قضیه جدایی ۳۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشور
در دوره قاجار بخشهای وسیعی از ایران پس از جنگهای طولانی جدا شد، ولی در دوره رضاخان از جنگ خبری نبود و با خوبی و ملایمت! و در حال صلح و فقط با یک امضاء ۳۸۰۰ کیلومترمربع از خاک ایران جدا شد.
برخلاف عهدنامههای گلستان و ترکمانچای که در ایران بسیار مشهورند این یکی شهرت چندانی ندارد و بلکه اصلاً نامش هم به گوش خیلیها نخورده؛ نامش «عهدنامه عدم تعرض» است که به «پیمان سعدآباد» هم مشهور است چون در کاخ سعدآباد تهران امضاء شد.
طبق روال معمول در تاریخ معاصر که ضربههای بزرگ به حاکمیت و مملکت ایران را انگلیس میزد این یکی هم کار انگلیس بود که به ایران و ترکیه و عراق و افغانستان گفت بیایید اختلافات ارضی با یکدیگر را حل کنید و البته دنبال منافع کلان خودش در وضعیت سیاسی منطقه بود وگرنه انگلیس چه ربطی دارد به حدود مرزی ایران با همسایگانش. خلاصه اینکه با اصرار زیاد و اصرار مکرر انگلیس بالاخره مقامات ۴ کشور نشستند پشت میز و اینطوری شد: «اختلافات مرزی با ترکیه میراثی از جنگهای قاجاریان و عثمانیها بود و در پیمان سعدآباد شهر قطور را که از ابتدا هم متعلق به ایران بود و در تصرف حکومت عثمانی باقیمانده بود، پس گرفتند و بهجایش ۸۰۰ کیلومترمربع اراضی مرغوب شامل کوه آرارات کوچک و دامنهها و اراضی اطراف آن به ترکیه واگذار شد».
این از ترکیه، درباره عراق هم اینطوری شد: «طبق پیمان سعدآباد حق کشتیرانی در اروندرود بهجز ۵ کیلومتر از آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ به عراق واگذار شد. در واقع مسیر اروند بهکلی به عراق واگذار شد و مرزهای ایران به ساحل شرقی اروندرود محدود شد».
این هم از عراق، درباره افغانستان هم وضعیت این شد: «طبق پیمان سعدآباد دشت ناامید به مساحت ۳ هزار کیلومترمربع در شرق ایران به افغانستان واگذار شد. در مقابل قرار شد ایران و افغانستان بهطور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند». این بود داستان تجزیه ایران و جدایی ۳۸۰۰ کیلومترمربع از ایران به روش رضاخان!