رکورد رشوهگیری در تاریخ پهلوی
رشوه همیشه مشکلی بزرگ بوده است، اما در ایران دورهای هم بود که رشوه، مشکل نبود؛ یک «اصل» بود. پهلویها و دوستانشان مهمترین رشوهگیرهای تاریخ ایران بودند و اسم رشوه را هم گذاشته بودند کمیسیون (حق معامله) یا پورسانتاژ (حق دلالی)!
وضعیت رشوه در دوره پهلوی دوم بهگونهای بود که مدام موضوع بحث و مجادله منتقدان حکومت پهلوی و برخی دولتمردان با شخص شاه یا خاندان سلطنتی میشد. در دورههایی هم اداره امنیت داخلی ساواک مدام درباره مفاسد وابستگان پهلویها و مقامات به شاه گزارشهای محرمانهای ارائه میداد با این گوشزد که این مسائل اگر علنی شود امنیت داخلی به خطر میافتد. چون شایعات درباره فساد پهلویها از همان ابتدای دوره سلطنت محمدرضا وجود داشت و گاه حساسیتهای عمومی بالا میگرفت.
درنهایت، کار که بیخ پیدا کرد و نزد عموم ثابت شد که بسیاری از شایعهها واقعی است بالاخره هویدا شاه را متقاعد کرد که فعالیتهای اقتصادی اعضای خاندان سلطنتی را محدود کند. قانونی شکل گرفت که خاندان سلطنتی را از فعالیتهای مغایر با ارزشهای اجتماعی، هرگونه تماس با شرکتهای خارجی، دریافت هرگونه کمیسیون مستقیم و غیرمستقیم و همچنین عضویت در هیأت مدیره شرکتها منع میکرد؛ قانونی که تشریفاتی بود البته. در بحبوحه مبارزات انقلابی در سال ۵۷ نیز کارگروهی ویژه برای رسیدگی به سوءاستفادههای مالی از قراردادهای کلان دولتی تشکیل شد که البته دیگر برای این حرفها و کارها دیر شده بود.
جلوی بخشش خارجیها را بگیریم؟!
رشوههای اصلی را پهلویها میگرفتند و بهقدری مدارک و اسناد دراینباره وجود دارد که شرح آن کتابی مفصل میطلبد. بااینحال مرور برخی از مشهورترین رشوهگیریهای دوره پهلوی بهتنهایی میتواند روحیه و فرهنگ حاکم بر اعضای خاندان سلطنتی را آشکار کند. به عقیده بسیاری و بنا به اسناد، رشوه در میان درباریان پهلوی نوعی کسبوکار بوده است و رشوه بهقدری مشروع تلقی میشد که تاجالملوک آیرملو مادر محمدرضا پهلوی در مصاحبهای که در کتاب خاطرات ملکه پهلوی آمده دراینباره گفته است: «این رسم است که شرکتهای خارجی پورسانتاژ بدهند. این بیچارهها از بودجه مملکت که برنداشتهاند. خارجیها اگر دلشان میخواهد چند میلیون به رجال ما بدهند چرا ما باید تنگچشمی کنیم و جلوی بخشش آنها را بگیریم؟»
کدام دزدی؟!
کمیسیونهایی که شاه میگرفت در بسیاری از امور مالی، سیاسی و نظامی ایران تأثیرگذار بود. بیدلیل نیست که شاه مدام معاملات تسلیحاتی امضا میکرد و در اغلب حوزهها ازجمله امور عمرانی، کارها را سپرده بود به خارجیها. پس از سقوط سلطنت پهلوی نیز محمدرضا در مقابل این سؤال خبرنگاری که گفت مردم عقیده دارند وی دزد بوده، چنین گفت: «کدام دزدی؟ یک کمیسیونهایی بود که معلوم و معین بود.»
رشوه به شخص شاه!
