم، اگر این گروهک‌ها دست بردارند و در مقابل اسلام و کشور اسلامی قیام نکنند و آنهایی که قیام کرده‌اند، توجه کنند و برگردند به دامن اسلام… جوان‌ها و دخترها و پسرهای عزیز ما گول این‌ها را نخورند. از دامن این‌ها فرار کنند و به آغوش اسلام برگردند…

 

آن آقا [بنی صدر] که من کرارا‌ به او گفتم که حسابت را از این منافقین جدا کن و اعلان کن به این که شماها [منافقین] از اسلام نیستید و شماها به من ارتباط ندارید، نپذیرفت و دید آنچه دید و من امیدوارم که توبه کند… برای همه کسی هر کار بکند، باز جای توبه هست، در توبه باز است، رحمت خدا واسع است».

منبع فارس

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