اوضاع اقتصادی ایران در اوایل شکل گیری انقلاب مشروطه چکونه بود؟
وابستگی اقتصادی ایران به دولتهای روسیه و انگلستان در آستانه انقلاب مشروطه به اوج خود رسیده بود. امتیازاتی که در دوران قاجاریه به این دولتها داده شده و رقابتهای بیپایان برای گرفتن امتیاز بیشتر، ایران را به کشوری وابسته در زمینه اقتصادی تبدیل کرده بود.روند نفوذ غرب در ایران از نیمه دوم سده نوزدهم آغاز شد، این نفوذ دارای دو شیوه متفاوت بود که نفوذ اقتصادی در راس آن قرار داشت.
نفوذ غرب بهویژه نفوذ اقتصادی، بیشتر بازارهای شهری را تهدید میکرد و به تدریج تجار و بازرگانان پراکنده محلی را در قالب طبقه متوسط فرامحلی یکپارچه ساخت، طبقهای که اعضای آن برای نخستین بار از دردها و مشکلات مشترک خود آگاه شده بودند (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۶۵).روسیه بعد از سال ۱۸۵۰/ ۱۲۹۹ ش بر تفوق تجاری و سیاسی خود در ایران افزود، این امر تا حدی ناشی از صنعتی شدن روسیه و توسعهطلبی آن در آسیای میانه و ایران بود. در بازار ایران برای کار و اقلام محصولات کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد و ایران به بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه تبدیل شد. روسیه هم از حالت فشار نظامی کاست و به وسایل مسالمتآمیز و رخنه اقتصادی متوسل شد (فوران، ۱۳۹۲: ۱۷۷).در بررسی اوضاع اقتصادی ایران در آستانه انقلاب باید تاثیر قدرتهای غربی در اقتصاد داخلی مورد ارزیابی قرار گیرد. زیرا بازارهای تجاری ایران در آن دوره بهخاطر معاهداتی که بعد از جنگ اول و دوم ایران و روس ایجاد شد در اختیار روسها قرار گرفت.این معاهدات دیپلماتیک آغازگر نفوذ اقتصادی در ایران بود و با همین هدف بسته شده بود. در سده نوزدهم حجم کلی تجارت خارجی حدود ۸ برابر افزایش یافت. با اینکه در آغاز سده نوزدهم، ایران از اقتصاد جهانی کاملا برکنار و جدا بود، در پایان سده کاملا در مسیر ادغام در شبکه اروپایی تجارت بینالمللی قرار گرفته بود.به این ترتیب، شکستهای نظامی به امتیازات دیپلماتیک منجر شد، امتیازات دیپلماتیک، امتیازات تجاری را بهدنبال آورد، امتیازات تجاری راههای نفوذ اقتصادی را هموار ساخت و نفوذ اقتصادی نیز صنایع سنتی را تضعیف کرد و در نتیجه آشفتگیهای اجتماعی شدیدی پدید آمد. (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۶۷)در سده نوزدهم (۱۱۷۹ تا ۱۲۷۹ ش) زمین بیش از هر زمان دیگر سرچشمه اعتبار و ثروت تلقی شد. شاید بتوان علت این امر را آمیزهای از سیاست مالیاتی دولت و ادغام هرچه بیشتر در اقتصاد ایران در بازارهای جهانی دانست (فوران، ۱۳۹۲: ۱۸۶).بنابراین اوضاع اقتصادی ایران بهخاطر ادغام در اقتصاد جهانی از طرفی و عدم توانایی اقتصاد کشور در بازارهای جهانی زمینههای ضعف اقتصادی را ایجاد کرد. اقتصاد سنتی ایران توان مواجهه با اقتصاد صنعتی غربی را نداشت و ناچار در این مواجهه به بازاری برای کالاهای خارجی تبدیل شد. تحولات سیاسی و اقتصادی در کشورهایی مانند روسیه به سرعت جامعه ایران را تحت تاثیر قرار میداد و مساله اقتصادی نیز از آن متاثر میشد. مردم ایران با مشکلات اقتصادی و دورانهای قحطی شدید روبهرو شده بودند. ایران در سالهای ۱۲۴۱-۱۲۴۰ ش، ۱۲۵۱ ش، ۱۲۵۹ ش و نیز اوایل دهه ۱۲۸۰ ش با قحطی روبهرو شده است (همان، ۱۸۸).روند انقلاب اندکی پس از قتل ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۴ آغاز شد. در ایران طغیانهای عمومی معمولا در خلال بحرانها و هنگامی که حکومتها دچار ضعف و تفرق و بیکفایتی بودند رخ میداد و اوضاع اقتصادی جامعه در گرو این هرجومرجها به سرعت متشنج میشد که در پی تغییر حکومتها همیشه مردم درگیر قحطی میشدند.بنابراین هرجومرج و ناآرامی در آستانه انقلاب مشروطه وضعیت اقتصادی مردم را تحت تاثیر قرار داد. در اوایل سال ۱۲۷۷ شمسی کشور دچار بحران اقتصادی شده که در این سال تبریز دچار قحطی نان میشود، ملاکها مظنون به احتکارند و شهر دستخوش آشوب است. دکاندارها اعتصاب میکنند و بسیاری از مردم در بقعهای بست مینشینند (نوایی، ۱۳۶۸: ۳۰۷-۳۰۶).در تهران وضعیت معیشت مردم رو به وخامت گذاشته بود بهطوریکه نان و گوشت کمیاب و گران شده بود. در بروجرد و خوزستان نیز کمبود نان وجود داشت، در کاشان نان حکم کیمیا را پیدا کرده بود. حاکم مشهد که نوه فتحعلیشاه بود، به اندازهای مردم را به ستوه آورد که اعتصاب میکنند و شهر را به آشوب میکشند. حاکم فرار را بر قرار ترجیح میدهد، آذربایجان آشوبزده است. میگویند تبریز جای ارامنه نیست و روسای پست و گمرکات باید مسلمان باشند، حاکم فارس سران ایل قشقایی را احضار میکند آنها نمیروند، حکومت در کار قشقاییها در میماند. بختیاریها از پرداخت مالیات سر باز میزنند. نان در تهران کمیاب و گران است و روزبهروز قیمت نان بالا میرود (کاتوزیان، ۱۳۹۵: ۵۰-۴۹).وقوع انقلاب ۱۹۰۵ روسیه تاثیر بیشتری گذاشت، زیرا هم الگویی از خرس بزرگ مخوف فراهم آورد و هم موجب اشاعه افکار انقلابی و روشهای مبارزاتی شد که در قالب مبارزان که از قفقاز میآمدند متبلور شد. تندروهای جوان، دموکراتهای سوسیال، دموکراتهای خاصه در تهران، تبریز، گیلان و مشهد آغاز به تشکیل گروههایی برای مبارزه در راستای برنامههای انقلابی خود کردند (همان، ۵۴).