یک شیوه رایج برای پرداخت رشوه این بود که حدود ۱۰ درصد سهام شرکتها و مؤسسات و بانکهای غیردولتی به نام شاه میشد برای معافیت از پرداخت مالیات و عوارض و البته کاغذبازیهای اداری. سهام بینام بود و پس از مدتی توسط شاه فروخته میشد و پولش به خارج میرفت. روشهای متعدد دیگری هم برای رشوه به شخص شاه وجود داشت و اینطوری بود که ثروت محمدرضا پهلوی به گزارش مجله نیوزویک به ۲۲ میلیارد دلار رسید. البته ثروت شاه و همسرش فرح در سال ۵۷ حدود ۳۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود؛ دارایی عظیمی شامل پول نقد، جواهرات، حسابهای بانکی خارجی، سهام شرکتها و مؤسسات بزرگ در داخل و خارج ایران و املاک وسیع ازجمله ۳۱ کاخ و ویلا در آلمان و اسپانیا و تونس و همچنین پاریس، ژنو، نیویورک، تگزاس و نیوجرسی.
هرکسی قیمتی داشت
درباریها و اعضای خاندان سلطنتی باهم در کاسبی رقابت هم داشتند! و البته حوزههای مشخصی برای فعالیت هرکسی وجود داشت؛ یکی زده بود در کار بانکداری و بیمه و دیگری در کار معادن و ساختمانسازی بود و دیگری در کار هتلداری. درواقع هرکسی بخشی از اقتصاد کشور را قبضه کرده بود. بر اساس کتاب خاطرات ارتشبد فردوست، در دوره پهلوی رئیس سازمان برنامه تمام مقاطعهکاریها یا همان پیمانکاریها را به خانواده فرح اختصاص داده بود و به گفته وی مهندس قطبی، مجید اعلم و مهندس دیبا حدود ۸۰ درصد مقاطعههای بزرگ کشور را میگرفتند و با دریافت ۲۵ درصد حق حساب به دیگران واگذار میکردند! دیگر اینکه رایج بود که برای تأسیس یک شرکت یا کارخانه با مساعدت اعضای خاندان سلطنتی، پروانه قانونی اخذ و در مقابل بخشی از سهام به آنان واگذار شود. اینطوری بود که پهلویها در اغلب شرکتهای بزرگ سهامی خاص نیز سهامدار بودند. هر کاری هم قیمتی داشت و هرکسی قیمتی! معروف بود که اشرف و پسرش ۱۰ درصد سهام را میگرفتند تا پروانه صادر شود.
نکته دیگر اینکه بسیاری از درباریان و وابستگانشان برای خود شرکتهایی داشتند که پروژههای بزرگ و کلان دولتی را میگرفت و با اخذ پورسانت به شرکتهای دیگر واگذار میکرد. یعنی فقط پول درمیآوردند بدون اینکه اصلاً کاری کنند. پهلویها و اطرافیانشان درمجموع صاحب یا سهامدار عمده بیش از ۵۰۰ شرکت بزرگ در ایران بودند.
مسابقه غارتگری!
میزان رشوهگیری در دربار پهلوی به حدی رسیده بود که هویدا دربارهاش به یکی از دوستانش گفته بود: «تو نمیتوانی درک کنی که در دربار چه میگذرد. مسابقه غارتگری است، لانه فساد است.»
اینچنین است که برخی مورخان دوره پهلوی دوم را رکورددار میزان رشوه در تاریخ ۲۵۰۰ ساله پادشاهی ایران میدانند!
سلطان رشوه!
بنا به اسناد تاریخی، اشرف پهلوی سرآمد همه رشوه بگیران دربار بوده است. در کتاب خاطرات فریدون هویدا آمده است: والاحضرت اشرف بهوسیله پسر بزرگش توانسته است کمیسیون کلانی بهواسطه عقد قرارداد مقاطعهکاری با چند کنسرسیوم بینالمللی، فروشهای کمپانی فرانسوی «داسو» به ایران، پروژه نیروگاه حرارتی ساخت کمپانی «براون باوری» سوئیس و مقاطعه تأسیسات بندر چابهار توسط کمپانی «براون اندروت» دریافت دارد.
واکنش محمدرضا چه بود؟
محمدرضا پهلوی که خودش کمیسیون میگرفت در برابر این تخلفات چه رفتاری داشت؟ گزارش سازمان سیا چنین میگوید: «اشرف… در معاملات شرکت میکند، کارهایی که اگر دیگران انجام دهند لااقل ۱۰ سال زندان دارد، ولی وقتی موضوع را به شاه اطلاع میدهند شاه فقط به بالا انداختن شانه اکتفا میکند.»